زهرا داستانی: یک سازمان و سه معاونت. یکی میراث فرهنگی که کارش حفظ ابنیه تاریخی است و زیر بارش کمر خم کرده، دیگری صنایع دستی که نهایت تلاشش شده زنده نگه داشتن هنرهای دستی ایرانی از یاد رفته و آن دیگری گردشگری است که ستون اصلی سازمان را بنا کرده و بیشترین تمرکز و خروجی را به خود اختصاص داده است. سازمانی که به قول حسن روحانی، رئیس جمهور ایران باید نامش را از انتها به اول خواند. سخنانی که میراثداران گذشته از جمله مهدی حجت، قائم مقام پیشین سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را وادار به واکنش کرد.
سازمان آمیخته به سه وظیفه مهم فرهنگی که پیشترها هرکدام نهادی کاملا تخصصی بودند، مخالفان بسیاری دارد. مهدی حجت که یکی از مخالفان این ادغام است، بیان کرده که سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نمی داند که چه انتظاراتی را باید برآورده کند. آیا قرار است این سازمان یک سازمان میراث فرهنگی باشد که گردشگری و صنایع دستی را در زیر مجموعه خود دارد یا بالعکس.
به گفته حجت، بنیانگذار سازمان میراث فرهنگی، توقع دولت از میراث فرهنگی کشور بیشتر درآمدزایی و اشتغالزایی است. اما معمولا میراث فرهنگی کشورها برای این منظور نیست، اگر چه این دو هم کاهی است که به همراه این گندم به وجود میآید، اما میراث فرهنگی کشور برای پیدا کردن ریشههای فرهنگی، ایجاد هویت ملی و روشن شدن راه آینده مورد استفاده قرار میگیرد.
سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری که پس از تغییرات گسترده در بنده و گاهی در ساختار امروز به واسطه شباهت ظاهری یا پیوستگی تاریخی و فرهنگی به یگدیگر پیوند خورده اند، امروز کارآیی و تمرکز عمیق خود را بر روی معاونت های از دست داده است.
تبدیل شدن به وزارتخانه چالش یا راه حل؟
سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری که امروز سیاست های جدیدی را به واسطه ریاست جدیدش پیش رو دارد، با چالشی جدی روبه روست؛ چالشی که مجلسنشینان خواستارش هستند و معتقدند با این کار میتوانند بخش اعظم مشکلات این سازمان حل و فصل کنند؛ وزارتخانه شود.
بحث تبدیل شدن سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به یک وزارتخانه طرحی است که به قول علیرضا افشاری، دبیر انجمن دیدبان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران مهمترین خواست نمایندگان و زیربنای حل بسیاری از مشکلات وزارتخانه شدن سازمان است چرا که این کار سبب نظارت دقیقتر نمایندگان بر آن، تخصصی شدن مدیران آن، جذب بودجه بیشتر و خرجکرد شفافتر آن خواهد شد.
سازمان میراث فرهنگی رکورددار بیشترین ادغام و تغییر
سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شاید یکی از سازمانهایی باشد که بیشتر ادغام، تغییر نام و خروج از زیر نظارت وزارتخانههای مختلف را در کارنامه خود دارد. شمار تغییرات این سازمان در طول تاریخ آنقدر زیاد است که آمارش از دست خارج شده اما اگر بخواهید بدانید که آغاز این تغییرات از کجا و چگونه بوده باید برگهای کتاب تاریخ را ورق بزنید.
اگر برگهای کتاب تاریخ ایران را زیر و رو کنیم رد پای اولین وزارتخانه، سازمان یا نهاد متولی گردشگری را در 50 سال پیش مییابید، واژهای که به قول همین منابع تاریخی پيشينه چند هزار ساله در ایران دارد. به غیر از اطلاعات نیم دقیقی که از گردشگری در ایران قبل از اسلام در دست است، آثار مكتوب بر جای مانده حکایت از ورود يونانيان و روميان به شهرها و اقامتگاههای سرزمين پهناور ايران دارد. با این حال هر چه جلوتر میرویم با وجود سفرنامههایی متعددی که سیاحان در ایران نگاشتهاند و اقامتگاههایی که در قرون هفتم در پی سفر جهانگردان غربی به ایران تاسیس شدند، سازمان یا نهادی دولتی را برای سامان بخشیدن به این صنعت نمییابیم.
گردشگری در ایران تا رسیدنش به صنعتی با تشكيلات منظم، قانونی و درآمدزا فراز و فرودهای بسیاری را پشت سر گذاشته است. دوره شکوفایی گردشگری در زمان سلطنت شاه عباس اول تا انقراض سلسله صفوی، دوره رکود در زمان هرج و مرج و ناآرامیها در ایران پس از انقراض صفويه، دوره ثبات در زمان قاجاريه که علاوه بر ثبات تدريجی داخلی و گسترش استعمار با اکتشافات باستانی اروپاییان در ایران همراه بود و در آخر دوره شکوفایی دوباره گردشگری در عصر مشروطیت که جذب گسترده گردشگران خارجی به ایران را به دنبال داشته است.
اولین اداره گردشگری با محوریت نشر
اما پس از این سه دوره تاریخی که شاید بخش اعظم تاریخ ایران را شامل شود بالاخره منابع تاریخی نشان میدهند که برای اولين بار از سال 1314 ادارهای در وزارت داخله (وزارت كشور) به نام «اداره سياحان خارجی و تبليغات» در ایران تأسيس میشود كه البته فعاليت آن هم محدود به چاپ نشريات و كتابچههای راهنمای گردشگری ايران بوده است و کمتر اختیاراتی برای سامان دادن به گردشگری در ایران را در چهارچوب قوانین خود داشته است.
اما روند تاریخی همین طور ثابت نمانده است همین اداره پس از پایین آمدن سلطنت رضاشاه و رسیدن قدرت به پسرش پس از شهريور 1320، پس از 6 سال جای خود را به «شورای عالی جهانگردي» میدهد كه زير نظر وزارت كشور فعالیت میکرده است و در نهايت در سال 1342 با تصویب هيأت وزيران «سازمان جلب سياحان» در ایران رسماً كار خود را آغاز میکند.
در سال 1353 با الحاق سازمان جلب سياحان در وزارت اطلاعات اين وزارتخانه به عنوان «وزارت اطلاعات و جهانگردی» تغيير نام داد و با پيروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 کلیه امور مربوط به گردشگری و زیارتی به «وزارت ارشاد اسلامی» که از محصول ادغام وزارتخانههای «اطلاعات و جهانگردی» و «فرهنگ و هنر» بود سپرده شد. سپس به موجب مصوبه شورای عالی اداري، كليه وظايف و مأموريتهای معاونت امور سياحتی و زيارتی در وزارت ارشاد به «سازمان ايرانگردی و جهانگردی» منتقل شد تا در قالب سازمان به فعاليت خود ادامه دهد.
پیوند گردشگری با میراث فرهنگی در ایران
اما از چه زمانی سازمان ایرانگردی و جهانگردی به میراث فرهنگی پیوست و آن را همراهی کرد؟ برای یافتن پاسخ این سوال کمی باید صفحات تاریخ را به عقب ورق بزنیم و به زمانی برگردیم که سازمان میراث فرهنگی در ایران تاسیس شد.
در جست و جو میراث فرهنگی در تاریخ هزار و اندی ساله ایران هرچه قدر که واژه گردشگری به چشم میخورد اما برخلاف آن خبری از میراث فرهنگی تا 100 سال گذشته در تاریخ نیست. اولین نشانهها از توجه به میراث فرهنگی در ایران در دوره قاجار به چشم میخورد دقیقا زمانی که اولین گامها برای ساختن ایرانی نوین توسط ناصرالدینشاه و سفرهایش به فرنگ و تقلدیش در ایران برداشته میشود. ساخت موزه در ارگ سلطنتی در سال 1290 ق اولین گام ایجاد یک سازمان متولی میراث فرهنگی در ایران است.
پس از آن اما در زمان مظفرالدين شاه، با بازگشت دانش آموختگان ايرانی از فرنگ، در سال 1315 «انجمن معارف» برای گسترش آموزش و پرورش به شيوه جديد تأسيس میشود که اين امر در گسترش فرهنگ تأثير بسزايی داشته و دانشآموزان ايرانی را با تاريخ سرزمين خود آشنا میکند. بعد از انقلاب مشروطيت نام وزارت علوم به «وزارت معارف و اوقاف و صنايع مستظرفه» تغيير پیدا میکند و مجلس شورا «قانون اداری وزارت معارف و اوقاف و صنايع مستظرفه» را تصويب میکند. این اولین باری است که نام صنایع دستی در یک سازمان دولتی آورده میشود.
در سال 1327 هجری قمری مرتضی قلی خان صنيع الدوله به رياست وزارت معارف و اوقاف منصوب شده و به واسطه حفاریها و کاوش های دومورگان فرانسوی در شوش به فکر تأسيس اداره ای با نام اداره عتقيقات جهت سرو سامان دادن به وضع اسفناک حفريات تجاری میاندازد. با این حال انديشه های صنيع الدوله سرانجامی نمییابد تا اینکه مرتضی خان ممتاز الملک و ابراهيم حکيمی در سال های 1295 و 1297 ش اداره عتقيقات يا باستان شناسی در ساختمان قديم اداره معارف در شمال مدرسه دارالفنون را زير نظر ايرج ميرزا جلال الملک به دست میگیرند.
تصویب اولین قانون میراثی در ایران
بعد از آن اما در سال 1304 به همت تعدادی از رجال فرهنگی، انجمن آثار ملی شکل گرفته و اساسنامه آن منتشر میشود. بر اساس مواد اين اساسنامه دولت وقت در 25 مهر 1306، آندره گدار فرانسوی را به عنوان مدير باستان شناسی در ايران استخدام کند. سرانجام در 12 آبان 1309 قانون عتقيقات به تصويب مجلس میرسد و بر اساس ماده اول اين قانون، کليه آثار و ابنيه تا پايان دوره قاجار اعم از آثار منقول و غير منقول، جزو آثار ملی محسوب می شوند. بر اساس همين قانون بايد بخشی از آثار مکشوفه در حفاری های علمی و تجاری در موزه نگهداری شوند. در زمان وزارت علی اصغر حکمت، تأسيس موزه ای در تهران در ميدان مشق به تصويب میرسد و در سال 1313 ش، نقشه بنای موزه ايران باستان توسط آندره گدار آماده و در نهايت موزه ايران باستان در سال 1316ش ساخته و افتتاح میشود. در سال 1343 وزارت فرهنگ و هنر تأسيس و مديريت های مختلفی در قلمرو ميراث فرهنگی همچون اداره کل موزهها، مرکز باستان شناسی ايران، دفتر آثار تاريخی، اداره کل موزه های سنتي، موزه ايران باستان، اداره کل بناهای تاريخی، سازمان حفاظت از آثار باستانی و... تشکيل میشود. با پيروزی انقلاب، وزارت فرهنگ و هنر منحل و برخی از وظايف به دو وزارتخانه فرهنگ و آموزش عالی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتقال داده می شوند.
در سال 1364 به موجب قانون، سازمان ميراث فرهنگی شکل میگیرد و براساس اين قانون، به وزارت فرهنگ و آموزش عالی اجازه داده میشود تا از ادغام 11 واحد پراکنده در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نيز وزارت فرهنگ و آموزش عالی، سازمان ميراث فرهنگی را به صورت سازمانی وابسته به خود شکل دهد. پس از آن اما در سال 1372 شورای عالی اداری به پيشنهاد سازمان امور اداری و استخدامی کشور سازمان ميراث فرهنگی را از وزارت فرهنگ و آموزش عالی منفک و به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ملحق میکند. در گام بعدی در سال 82 مجلس شورای اسلامي، سازمانهای ميراث فرهنگی کشور و ايرانگردی و جهانگردی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جدا و از ادغام آنها «سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری» با کليه اختيارات زير نظر رييس جمهور شکل میدهد و به طور رسمی گردشگری به میراث فرهنگی میپیوندد.
پوستن صنایع دستی به میراث
صنایع دستی نیز که پیش از اینها با نام صنایع مستظرفه شناخته میشد پس از سال 1328 که به موجب قانون اداری وزارت معارف و اوقاف و صنايع مستظرفه در وزارتخانه سهمی یافته بود تا سال 1347 شمسی به فراموشی سپرده شد و پس از طی سالها فعالیت زیر چتر مركزی وابسته به وزارت اقتصاد در سال 47 و بعد از آن در سال 54 زیر نظر وزارت صنايع و معادن بالاخره در سال 1360 به صورت یکپارچه تحت عنوان سازمان صنایع دستی ایران که يك شركت دولتی زيرنظر وزارت صنايع بود فعالیت خود را آغاز کرد. اما پس از دگرگونیهای فراوان در دوران سازندگی بالاخره در سال 1383 قانون تأسيس سازمان صنايعدستی ايران به تصويب مجلس شورای اسلامی رسيد و نهايتاً به عنوان يكی از معاونتهای سازمان ميراث فرهنگی به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری پيوست.
4747
نظر شما