این جنایت شامگاه بیست و هفتم مهرسال 92 در باغ متروکهای واقع در ملارد شهریار رخ داد که شرح ماجرای قتل دلخراش زینب کوچولوی شش ساله حکایت تلخی است که دیروز صبح بازگویی آن توسط نماینده دادستان در دادگاه شعبه دوم دادگاه کیفری قاضی،حاضران درجلسه و قاضی زالی -رئیس دادگاه- و قاضی اسلامی -مستشار- را هم بشدت متأثر کرد.
در ابتدای جلسه دادگاه نماینده دادستان متن کیفرخواست را خواند و آنگاه مادر دختربچه -مقتول- در جایگاه ایستاد. او ابتدا تقاضای دریافت دیه کرد اما لحظاتی بعد به گریه افتاد و خواستار قصاص شوهرش شد.
سپس عامل جنایت در برابر قضات دادگاه ایستاد و در شرح ماجرا گفت: «شب حادثه شیشه مصرف کرده بودم و حال عادی نداشتم. من در یک گاوداری کار میکردم که همان جا هم سرایدار بودیم. به خانه که رفتم زینب را به بهانه آنکه با داییاش بازی کند به باغ بردم و نمیدانم چه شد که طناب را به گردناش بستم و از شاخه درخت آویزانش کردم و... قتلی را که مرتکب شدهام قبول دارم و در انتظار اعدام هستم. اما همه بدانند که من به خاطر مصرف شیشه مرتکب این اشتباه شدم و مستحق مرگ هستم. »
پس از اعترافهای تکان دهنده ناپدری، قضات وارد شور شدند تا درباره مجازاتاش تصمیم بگیرند.
45302
نظر شما