کتاب تازه ای خواندم که از دو جهت برایم لذت بخش بود، یکی اصل کتاب و محتوای بسیار منحصر بفرد آن که نمی توان نظیر آن را در دیگر آثار مشابه یافت و از همین رو من آن را صدایی از درون می نامم ،

خصوصا اینکه این محتوای منحصر به فرد درباره کسی باشد که او را بارها ستوده ام و قدر نهاده ام و دوم اینکه آن را هدیه گرفتم و  نفس کتاب هدیه گرفتن، ملذ است، خصوصا که از دست دوستی نازنین باشد.

کتاب های زیادی درباره افغانستان نوشته شده و کتاب های زیادی نیز درباره جنگ های این کشور. درهمه این کتاب ها بعید است صفحاتی یا فصولی درباره یک نفر نگاشته نشده باشد. شیر دره پنجشیر یا همان که ما او را با نام احمد شاه مسعود می شناسیم.

امیر صاحب، احمد شاه مسعود، قطعا یکی از شخصیت های نظامی و سیاسی بزرگ تاریخ افغانستان است که تقریبا نیم بیشتر عمر خود را در مجاهده و نبرد بادشمنان خارجی و بدتر از آنها دشمنان عقل و مشتی جاهل مقدس نما گذراند و نهایتا هم به دست همان جاهلان مقدس مآب به شهادت رسید.

نام بزرگ احمد شاه مسعود بر جلد ده ها کتاب که مستقلا درباره او نگاشته شده اند به زبان های مختلف به چشم می خورد که نشانه و تاییدی بر عظمت شخصیت این مجاهد افغانی است. به طور یقین مسعود نه تنها شخصیتی شناخته شده در میان افغان ها و یا ساکنان سرزمین های آسیای میانه است، بلکه او را می توان در ردیف بزرگترین مبارزان چریکی جهان که کاریزمای زیادی برای جوانانه دهه هفتاد و هشتاد دارند برشمرد.

آوازه مجاهدت ها، توانمندی ها، چابکی ها و هوشمندی های این مهندس افغانی که سلاح بردوش گرفته بود تا ابتدا با کمونیست های داخلی، سپس با دشمن خارجی قدری که در  نوع خود بزرگترین ابرقدرت جهان بود و آنگاه با دشمنان داخلی بجنگند در جهان پیچیده بود و بدون اغراق می توان او را در کنار هم نوعان دیگر خود از جمله چه گوآرا قرار داد که در جبهه ای دیگر با ابرقدرت دیگری در نبرد بود.

با وجودیکه امیرصاحب احمد شاه مسعود، به تنهایی موضوع کتاب های مستقلی بوده است که همه آن ها زوایای سیاسی و نظامی شخصیت مسعود را به خوبی به  تصویر کشیده اند، این کتاب تازه را نمکی، چاشنی است که از آن بوی طراوت و تازگی می اید و از همین باب گرچه بسیار ساده تر از کتب دیگر نگاشته شده اما منحصر به فرد است و تاثیر گذار.

آنچه کتاب احمد شاه مسعود به روایت صدیقه مسعود را متمایز از سایر کتب دیگری در باب او می کند که هرکدام به قلم دانشمندان و محققان و نویسندگان زبردستی نگاشته شده ، جوهر عشق است. این کتاب را همان روایتگر آن متمایز می کند، صدیقه مسعود یا همان که شیردره پنجشیر او را  درخانه پری صدا می زد و وقتی به خانه می امد از ان هیبت جنگجویی به جامه یک همسر مهربان در می آمد و پدری نوازشگر و بازیگوش برای فرزندان خردسالش احمد و عایشه و فاطمه و .... .

دیگران از نبردها و جنگاوری ها و مجادلات سیاسی و خیانتکاری های جماعت سست عناصر دنیا طلب حکمتیار و فریب خوردگان کمونیسم و .... برای ما بارها وبارها گفته اند. اما یک پری گل لازم بود تابرای ما از زمانی که 17 سالش بود و وارد خانه فرمانده ائتلاف شمال شد بگوید. ما به این کتاب نیاز داشتیم تا بفهمیم که تفاوت یک چریک مبارز مسلمان، درس خوانده، روشنفکر و درست تربیت شده در مکتب اسلام، با یک جنگجوی خشن، جاهل، بی سواد و متاثر از تعالیم ناصحیح اسلام در مکت وهابیت و سنی گرایی افراطی چقدر زیاد و غیر قابل تحمل است.

ما به روایتگری این بانوی افغانی نیاز داشتیم تا بفهمیم که بزرگترین فرماندهان جنگی نیز در خلوتگاه خود به شانه ای برای تکیه دادن سر پر سودای خود و سینه ای فراخ و گرم، برای پذیرا شدن واگویه های وامانده در دل ، نیازدارند.

به راستی اگر صدیقه مسعود تصمیم به بازگویی آنچه درخانه میان او و همسرش گذشته بود نمی کرد یک بعد مهم از زندگی شیر پنجشیر که پنج حمله بزرگ ابرقدرت بزرگ زمان خود برای تصاحب دره را در هم شکست نمی دیدیم.

اگر زندگی مسعود مجاهد را خوانده اید. اگر زندگی مسعود سیاستمدار را در جامه عضو کابینه برهان الدین ربانی خوانده اید و اگر زندگی مسعود را به عنوان اصلی ترین دشمن طالبان در افغانستان خوانده اید لازم است این کتاب سبک اما راز گشا را بخوانید تا با یک مسعود عاشق نیز اشنا شوید.

مسعودی که در اوج مبارزه و تنگاتنگ گرفتاری های بی پایان ملت افغانستان که همچنان در سیطره ظلم ناشی از جهل و عقب ماندگی از نوع طالبان و رادیکالیسم دینی به سر می برند، عشق و محبت به خانواده را فراموش نمی کرد.

 

کد خبر 59802

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 16
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام CA ۱۳:۱۲ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۵
    4 0
    لطفا اينقدر از اين شيعه كش دفاع نكنيد برويد وجنايتهاي او را از مهاجران افغاني شيعه بپرسيد كه چگونه نيروهايش دختران شيعه را بر زمين خوابانيدند وروي آنها قير ريختند
  • مهدی IR ۱۷:۴۷ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۵
    0 2
    سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز مرده آنست که نامش به نکویی نبرند این چه رسمیست که آسمان کبود سر به رقابت با خاک سیاه برداشته و هرچه را که برگزیده اوست به کام خود میکشاند. مردیی خدایی که جایش همان پیش معبودش بود. انشاءالله که نسل طالبان و طالبانیان هرچه زودتر از روی زمین برداشته شود. روحش شاد و قرین رحمت پرودگار مهربان
  • بدون نام IR ۰۷:۳۴ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۷
    0 2
    شیعه کش؟؟؟ بابا بی خیال. این بابا مسعود رو با بن لادن اشتباهی گرفته.
  • موسوی IR ۱۸:۴۳ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۸
    1 1
    مسعود چریک مبارز مسلمان، درس خوانده، روشنفکر و درست تربیت شده در مکتب اسلام نبود و بیشتر یک جنگجوی خشن، جاهل، بی سواد و متاثر از تعالیم ناصحیح اسلام بود و بس
  • سعیدی IR ۱۸:۴۵ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۸
    3 0
    آقای نوروز پور می دانید فاجعه ی افشار چیست و کجا رخ داد ؟ آیا تا به حال در این باره چیزی شنیده اید؟ بروید و قدری در این باره تحقیق کنید و بعد در مورد مسعود اینگونه ارادتمند شوید و البته فیلم هایی نیز از فاجعه افشار موجود است بروید و ببینید قطعا نظرتان عوض خواهد شد.
  • بدون نام IR ۱۸:۴۸ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۸
    1 0
    مگه ما با عراق نمی جنگیدیم؟ فکر میکنید اونجاهمه اونایی که تو جنگ کشته می شدند همه سنی بوند؟ جنگ جنگه دیگه
  • بدون نام IR ۱۸:۵۰ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۸
    0 1
    جنگ داخلی بوده دیگه برادر. کی می فهمه باکی داره می جنگه؟ از هر طرف که تیر در بره اونوری هام تیر می اندازن دیگه.
  • بدون نام IR ۱۸:۵۱ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۸
    0 0
    هیچ انسانی مطلقا خوب نیست و هیچ انسانی نیز مطلقا بد نیست. حتی بن لادن نیز هوادارانی دارد که او را می ستایند و ثنا می گویند.
  • بدون نام IR ۱۸:۵۴ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۸
    0 1
    آقای موسوی، پس با تعریف شما اگر مسعود چریک جاهل و بی سواد و خشنی بود، طالبانی ها چه موجوداتی بودن اونوقت. بعدشم دانشجوی مهندسی بودن مسعود رو که نمی شه انکار کرد که.
  • بدون نام IR ۱۸:۵۹ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۸
    0 1
    احمد شاه مسعود، شیر دره پنجشیر بود و مجاهدت های زیادی در افغانستان کرد. کسانی که از او بد نوشته اند صرفا به این دلیل بوده که چون جمهوری اسلامی او را تا اندازه ای تایید می کرد و گاهی پول و اسلحه در اختیار او قرار میداد. فقط و فقط همین. و الا مسعود در قیاس با طالبان یک روشنفکر غیر قابل مقایسه بود.
  • بدون نام IR ۱۸:۵۹ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۸
    0 1
    جناب سعیدی خوب بود می نوشتید ماجرای افشار چیست ماهم بدانیم.
  • بدون نام IR ۱۹:۰۴ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۸
    0 1
    در زمان حمله حکمتیار به کابل ژنرال دوستم ازبک، به شاه مسعود خیانت کرد و در این بین مزاری رهبر شیعیان هزاره نیز به دوستم و حکمتیار پیوست و به مسعود خیانت کردو جنگ سختی میان آنها در گرفت. طبیعی است که در جنگ نان و حلوا خیر نمی کنند و احتمالا دوستانی که از شیعه کشی مسعود حرف می زنند به جنگی که در مدت کوتاهی میان یاران مزاری و مسعود در گرفت اشاره کرده اند. حال آنکه جنایت های طالبان در حق همین هزاره ها اساسا در حد یک نسل کشی و جنابت علیه بشریت بوده است.
  • مهربانی IR ۱۹:۰۶ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۸
    1 0
    حتی جنایتکارترین آدم ها هم می توانند در زندگی خصوصی خود دلی رئوف و عاشق پیشه داشته باشند. چه مسعود عاشق چه مسعود مجاهد و چه مسعود جنایتکار به هرحال کتابی درباره او نوشته شده به قلم زنش که او را ستوده است. این که دیگر دعوا ندارد.
  • همه چی دون IR ۱۹:۲۹ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۸
    0 0
    اقاي نوروزپور جالب بود کامنت من را تقسیم کردید وآخرش به نفع خودتون تمومش کردید حقا که یک روزنامه نگار هستید واز رو نمی رید
  • بدون نام IR ۱۹:۴۶ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۸
    0 1
    مردان بزرگ همواره عشق را بزرگ مي شمارند. اين خاصيت قهرمانان است
  • نبیل NL ۱۱:۳۰ - ۱۳۸۹/۰۲/۲۰
    0 0
    عجیب است که دوست گفته ازین شیعه کش دفاع نکنید؟ ولی جوان نمیداند که غیر از مزاری قدرت طلب دیگر همه رهبران معزز شیعه در کنار دولت اسلامی افغانستان قرار داشتند؟ 8وزارت خانه ، معاون صدارت همه به مردم شیعه تعلق داشت. چرا این همه نیکی های دولت اسلامی را نادیده میگیرید؟ آیا زمان پشتون ها را از یاد برده اید که از عسکر بالااجازه نمی داد برایتان؟ از صنف دوازده اجازه تحصیل بالا را نداشتید؟ پس چرا این همه نمک حرامی ؟