تبریز، این شهر ثروت و صنعت، این قطب تاریخی ایران، این قطب تازه فوتبال که حالا سه نماینده در لیگ برتر دارد و بعد از تهران، پرجمعیتترین تیم این فصل فوتبال ماست، باید بهترین و محبوبترین تیم شهرش را در کمپ تمرینی و آن هم با این زمین چمن فاجعهگونه به مصاف پرسپولیس بفرستد؟
شاید تراکتور از اینکه ناچار نشده برای میزبانی از پرسپولیس به کرج پناه ببرد یا در شهری دیگر میزبان باشد، راضی به نظر برسد. شاید حتی تراکتور از بازی در زمینی که به تمرین در آن عادت دارد، لذت هم ببرد اما انصاف است مردم تبریز با داشتن ورزشگاه یادگار، در خانه بنشینند و بازی تیم محبوب شهر خود را از طریق تلویزیون ببینند؟ انصاف است تیمی که میتواند حداقل ۷۰ هزار تماشاگر را به ورزشگاه بکشاند، در بازی خانگیاش در حضور کمتر از ۱۰ هزار هوادار میزبان باشد؟
کالبدشکافی ماجرای تخریب چمن یادگار و به موقع ترمیم نشدن آن (که ریشه در سهلانگاری و ندانمکاری برخی مسئولان ورزشی و غیرورزشی استان آذربایجانشرقی دارد و مسئولش باشگاه تراکتور نیست و البته مقصر ظاهریاش برای حل صورت مسئله، طرح واردات نباتات معرفی شده که به صراحت میگوید چمن و بذر چمن باید قرنطینه شود) از حوصله این بحث و خواننده و نویسندهاش خارج است اما پرسیدن این سؤال که چرا از مدتها قبل به آمادهسازی ورزشگاه یادگار امام (ره) فکر نشد، فکر میکنم در حیطه وظایف یک روزنامه ورزشی باشد.
آقایان، دوستان، مسئولان محترم، حق شهر تبریز با سه نماینده در لیگ برتر این نیست که تیم محبوبش در کمپ تمرینی بازی کند. آن از اصفهان و نصف جهان نیمهکاره ماندهاش که سپاهان را با پتانسیل ۵۰ هزار هوادار ناچار کرده برای میزبانی، از فولادشهر بهره ببرد و بخش اندکی از حامیان خود را به راه پرخطر این ورزشگاه خارج از شهر بکشاند و این هم از تراکتورسازی که ورزشگاه ۷۰ هزارنفریاش بلااستفاده شده است. این بود جذب کردن تماشاگر؟ این بود رونق بخشیدن به فوتبال؟ اگر یک بار دیگر یک نفر، فقط یک نفر در رسانه ملی بگوید با ورزش میتوان جلوی انحراف نسل جوان و ابتلای جوانان به اعتیاد و هزار بلای خانمانسوز دیگر را گرفت، از او بخواهید جای شعار دادن، شعور به خرج بدهد و مشکل ورزشگاه نصف جهان اصفهان و یادگار امام تبریز را حل که نه، حداقل مطرح کند.
* این یادداشت در سرمقاله یکشنبه ۲۱ شهریور روزنامه خبرورزشی چاپ شده است.
نظر شما