روزنامه خبرورزشی نوشت: دایی در سالهایی که در تیم ملی قدرت گرفت، به ویژه پس از ۱۹۹۸ فرانسه تا ۲۰۰۶ حاکم مطلق بود و همه مربیان داخلی و خارجی چه به اجبار، چه به اختیار با او همکاری میکنند اما ۲۰۰۶ سال نحس دایی در فوتبال بود.
وقایع جام جهانی آلمان و ایجاد چنددستگی در تیم ملی، دایی را در اقلیت قرار داده بود و او دیگر اتوریته سابق را نداشت. برانکو سرمربی وقت تیم ملی ایران هم وجاهت سابق را نداشت و کار آنقدر بیخ پیدا کرد که دایی در جام جهانی نیمکتنشین شد. اتفاقی بیسابقه در تمام سالهایی که دایی فوتبال بازی میکرد. او به ندرت طعم نیمکتنشینی را چشیده است...
اتفاقات تلخ در جام جهانی ۲۰۰۶ برای دایی به شدت گران تمام شد. فضای مجازی در آن روزگار وسعت امروز را نداشت. گوشیها هنوز هوشمند نشده بودند و اینترنت در کشور گسترش نیافته بود اما شوخیهای پیامکی در گوشیهای همراه باعث شد تا دایی در فضای مجازی سال ۲۰۰۶، تحقیر شود.
آن روز هیچکس تصور این محبوبیت امروزی را از دایی نداشت و خیلیها با خود گفتند کار ستاره تمام است. او دیگر حتی در آسمان فوتبال چشمک هم نمیزند.
دایی در سالهایی که قاعدتاً باید از فوتبال محو میشد اما در عالم مربیگری دوباره مصر شد. او باز هم همان علی دایی زمین فوتبال شد که با سماجت تمرین میکرد و گل میزد.
در مربیگری قصد نداریم کارنامه علی دایی را مرور کنیم. طبعاً قهرمانی در جامحذفی پاسخگوی نیازها و بلندپروازیهای دایی نیست. قهرمانی با سایپا هم کمی قدیمی است و شاید دایی دوست دارد در یک تاریخ جدیدتر و بهروزتر با یک تیم که شاید نامش پرسپولیس باشد جشن قهرمانی بگیرد اما او امروز مرد اول فضای مجازی و حقیقی است.
آنهایی که دایی را در جام جهانی ۲۰۰۶ در پیامکهای آنچنانی خجالت میدادند، حالا به دلیل استمرار در همراهی با مردم، کمک به زلزلهزدگان و حضور بهموقع در منطقه دایی را تحسین میکنند. دایی به چهرههای محبوب تبدیل شده که لایکخورش ملس است و همه او را دوست دارند.
دوست داشتن دایی دیگر کار سادهای شده اما او برای رسیدن به این نقطه و این درجه از محبوبیت خیلی تلاش کرد. اول از همه اینکه همیشه در کنار مردم باقی ماند. این بار چهره او را در ایستادن بالای سر کمکهای مردمی در کرمانشاه دیدیم؛ او آنجا هم مردم را فراموش نکرد...
43503
نظر شما