عراق را به یاد می آورید ؟ عراق همان نبردی است که ما به داشتنش عادت کرده بودیم؟

جیمز تراب: عراق را به یاد می آورید ؟ عراق همان نبردی است که ما به داشتنش عادت کرده بودیم؟ بسیاری از ما این روزها به افغانستان بیشتر می اندیشیم تا به عراق. در این میان جو بایدن معاون رئیس جمهوری ایالات متحده که به تازه گی از چهارمین سفر خود به عراق در شانزده ماه گذشته بازگشته است، برخلاف همگان این نکته را فراموش نکرده است که عراقی هم وجود دارد . در نخستین سفری که بایدن در جامه معاون اوباما به عراق داشت من با او همراه بودم. در سفر اخیر نیز کنار او ایستاده بودم. در این سفر بایدن در میان سربازان امریکایی در یکی از قصرهای صدام حسین حاضر شد و از عراقی ها خواست که با درس گرفتن از دموکراسی امریکایی و مردم سالاری در این کشور عراق را بسازند . پس از آن هم در دیدارهایی با مقام های عراقی نفش میانجی برای برون رفت از بحران را بازی کرد . بایدن تلاش کرد به رهبران عراقی تفاوت میان مصالحه سیاسی و تسلیم شدن را بیاموزد .

استنباط اولیه من این بود که عراق به ماشینی می ماند که چهار چرخ در میان گل و لای فرورفته است . استباط بعدی اما این بود که بر خلاف افغانستان در عراق این دولتمردان عراقی هستند که فرمان این خودرو را در دست دارند و نه ما .این مساله هم مزیتی برای عراقی ها است و هم امتیازی برای امریکایی ها .
ما در خصوص اهرم قدرت در این کشورها بسیار سخن گفته ایم و می گوییم: اهرم قدرت ما در این کشور کجاست و چگونه می توانیم از آن استفاده کنیم؟ ایالات متحده همان اندازه در افغانستان قدرتمند است که در هر کجای این کره خاکی. دلیل آن هم این است که سربازان امریکایی از دولت حمایت می کنند و مالیات دهندگان امریکایی هم بخش اعظم بودجه مورد نیاز افغان ها را تامین می کنند. اما قوانین فیزیک زمانی به کار می آید که ژنرال های امریکایی به دنبال تبدیل کردن این اهرم قدرت به اصلاحات مد نظر خود هستند .

حامد کرزی در قامت رئیس جمهوری افغانستان باید به افغان ها نشان دهد که پشت تلاش ها برای به ثمر نشستن این جنگ قرار گرفته است با این همه هرزچندگاهی از پیوستن به طالبان سخن می گوید . کرزی باید مقابل فساد بایستد و با این همه به برادر خود ولی کرزی اجازه می دهد که با به راه اندازی باندهای فساد در قندهار مشروعیت خاندان کرزی را نیز زیر سوال ببرد . تمامی اهرم های قدرت هم که مورد استفاده قرار گیرند باز نمی توانند مانع از خودخواهی های کرزی شوند .

در عراق اما از تعداد امریکایی ها اندک اندک کاسته می شود و مسیر برای حضور نیروهای امنیتی عراقی هموار می شود . دیپلمات های امریکایی نمی توانند رهبران سیاسی عراق را انتخاب کنند. نمی توانند در خصوص مسائل کلیدی در عراق دخالت کنند و البته نمی توانند مهر پایان بر بن بست سیاسی در عراق بکوبند .
روزی که یک سال پیش باراک اوباما از جو بایدن خواست مسئولیت عراق را عهده دار شود ، بایدن وعده داد که هر شش هفته یک بار به این کشور سفر کند . از سپتامبر گذشته اما بایدن تنها دو بار به عراق سرزده است . بایدن تنها زمانی بر روی صحنه ظاهر می شود که ناآرامی های سیاسی در عراق به اوج رسیده باشد . این بدین معنا نیست که بن بست سیاسی فعلی در عراق بسیار عمیق است بلکه بدان معناست که هیچ کس در این کشور تلاش نکرده است به مشکل اساسی که کردها، شیعیان و اهل تسنن را به جان هم انداخته است توجهی کند .

در انتخابات ماه مارس چهار گروه موفق شدند بیشترین نمایندگان را به پارلمان بفرستند. هیچ گروهی اما نتواسنت اکثریت کرسی ها را به خود اختصاص دهد . العراقیه با ریاست ایاد علاوی نود و یک کرسی را در دست دارد . ائتلاف دولت قانون با رهبری نوری مالکی نیز 89 کرسی را داراست و ائتلاف ملی که طرفداران مقتدی صدر در آن جای دارند رتبه سوم و کردها چهارمین رتبه را به خود اختصاص دادند . زمانی که بایدن به عراق رسید تلاش های برای نزدیکی العراقیه و ائتلاف دولت قانون به هم با شکست مواجه شده بود .

حقیقت این است که ایالات متحده به دنبال ریاست علاوی بر مسند قدرت است . امریکایی ها دوست دارند مالکی را در حال مصالحه و مذاکره با علاوی ببینند. العراقیه نیز از واشنگتن می خواهد که به صراحت حمایت خود از این لیست را علنی کند . با این همه بایدن تمام تلاش خود را به کار گرفت تا بی طرف باقی بماند .
سناریو تقسیم قدرت میان علاوی و مالکی که طرح پیشنهادی امریکا بود ، کرسی ریاست جمهوری را در اختیار علاوی قرار می داد و پست نخست وزیری در دستان مالکی باقی می ماند . کردها نیز با از دست دادن ریاست جمهوری به ریاست پارلمان می رسند . البته مشاوران بایدن ادعا می کنند که او این طرح را در قالب پیشنهاد مطرح کرده و هرگز اجباری در کار نبوده است .
تجربه جنگ در افغانستان و عراق نشان می دهد که ما همواره در خصوص تاثیر حضور و توان نظامی بر معادلات سیاسی اشتباه می کنیم. امریکایی ها در عراق حضور نظامی گسترده ای دارند و با این همه نمی توانند بر صحنه سیاسی این کشور تاثیر گذار باشند . نمی توانند بر تقسیم نفت در این کشور تاثیری بگذارند، نمی توانند در تقسیم قدرت کاری از پیش ببرند .

امریکا زمانی می تواند اهرم قدرت باشد که کشور متبوع از خلا قدرت رنج ببرد . در عراق این روزها اما از خلاقدرت خبری نیست. ایالات متحده در عراق برخلاف افغانستان می تواند نقشی در حال کم رنگ شدن را ایفا کند . عراق چند سال است که سیاست خاص خود را دنبال می کند. شاید عراقی ها هم را می کشند اما همزمان با یکدیگر مصالحه و مذاکره هم می کنند. هر پیشرفتی که عراق در این روزها تجربه کرده است در حقیقت مدیون همین سیاست است .

هیچ کس نمی داند که ناآرامی ها در عراق با خیر و خوشی تمام می شود یا خیر؟ اما یک چیز بر همگان مسلم است و آن این حقیقت است که برخلاف تصور عموم در چند ماه اخیر همه چیز در عراق به سمت خوبی حرکت کرده است . در عراق سیاستمداران به زمان نیاز دارند. به زمان نیاز دارند تا ارجعیت قانون بر میل و اراده شخصی را بیاموزند . به زمان نیاز دارند تا شکست را بپذیرند. به زمان نیاز دارند تا بیان اختلاف ها با توسل به راهکارهای صلح آمیز را بیاموزند . عراق پنج سال که استقلال سیاسی را تجربه می کند . شاید دورنمای سیاست این روزهای عراق چندان زیبا و خوشایند نباشد، اما تنها راه برای برقراری دموکراسی تمرین مداوم آن است . باید به رهبران عراقی فرصت اشتباه کردن و انتخاب کردن را داد .

فارین پالیسی نهم جولای / ترجمه : سارا معصومی

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 74463

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 2 =