۰ نفر
۱۶ فروردین ۱۳۸۸ - ۰۷:۳۱

بعد از اعتراف تلخ علی کفاشیان در آخرین برنامه 90، جایی نیست که در آن صحبت از فدراسیون فوتبال نشود.

 مردم کوی و برزن که در کلام مدیران ورزش ما، صاحبان واقعی ورزش هستند ولی در عمل وظیفه‌شان به ورزشگاه آمدن و خون دل خوردن است، حالا در هر جایی درباره لیوانی صحبت می‌کنند که در دست رئیس نیست و رئیس رئیس و شاید هم مقامی بالاتر آن را جابه‌جا می‌کند؛ لیوانی که می‌توانست خودش هم اختیاردار باشد ولی ناخواسته و ناخوانده آمد و ناخواسته و ناخوانده‌تر رفت. حالا دیگر همه می‌دانند که حرف‌های پیش از عید کفاشیان با ما که گفته بود شاید تکلیف شود دایی نباشد یعنی چه. حالا دیگر همه می‌دانند کفاشیان دوست‌داشتنی و خوش‌مشرب، اصلاً قرار نبوده نفر اول فدراسیونی با این میزان توجه و گستره خبری شود و حالا هم که بنا به قسمت، آمده، نمی‌تواند کاری غیر از تأیید احکام بخشنامه‌ای و فرمان‌های مصلحتی انجام دهد. حالا دیگر آش آنقدر شور شده که زیاد هم لازم نیست در فوتبال باشی و زیر و بم‌اش را بشناسی تا سر از کارش دربیاوری. حالا متأسفانه یا خوشبختانه همه چیز رو شده است.

بعد از آن اعترافات دیگر لازم نیست نقشی بازی شود و قسمی به میان بیاید که لابی تنها با خدا صورت گرفته تا سرمربی معرفی شود. حالا لازم نیست این حقیقت مخفی نگه داشته شود که قطبی سرمربی تیم‌ملی شده بود و نشد... حالا دیگر همه، همه چیز را می‌دانند و به همین دلیل عمده نمی‌توانند این ادعای رئیس فدراسیون را که برکناری علی دایی، کار او بوده باور کنند. کفاشیان، حالا که در برابر اصرارها و فشارهای رسانه‌ای قرار می‌گیرد اعتراف می‌کند که انتخاب دایی کار او نبوده و تازه این اعتراف را به همین راحتی هم به زبان نمی‌آورد. او فقط برای این اعتراف می‌کند که همه بپذیرند برکناری دایی تصمیم او بوده.

او می‌گوید: «من در برکناری دایی نقش بیشتری داشتم تا انتخابش.» تا وفاداری‌اش را به طیف مدیران، بیش از گذشته ثابت کند... و مشخص نیست چه زمانی باید اعتراف کند که حتی برکناری دایی هم کار او نبوده.

رئیس فدراسیون فوتبال که به گفته فردوسی‌پور، شجاع‌ترین مدیر ورزشی کشور است (که سه روز بعد از آن باخت تلخ حاضر شد با تلویزیون گفتگوی مستقیم داشته باشد)، خود نمی‌داند با این حقیقت‌پوشانی‌های پی‌ در پی چه عقوبتی برای خود و فوتبال می‌سازد. فدراسیون او در مدت یک سال 25 بازی برای دایی تدارک دید که 15 بازی از این تعداد، تدارکاتی بود و متأسفانه هیچ یک از آنها ارزشی فنی برای تیم ما نداشت و مشکلی را از تیم ما حل نکرد. هیچ یک از دیدارهای دوستانه تیم‌ملی به دلیل غیبت بازیکنان اصلی کاری برای تیم ما نکرد و در همه این مدت، مدیران فدراسیون فوتبال و مدیران بالادستی‌شان، خاموش و بی‌سروصدا به نظاره و حمایت مشغول بودند. دایی در تمام این مدت اسطوره دست‌نیافتنی فوتبال بود و بتی نشکستنی؛ اما همه چیز به یکباره شکستنی شد.

غرور ما که شکست، دایی هم شکستنی جلوه کرد و حکم صادر شد؛ اما این بار هم همه چیز مو به مو اسیر احساسات بود. همان طور که نصبش احساسی و آنی بود. دایی خیلی زودتر از آن چیزی که فکر می‌کردیم برای فوتبال ما هزینه شد و سوخت؛ مثل قلعه‌نویی که او را برکنار کردیم تا او دوباره خودش را در لیگ بیابد.

روژه لمه دو روز بعد از آنکه او را از فوتبال به زیر آمده فرانسه برکنار کردند جمله‌ای گفت که البته در مورد خودش چندان مصداق نداشت چون قهرمان جام جهانی و جام ملت‌های اروپا را به یک تیم معمولی تبدیل کرد اما در هر صورت حرفش حرف درستی است. او گفت: «هر تصمیمی در فوتبال باید از قاعده‌ای کلی تبعیت کند. اگر از گذشته درس نگیری و آینده را نبینی محکوم به پذیرفتن عاقبتی به مراتب بدتر از آن چیزی هستی که الان گرفتار آنی.»

شاید این جمله در فوتبال ما مصادیقی بسیار بارز داشته باشد که همه تصمیم‌هایمان احساسی و برای «آرام کردن» گرفته می‌شود. ایویچ را برکنار می‌کنیم تا مخالفان او آرام شوند. این بلا را بر سر بلاژویچ هم می‌آوریم. با برانکو خداحافظی هم نمی‌کنیم تا اهالی فوتبال ما جام جهانی 2006 را فراموش کنند. قلعه‌نویی را برکنار می‌کنیم تا مخالفان او نفسی به راحتی بکشند... و دایی را فراموش می‌کنیم تا غم بزرگمان را از یاد برده باشیم و در تمام این مدت، فقط کار خودمان را می‌کنیم و هیچ درسی از گذشته نمی‌گیریم تا ذخیره‌ای برای آینده نداشته باشیم. دوباره همان چرخه بسته را برای گشتن و چرخیدن انتخاب می‌کنیم تا قربانی تازه‌ای بیابیم و او را برای «آرام کردن»، به میانه میدان بفرستیم. نه برنامه‌ای داریم و نه مایلیم خود را بیشتر از آنچه که باید درگیر قوانین مطلق فوتبال کنیم. غافل از آنکه مدیریت، اولین شاخصه در راه موفقیت در صنعت مدرن فوتبال است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 5935

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 13 =