( راهی دیگر نمانده: دخترم بعد از دو سال زندگی با مردی خودخواه، بدبین، بیکار و بدون امکانات مادی، برای طلاق روز شماری می کند. باورتان می شود مردی مرتب دنبال پیدا کردن خطاها و عیب های داشته و نداشته زنش باشد، تا بتواند بر او مسلط شود و از خانواده اش سوءاستفاده کند؟
گفتم: خیلی متاسفم اما می دانید که جدایی از همسر، برای دختری جوان هر چند از محبت و حمایت پدر و مادری خوب و سالم برخوردار باشد ناراحتی ها و مشکلات زیادی را در پی می آورد؟
آهی کشید و گفت: درست است به هر صورت طلاق، ویران شدن خانمانی است که با عشق و امید بنا شده است. اما می دانید که زندگی آَشفته، همه افراد خانواده به ویژه کودکان را دچار آسیب های متعدد و جبران ناپذیری می سازد، باز هم خدا را شکر که دختر من فرزندی ندارد.
پرسیدم: چرا پیش از ازدواج حساس نبودید و دقت نکردید که به قول روایات دینی دختر بزرگوارتان را به همراهی و همسری چه کسی بر می گزینید؟
سرش را پایین انداخت و بعد از مدتی بریده بریده جواب داد: می ترسم بگویم. من از همین آموزه های مذهبی ضربه خوردم. آموزه هایی که به صراحت می گویند: «اگر کسی به خواستگاری آمد و مطمئن شدید اهل نماز و روزه است، هر چند تنگدست و فقیر باشد دخترتان را به او بدهید و گرنه باعث فتنه و فساد می شود.» من هم از دوستان، معلمان و روحانی مسجد محلشان پرس و جو کردم و همه شهادت دادند که او نماز می خواند، روزه می گیرد و هر وقت فرصت کند شب های چهارشنبه یا جمعه جمکران می رود. خوشحال شدم و دخترم را به او دادم و از نظر مسکن، پیدا کردن شغل، وسیله رفت و آمد، از هیچ حمایتی دریغ نکردم. اما دیری نگذشت که فهمیدم او نمازخوانی است ناسپاس، عصبی و بددهن، که با طمعِ گرفتن امکانات بیشتر، عیب جویی می کند و دام می گستراند. فکر نمی کنید روایاتی که پای بندی به نماز و روزه را مهمترین ملاک در انتخاب همسر می دانند جعلی و ضعیف باشند؟
با لبخند و لحنی آرام گفتم: پیامبر بزرگوار ما فرموده است: «نادانی، زودتر از آگاهی ناقص؛ انسان را به نجات و رستگاری می رساند.» مبادا به خاطر نداشتن علم کافی، بیش از مردم کم سواد دچار گرفتاری و مشکل شوید و گناه آن را به گردن آموزه های دینی بگذارید.
سرش را تکان داد و گفت: از ما که گذشت اما دوست دارم در این موضوع اطلاعات بیشتری به دست آورم. )
×××××××××××××
مهمترین ملاک همسرگزینی
انتخاب آدمی، نشانه اختیار و نمایانگر شخصیت اوست. ظاهربینان، شتابزده و تکانشی فریفته جلوه های آنی و ناپایدار می شوند و ژرف نگران، اصالت و دوام پدیده ها را در نظر می گیرند. از این رو عقل و دین - دو حجت و راهنمای درونی و بیرونی خداوند- ما را ترغیــــــــــب می کنند که همه انتخاب های خود را با دقت انجام دهیم. روشن است چیزی را که می خواهیم برگزینیم، هر چه پیچیـده تـــر و در سرنوشت ما مؤثرتر باشد، گزینــش آن نیاز به بررسی و شکیبایی بیشــتری دارد. اگر انتخاب خانه و مسکن، مهم تر از تهیه اتومبیل و رایانه است؛ برگزیدن دوست و شریک، و به ویژه همسر - که همراه و همسفر عمر و زندگی ماست- نیاز بیشتری به گردآوردی اطلاعات، اندیشیدن، تدبیر، بهره گیری از ابزارهای دقیق و معتبر و مشورت کردن با افراد آگاه و خیرخواه دارد.
مولوی تشخیص افراد انسانی را امری بسیار دشوار و دیریاب می داند:
مرد را صدسال عم و خال او یک سرمویی نبیند حال او
گر به ظاهر، آن پری پنهان بود آدمی پنهان تر از پریان بود
و سعدی هشدار می دهد:
توان شناخت به یک روز در شمایل مرد که تا کجاش رسیده است پایگاه علوم
ولی زباطنش ایمن مباش و غّرِه مشو که خُبث نفس، نگردد به سالها معلوم!
و حافظ قاطع تر از این دو، پی بردن به حقیقت پررمز و راز آدمی را ناممکن می شمارد:
وجود ما معمایی است حافظ که تحقیقش فسونست و فسانه
از این رو، آموزه های دینی، اطمینان داشتن اعتماد کردن به دیگری را - پیش از جمع آوری اطلاعات و ارزیابی دقیق آنها - نشانه ضعف شخصیت و ناتوانی در جســــــت و جوی منابع تحقیق و در نتیجه متحمــــل شــــــدن زیان های جبران ناپذیـــــــر می دانند (اصول کافی ج 2 ص 607/ بحار ج 103 ص 86)
از نظر اسلام پایبندی به دین، یکی از اساسی ترین معیارهای گزینش همسر است. پیامبر اکرم(ص) می فرماید: هر گاه کسی به خواستگاری نزد شما آمد و دینداری و امانتداری او را پسندیدید، به او زن دهید، که اگر چنین نکنید، در روی زمین تبهکاری و فساد بسیار پدیدخواهد آمد (میزان الحکمه 783) و از امام رضا(ع) روایت شده است: اگر مردی به خواستگاری آمد و دین و اخلاق او را پسندیدی، به او زن بده. مبادا فقر و ناداری اش، مانع تو از این کار شود. چه خدای بزرگ فرموده است: «اگر تهیدست باشند، خداوند از فضل و کرم خود آنان را توانگر می کند. «نور: 32»(میزان الحکمه 7839). در بحارالانوار ج 103، وسایل الشیعه ج 14 و مکارم الاخلاق ج 1، چند حدیث دیگر با همین مضمون نقل شده است.
دین چیست؟ دیندار کیست؟
علامه طباطبایی، در تفسیر گران سنگ «المیزان» بارها به تعریف دین و نشانه های دینداران اشاره کرده است.
دین عبارتست از فروتنی و بندگی در برابر حق، کمک کردن به نیازمندان در راه خدا، فرو نرفتن در سرگرمی های غافل کننده دنیا و باورداشتن روز جزا (ج 1 ص 224)
حقیقت دین، چیزی جز بندگی خداوند، در کلیه امور مربوط به دنیا و آخرت، و تسلیم در برابــــر موجبات خشنودی او نیست(ج 1 ص 416)
دین، مجموعه ای است از عقاید مربوط به مبدا و معاد و یک سلسله قوانین اجتماعی از قبیل عبادات و معاملات که از سرچشمه وحی و نبوت گرفته شده و متکی به مدارک عقلی و علمی قطعی است.(ج 1 ص 604)
دین، روش مخصوصی است در زندگی، که صلاح دنیا را - به طوری که موافق کمال اخروی و حیات دائمی حقیقی باشد - تأمین می نماید(ج 2 ص 182)
آیت الله جوادی آملی، در کتاب «شریعت در آیینه معرفت» دین را مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی می داند که برای اداره امور جامعه انسانی و پرورش انسان ها به کار می آید (ص 93) کوتاه سخن آنکه دین دارای سه بخش اصلی است:
1- باورها 2- اخلاقیات 3-احکام و مناسک
مهمترین باورها: اعتقاد به وجود خداوند یگانه، پیامبران و اولیای الهی، روز ستاخیز و رسیدگی به اعمال بندگان در آن روز است. اخلاقیات، در دو گروه مثبت و منفی یا فضیلت ها و رذیلت ها جای می گیرند. فهرست و توضیحی از صفات پسندیده و ناپسندیده اخلاقی را می توان در بخش های ایمان و کفر جوامع روایی، حدیث مفصل سپاهیان عقل و جهل، دعای مکارم اخلاق امام سجاد(ع) خطبه پارسایان علی(ع)، صفات شیعه صدوق و کتاب های اخلاق اسلامی مانند معراج السعاده مطالعه کرد.
احکام و مناسک در دو گروه واجبات و محرمــات جای می گیرند. واجبات اصلی، نماز و روزه و حرام های شایع، برقراری رابطه نامشروع جنسی و شــــراب خواری هستند. در برداشتی روانشناختی، باورها، اخلاقیات، بعـد هیجانی و عاطفی و احکام، بخش رفتاری وجود آدمی هستند.
پرسش اصلی این است که کدامیک از این سه بُعد نشانه راستین دینداری است؟
پاسخ این است: ویژگی هایی که هم وجودشان درون مایه هایی از اراده و آگاهی دارند و هم به عنوان صفت پویایی از شخصیت. در هر موقعیت، صفات همخوان و همسوی خود را بیدار می سازند و فعال می کنند، بیش از خصوصیات ایستا، غیرفعال و بی تأثیر معرف دینداری هستند. برای نمونـــه راستگویی و نماز خواندن، از این نظر با هم تفاوت های زیادی دارند: نماز خواندن عملی است بدنی و ظاهری و می تواند مانند رفتارهایی از این گونه به صورت عادت درآید. یعنی در صورت تکرار، از معرفت و نیت یعنی آگاهی هر لحظه بیدار و جهت دار، خالی شود و همچون عملی خشک و بازتابی (مانند تیک ها). جدا از دیگر ابعاد شناختی و عاطفی خود را نشان دهد.
پیامبر(ص): برای تشخیص دینداری مردم به زیاد نماز خواندن و روزه گرفتن آنها و نیز فراوان حج گزاردن، بخشش کردن و زمزمه های شبانه شان دقت نکنید، بلکه به راستگویی و امانت داری آنها بنگرید (دانشنامه قرآن حدیث ج 7 ص 366)
ملّاصالح مازندرانی در شــرح کافی می نویسد: اگر در روایت امام صادق علیهاالسلام رکوع و سجده طولانی ذکر شده است، یا به این دلیل است که این دو عمل دینی بدنی، به عنوان نمونه دیگر عبادت های رفتاری و بدنی آمده اند، تا معلوم شود همه اعمال بدنی عادت می شوند و نباید تنها به آنها توجه کرد و یا اینکه چون برای رکوع هــا و سجده های زیاد و طولانی امتیازهای زیـــــــــــادی برشمرده اند، به خاطر بسپاریم در جایـــی که اگر چنین اعمال پرفضیلتی عادت شوند، از ارزش و خاصیت می افتند، دیگر اعمال ظاهری بدنی که رتبه های پایین تری دارند، نمی توانند ملاک دینداری قرار گیرند(ج 8 ص 299)
غیر از انجام واجباتی مانند نماز و روزه که در بیشتر افراد به صورت عادت و تهی از محتوای زنده شان در می آیند، با ژرف نگری در متن چهار گروه روایات زیر به صفات اصلی دینداران، و در نتیجه معیارهای انتخاب همسر (و هر انتخاب مهم دیگر) پی می بریم:
الف- احادیثی که می گویند تنها به نماز و روزه و طول رکوع و سجود افراد توجه نکنید و صفات خاصی را برجسته می سازند.
ب- روایاتی که بر دقت در گزینش افراد برای کارهای مؤثر مانند ازدواج و مسئولیت های حکومتی تأکید می ورزند.
ج- سخنانی که در آنها از صفاتی به عنوان مکارم اخلاق یا قله های بلند توانمندی های منش یاد شده است.
د- فرازهایی از گفته های پیامبر(ص) و امامان معصوم (ع) که بعضی خوی های پسندیده را با به عنوان رأس، اصل، نصف، دو سوم، تمام و کل دین، اسلام و ایمان نام برده اند.
پژوهش در محتوای این چهار گروه روایات مجال بیشتر و مقال های مستقل را می طلبد.
اما به ضرورت بحث، یادآور می شویم که با بررسی اجمالی کتاب خدا و آموزه های پیشوایان بزرگوار اسلام می توان از پنج صفت راستگویی، امانـتداری، خوشخویـی، سپاسگزاری و حیا، به عنوان فضیلت هـــای اساسـی انسانی و معیارهــــای اصلی دینداری نام برد.
نمازهای بی ارزش
نماز و روزه و انواع زیارت ها، اگر همراه با حیا و پاکدامنی، خوش اخلاقی، راستگویی، سپاسگزاری از خدا و مردم و امانتداری (رازداری، ردکردن امانت های مادی، خیانت نکردن به همکار و همسر و...) نباشند نه تنها فایده ای ندارند بلکه به عنوان نشانه های نفاق، سوء استفاده از دین و مسخره کردن احکام خداوند، باعث نفرت و طرد مردم در دنیا و خشم و کیفر خداوند را در آخرت خواهد شد.
به پیامبر(ص) گفتند: فلان زن روزها روزه می گیرد و شبها برای نماز به پا می خیزد اما بداخلاق است و با سخنان تند و تلخ خود همسایه ها را می آزارد. فرمود: هیچ خیری در او نیست، سرانجامش آتش دوزخ است! (بحار ج71 ص 394)
خداوند به داوود(ع) وحی فرمود: چه بسا رکعت های طولانی که نمازگزار خوانده و در آنها از ترس و خشیت خداوند گریسته است، اما در نظر من به اندازه پوست درون هسته ای ارزش ندارد! زیرا به دل او نگریسته و دیدم اگر نمازش را تمام کند و زنی در برابرش ظاهر شود و خود را بر او عرضه کند می پذیرد، و اگر مؤمنی با او معاملتی کند به او خیانت می ورزد. (میزان الحکمه 10623)
همچنین خداوند به داوود(ع) وحی فرمود: گاه بنده نماز می خواند و من آن را به صورت او می زنم و نمی گذارم صدایش به من برسد. ای داوود آیا می دانی او چه کسی است؟ او کسی است که با چشمی ناپاک، به ناموس مؤمنان می نگرد، کسی است که باخودش می گوید اگر قدرتی پیدا کند همه را به تیغ ستم گردن خواهد زد (میزان الحکمه 10657)
مردی از روبه روی پیامبر خدا(ص) نزد آن حضرت آمد و پرسید: ای رسول خدا دین چیست؟ فرمود: خوش خویی. سپس از طرف راست پیامبر آمد و پرسید: دین چیست؟ فرمود: خوش خویی. آنگاه از طرف چپ آن حضرت آمد و پرسید: دین چیست؟ فرمود: خوش خویی. سپس از پشت سر ایشان آمد و پرسید: دین چیست؟ حضرت به طرف او برگشت و فرمود: مگر متوجه نیستی، دین یعنی اینکه خشم نگیری (میزان الحکمه 5030)
نتیجه آنکه برای ارزیابی دینداری، که یکی از اساسی ترین معیارهای همسرگزینی از نظر اسلام است، باید از طریق تحقیق از دوستان، آشنایان، همکاران، همسایه ها، استادان موارد زیر را بررسی کنیم:
( داشتن باورهای درست و روشن دینی، درباره خداوند، روز قیامت، انبیاء و اولیای الهی؛
انجام واجبات شرعی: نماز و روزه و درصورت داشتن توان مالی، خمس و زکات و...؛
دوری از کارهای حرام ماننــد: اعمال نامشروع جنسی، شرابخواری، تجاوز به حقوق دیگران و...؛
اطمینـان یافتن از خوش اخلاقی، که شامل خوش رویی، کلام پاک و مؤدبانه و دوری از تندی و خشونت می شود؛
راســــتگویی و صداقت و معروف نبـــــــودن به دروغ گویی و پنهان کاری؛
امانتدار بـــــودن، رازداری، ردکردن امانت های مادی مردم به آنها، خیانت نکردن به همسر، دوستان و همکاران در مسائل مالــی، انسانی و کاری،
باحیا بودن یعنی اهل فحش و دشــــنام نبودن، پرهیز از نگاه به نامحرم، نگاه به فیلم ها و تصویرهای زشت و کثیف، پاکدامنی و دوری از انحرافات جنسی ناراحت شدن از ارتکاب خطا و به زبان نیاوردن گناهان خود؛
سپاسـگزار و قدرشناس بودن نسبت به پدر، مادر معلمان و کمک کنندگان به خویش. )
خیال حوصله بحر می پزد هیهات
چه هاست در سر این قطره محال اندیش
(حافظ)
/////////////////
عادت نماز
در منجلاب تیرهی نکبت، خدای را
با عادت نماز به بازی گرفته ام.
در سینه ام صدای تپش های ابتذال
در موجهای خسته فکرم دروغ یاد
در چشمهای غمزدهام برق صد فریب
این سان، درون معبد هستی ستاده ام
بر لب ، خدا خدا.
ای وای من!
در خاطرم هزار حدیث و روایت است:
از کوچهمردها، از انبیای پاک، از اولیای عشق
از شاعران خوب،
حتی ز ابلهان، لقمان صفت
اما هنوز گام پریشان به راه راست
اما هنوز عشق دروغین برای دوست
اما هنوز خوابگران در کنار سیل
اما هنوز باور پاکی برای خود
میخواستم که پهنهی دریا شوم شگرف
در ژرفنای هستی خود دُر بپرورم
با هر خروشِ داد
برساحل سکوت و سکون، موج ها زنم
دردا که با سکون
دردا که با سکوت
دردا که با شعار
با ببرهای کاغذی حرف های حرف
خود را به گوشه گوشهی ساحل فکنده ام
دور از خروش بحر
یک قطرهی کثیف.
در منجلاب تیرهی نکبت، هنوز هم
با عادت نماز، به بازی نشسته ام
معراج عشق را به تفنن گرفته ام.
عشق آفرین خدا !
من را نجات ده!
من را به سوی مشرق عرفان، روانه کن
من را، صفای باطن مردان خود ببخش
از ساحل تنعم و رخوت نجات ده
بر موج های سرکش دریا نشانه کن
ای آرزوی خلوتیان را تو، منت ها
ای قلب های راست روان، دوستدار تو
درگام های خستهی من ، استقامتی
در ناله و کلام حزینم، صداقتی
من را به راه سرخ بزرگان خود ببر
تا یاد هر شهید
تک غنچه های زندگیم را به خون کشد
تا با نسیم پاک نماز آشنا شوم
تا پر کشم به اوج بلندای بندگی
معراج عشق را به صفا با خدا شوم.
سروده محمود گلزاری در بهمن 1351
نظر شما