عامل کمککننده دیگر به سیاست خارجی ما برای مقابله با خواستهای نسنجیده ترامپ بههم ریختگی سیاستهای آمریکا در داخل و خارج آمریکاست که همه را سردرگم کرده است؛ به عنوان مثال همین خانم هیلی. واشنگتن از طرفی در سازمان انرژی اتمی نماینده دارد و از سوی دیگر نیکی هیلی پیگیر پرونده ایران در آژانس شده است و ظاهراً آن گونه که نماینده کشورمان در سازمان ملل در جلسهای بیان میداشت، هیلی با یک انگیزه شخصی و عناد نسبت به ایران و ظاهراً علیرغم نظرات تیلرسون وزیر خارجه آمریکا مسئله را پیگیری میکند. در واقع این دستورالعمل نباید به نیکی هیلی به عنوان نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل سپرده میشد بلکه باید به نماینده آمریکا در سازمان انرژی اتمی محول میگردید. نقش نماینده در سازمان تخصصی، پیگیری چنین موضوعاتی است. حال اگر وزیر خارجه آمریکا یا افراد دولتی ذیربط همچون وزیر انرزی برای چنین امری انتخاب میشدند ملموس بود اما انتخاب هیلی به دلیل عناد شخصیاش با ایران جای بحث دارد و این مسئله از چشم تیزبین تحلیلگران اروپایی دور نمانده است که در آمریکا نیز تحلیل درستی از شرایط و اقداماتی که آمریکا میتواند و یا باید انجام دهد و در مقابل بازیهای ایران، وجود ندارد و این دنیا و منطقه را با مشکلات عدیده روبهرو خواهد کرد. آمریکا راه تحریم و رودررویی را بارها در طول سالیان گذشته و در مقابل کشورهای دیگر آزموده است اما نتیجهای نداشته است.
در طرف ایران نیز اگر چه ما در این مدت خوب توانستهایم برجام را مدیریت کنیم، اما به دلیل مدیریت غلط سالهای گذشته و مخصوصاً توهمات، سیاستها، رفتار و عملکرد دولتهای نهم و دهم مهرورز محافظهکاران، هم اوضاع داخلی نه چندان خوب بود و نه منفذی برای سیاست خارجی برای تنفس باقی مانده بود. اوضاع روابط خارجی و تعاملات بینالمللی ایران در تمامی ابعاد و از جمله سیاسی و اقتصادی بسیار اسفناک بود و حتی امکان استفاده از ذخایر ارزی برای تامین مایحتاج اولیه مردم نیز وجود نداشت. شیوع انواع فسادهای رایج مالی و اقتصاد دلالی تحت عنوان دور زدن تحریمها که ناهنجاریهای خاص خود را در تمامی زمینهها به جامعه ایرانی تزریق کرد نیز باید بر مشکلات معیشتی و زیستی مردم اضافه نمود.
هوشمندی نظام حکومتی و نگرانی از تأثیرات مخرب تحریمها با توجه به ضربهپذیریهای اقتصاد تکمحصولی داخلی و حضور مردم و رهبران جریان اصلاحطلبی در صحنه که بارها میخ تابوتش را کوبیدند و کوباندن! برای دور کردن شبح جنگ و خشونت از کشور، در سال ۱۳۹۲ باعث شکلگیری دولت یازدهم شد. این دولت اگرچه در ابتدا با یک اضافه برآورد از عوامل اصلی مشکلات کشور توجه خود را صرفاً به سیاست خارجی معطوف داشت و از مولفههای داخلی وضعیت کشور غفلت کرد اما به هر صورت همانگونه که در یاداشت مذاکره در وقت اضافی نوشتم توانست با افتوخیزی بسیار برجام را به سرانجام برساند. این تجربه الان پیش روی دولت دوازدهم است که هم براورد صحیحی از مشکلات داخلی و خارجی داشته باشد و هم راه طی شده را دوباره حتماً و انشاالله نپیماید. در داخل ما نیاز به انسجام داخلی و رفع دغدغههای مردم از طریق وفای به عهد و تلاش و برنامهریزی برای حل مشکل اشتغال از طریق بسیج عمومی و بهبود اوضاع معیشتی و رفاه مردم با ارائه نظریههای اقتصادی آزمایش شده و ایجاد بازار خارجی برای تولیدات خود و رقابتی کردن مزیتهای نسبیمان داریم. در خارج نیز ما نیازمند یارگیری در اروپا و منطقه و کم کردن تنشهای خارجی خویش هستیم و خودمان را به بازیهای نیکی هیلی نسپریم. راه طی شده ایران و آمریکا پر فراز و نشیب بوده ولی هم منطقه و دنیا ظرفیت برگشت به آن راه را ندارند و هم لزومی برای برگشت به آن راهها وجود ندارد. انشاالله!

ترامپ به دنبال بههم زدن برجام نیست بلکه بیشتر در صدد فشار برای کسب امتیاز در زمینههای دیگر و مخصوصاً خاورمیانه است که در یاداشتهای «مبدأ و مقصد: صندوق توسعه منطقهای» و «بازار اقتصاد منطقهای از کابل تا بیروت» به آن پرداختهام و راهکار پیشنهادی خودم برای تشکیل صندوق توسعه منطقهای دادهام. اما انتشار سومین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در دوره ریاست جمهوری وی مبنی بر «پایبندی ایران به تعهداتش بر اساس توافق هستهای» علیرغم فعالیتهای غیرسازمانی و سفر نیکی هیلی، نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل متحد به وین و ملاقات با مقامات آژانس با هدف تحتالشعاع قرار دادن گزارش این سازمان، کار او را سختتر کرده است.
کد خبر 704695
نظر شما