در تحولات آتی شاید بهترین جایی که بتوان به فتح در کتاب‌های تاریخی داد پاورقی باشد

آینده جنبش تشکیلات خودگردان فلسطین منسوب به فتح را اگر بخواهیم در یک جمله مختصر کنیم امکان به تصویر کشیدن خوش‌بینی به هیچ وجه وجود ندارد. فتح حالا مدتهاست حزبی سوار بر باد. اختلافات داخلی و برنامه‌های مبهم سیاسی که تاریخچه آن به چند دهه پیش بر‌می‌گردد حالا این حزب تاریخی فلسطین را در نقطه خطرناکی قرار داده است. پربی راه نیست اگر ادعا کنیم که همه مشکلات دست به دست هم داده‌اند تا فتح به عنوان حزبی سیاسی و ساختاری کارساز در عرصه سیاسی فلسطین دیگر فرصت چندانی برای نفس کشیدن نداشته باشد. ماهیت سیاسی فتح در مقام تهدید قرار گرفته‌است.
عدم برگزاری ششمین مجمع عمومی فتح به خوبی گویای این اختلافات است. دو دهه از آخرین باری که اعضای فتح در قالب چنین مجمعی کنار هم نشستند می‌گذرد. بیست سال است که هر بار سخن از برگزاری این نشست به میان می‌آید اما و اگرها میان سران فتح آغاز می‌شود. یک سال بر سر زمان برگزاری مجمع تفاهمی حاصل نمی‌شود و بار دیگر بر سر ماهیت کلی این مجمع. در مطبوعات و رسانه‌های فلسطینی اما همیشه اینگونه مطرح می‌شود که مقدمات تشکیل این مجمع مهیا نشده‌است. تقریبا بیست سال است که اعضا در حال چیدمان این مقدمات هستند.
حقیقت اما این است که چنین مجمع‌هایی برای احزابی قابل تحقق است که اعضای آن بتوانند در چند روز برگزاری آن اختلافات را به کناری نهاده و حداقل از شسکت کامل مجمع خودداری کنند. در داخل فتح اما همگان از نتیجه برگزاری انتخابات درون حزبی واهمه دارند. نتیجه می‌تواند شکاف میان اعضا را عیان‌تر از پیش کند. تمامی احزاب در شرایطی تا این حد وخیم که گرفتار می‌شوند تلاش می‌کنند تا با تشکیل جلسات اضطراری از وخامت اوضاع بکاهند. فتح مدتهاست که با مشکلاتی عجیب و غریب دست و پنجه نرم می‌کند . مشکلاتی که پایه‌های تشکیلاتی این حزب را سست کرده‌است.فتح از درون در حال پوسیدن است.
حقیقت این است که هستند کسانی که در دهه شصت از تبعید به فلسطین بازگشتند تا تنها نمونه‌ای شوند مثال زدنی برای فساد اداری و گماردن نزدیکان به پست‌های حساس درون حزبی. اما در همین ساختار رهبران وطن‌پرستی هستند که زاده کرانه‌باختری هستند و مدتهاست که تجارتشان جنگیدن برای آزادی است. علاوه بر این در داخل ساختار حزب هم باز گروه‌های متفاوتی متولد شده‌اند که اعضای آن چیزی جز وفاداری به آرمانهای گروه را نیاموخته‌اند.
اما اصلی‌ترین مشکل فتح را باید در نبود آگاهی به برنامه‌های سیاسی دانست. در داخل همین ساختار هستند عده‌ای که به یک راهکار جهانی برای رسیدن به صلح امیدوارند. برخی هنوز به دنبال مقاومت مسلحانه‌هستند. به همه این اختلافات داخلی باید اختلافات فتح با حماس را هم اضافه کرد. همه چیز از انتخابات سال 2006 آغاز شد. تحولات پس از پیروزی حماس در این انتخابات منتهی به تسلط حماس بر نوار غزه شد. حماس در شرایطی که قریب به سه سال را زیر فشار شدید بین‌المللی و داخلی گذرانده است اما توانسته به راحتی گوی سبقت را در کسب محبوبیت از فتح برباید.
انتقادها اما بر فتح زمانی پررنگ تر شد که این گروه با تمامی سازش‌هایش نتوانست به صلح مد نظر با اسرائیل برسد. رهبران فتح همواره بر این ادعا بودند که برگ امتیاز آنها در برابر جنبش‌های مقاومتی مانند حماس ، تلاش‌ برای حل مشکلات از طریق دیپلماتیک است.
اعضای فتح هم به خوبی بر اهمیت تشکیل این مجمع در چنین شرایط حساسی آگاهی دارند.اما حقیقت این است که آنها هم به خوبی بر عدم دستیابی به راهکاری مناسب در این قبیل نشست‌ها ایمان دارند. در داخل فتح اما اعضا یکدیگر را به تغییر عقیده در طول سالهای حضور در قدرت متهم می‌کنند اما با وجود در نظر گرفتن این امر هم نمی‌توان انکار کرد که نبود برنامه خاص سیاسی همچنان معضل فتح است.
بقای فتح برای برقراری صلح در منطقه ضروری است. پس از اسلو سرنوشت فتح و دولت در فلسطین به هم گره خورد. به راحتی نمی‌توان منافع این دو را از هم جدا کرد. غربی‌ها و ایالات متحده برای مقاومت در برابر حماس ترجیح می‌دهند به تقویت فتح و رهبران آن بپردازند. فتح شاید تنها تشکیلات سیاسی در فلسطین است که به دنبال مذاکره با اسرائیل و تشکیل دو کشور مستقل است.
آینده فتح شکننده و غیر قابل پیش‌بینی است. شاید نام فتح در جریان مقاومت فلسطین در قرن بیستم با خط درشت نوشته شد اما در تحولات آتی شاید بهترین جایی که بتوان در کتاب‌های تاریخی به آن داد پاورقی باشد. فتح اگر می‌خواهد به بقا ادامه دهد باید بتواند پس از دو دهه اعضای خود را در سالنی و در قالب مجمع عمومی گرد هم آورد.
گاردین 29 آوریل/ ترجمه : سارا معصومی

کد خبر 7270

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین