مقامات مهاجرت اسرائیل پس از پرسیدن چند سوال از من به این نتیجه رسیدند که من برای سخنرانی در یک دانشگاه فلسطینی سفر کرده ام نه یک دانشگاه اسرائیلی، بنابراین مانع از ورودم به کرانه باختری شدند.
باور این موضوع برایم سخت است که فردی به دلیل سخنرانی نکردن در تل آویو اجازه ورود به فلسطین را نداشته باشد. فقط در رژیم استالینی وقوع این اتفاق محتمل است.
مشخص نیست که در زمان ورودمن به مرز چگونه مقامات اسرائیلی در جریان این موضوع قرار گرفتند، چون درموقع ورودم به اتاق کنترل، یک مقام رسمی به من گفت که افتخار می‌کند با وی دیدار کرده و شروع به بررسی شرایط کاری کرد. این افسر یک دانشجو بود و گفت که مجبور است سوالاتی را که به وی گفته‌اند از من بپرسد.
این مقام امور مهاجرت از من پرسید که چرا من فقط در دانشگاه بیرزیت سخنرانی می‌کنم و در یک دانشگاه اسرائیلی سخنرانی نمی‌کنم. سپس به من گفت که اسرائیل آنچه که را شما درباره‌اش اظهار نظر می‌کنید، دوست ندارد. این مرد جوان سپس از من پرسید: آیا تا کنون از حضور در کشوری منع شده‌اید که به او گفتم بله زمانی که در سال 1968 می‌خواستم به چکسلواکی سابق بروم، از حضور در این کشور منع شدم.
به آن مرد اعلام کردم که موضوع سخنرانی من در این دانشگاه "آمریکا و دنیا" و "آمریکا در خانه " است. این مقام امور مهاجرت سپس از من پرسید که آیا می‌خواهید در مورد اسرائیل سخنرانی کنید که من گفتم چون در مورد سیاست آمریکا سخنرانی می‌کنم، در مورد اسرائیل و سیاست‌هایش نیز سخن خواهم گفت.
این مقام از من پرسید: آیا با سید حسن نصرالله نیز دیدار کرده‌اید که گفتم بله پیش از آغاز جنگ سال 2006 در لبنان با او گفت‌وگو کردم. در آن زمان در مورد دیدارهای من در رسانه‌های اسرائیل مطالبی را خواندم که واقعیت نداشت.
نظر شما