۰ نفر
۱۵ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۱
ترامپ و عنصر زمان

برای جمهوریخواهان آمریکا و دولت ترامپ، عنصر زمان بسیار اهمیت دارد و آنها به این نکته توجه دارند که تفکرات هژمونیک با گذشت زمان به نوعی توقف و سکون تبدیل شده و توان تهاجمی خود را از دست خواهد داد.

حاکمیت مجدد نومحافظه‌کاران در آمریکا و سیاست‌های تهاجمی جمهوریخواهان نسبت به ایران، فصل جدیدی را در تاریخ روابط بین‌الملل گشود و اعلام نام ایران در کنار کره‌شمالی به عنوان کشور یاغی و حمایت از مخالفان نظام اسلامی، رویکرد دستگاه سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران را نشان می دهد.

جمهوریخواهان رویکرد سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران را در جهت منافع ملی خود تلقی کرده و معتقدند اسلام سیاسی پس از فروپاشی شوروی به عنوان یک خطر جدی برای امنیت ملی آمریکا تلقی شده و جمهوری اسلامی ایران الگوی اسلام سیاسی می‌باشد. جمهوریخواهان برجام را عامل تقویت موقعیت ایران در غرب آسیا دانسته و بر این باورند که این وضعیت، سیاست‌های یکجانبه‌گرانه و اقتدار‌جویانه آمریکا را به چالش کشیده است. نومحافظه‌کاران، که حفظ امنیت اسرائیل را از اصول اصلی سیاست خارجی آمریکا می‌دانند، با هر نوع محرکی که بر خلاف منافع اسرائیل باشد مخالف بوده و نسبت به آن واکنش نشان می‌دهند. با توجه به رویکردهای تهاجمی دولت ترامپ نسبت به ایران، این پرسش مطرح است که چگونه باید این وضعیت را مدیریت کرد؟

با نگاهی به جهان کنونی می‌توان دریافت که امروز دنیا به دو گروه تقسیم شده است: گروه اول متشکل از کشورهایی است که برای تامین منافع خود، نظام چندقطبی را ترجیح داده و طرفدار تعامل و همکاری با جهان هستند. این کشورها برای حل اختلافات تاکید بر گفت‌وگو و اصالت بخشیدن به نهادهای بین‌المللی خصوصا سازمان ملل متحد را ترجیح داده و طرفدار جهان چندقطبی هستند. این گروه که عمده کشورهای اروپایی را نیز شامل می‌شود اکثریت کشورهای جهان را دربرمی‌گیرد. کشورهای گروه دوم به رهبری آمریکا یا کشورهای همسو با کاخ سفید، از سیاست‌های جنگ‌طلبانه و تهاجمی آمریکا و نظام یک‌قطبی حمایت کرده و در مقابل گروه اول قرار دارند. در این قطب، آمریکا به عنوان یک کشور آرمانگرا و با هدف سلطه همه‌جانبه بر سراسر جهان قرار گرفته و ترویج لیبرال دموکراسی و دست‌اندازی به کلیه منابع ثروت را مد نظر دارد. حاکمان آمریکا با الهام از اندیشه‌های کسانی چون اشتراوس و فوکویاما با کشورهایی که در کنارشان نباشند دشمن هستند و حتی حق تهاجم به این کشورها را برای خود محفوظ می‌دارند. طبعا ایــران با کشورهای گروه اول دارای مشترکات متعدد می‌باشد و در کنار بسیاری از کشورهای اروپا، آسیا و آفریقا با جهان تک قطبی مخالف است. تجربه نشان می‌دهد که با توجه به سیاست‌های تهاجمی و رویکرد کاخ سفید علیه ایران، هرگونه برخورد انفعالی و عقب‌نشینی سیاسی موجب تقویت مهاجم و ترغیب دولت ترامپ به ادامه سیاست‌های تهاجمی خواهد شد. در عین حال فرصت ایجاد شده در این مقطع تلاش برای تعامل مثبت و توسعه روابط با کشورهای گروه اول یعنی مخالفان یکجانبه‌گرایی آمریکا می‌باشد.

بدیهی است آمریکا در مقابل این سیاست خواهد ایستاد و اقدامات لازم را برای دور کردن ایران از کشورهای دیگر بخصوص اروپا، روسیه، چین و همسایگان ایران بخصوص در خلیج فارس انجام خواهد داد. طرح مباحثی از قبیل توان موشکی ایران، حقوق بشر، تروریسم، القاعده و... از ترفندهایی است که آمریکا برای کاهش قدرت ایران به کار بسته و خواهد بست. اگرچه کشورهای اروپایی، روسیه و چین ممکن است مواضع نزدیکی نسبت به برخی اتهامات وارده به ایران داشته باشند، اما قطعا این کشورها نسبت به سیاست‌های خودمحورانه آمریکا وقوف داشته و به همین دلیل همچنان بر لزوم حفظ برجام تاکید دارند. در حال حاضر سه کشور اروپایی شرکت کننده در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان، مواضع اصولی خویش در قبال توافق هسته‌ای را حفظ کرده و مقامات مسکو نیز بر این عقیده اصرار دارند که نه آمریکا، بلکه تنها آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌تواند اجرا یا عدم اجرای تعهدات تهران در قبال توافق هسته‌ای را مورد ارزیابی قرار دهد. این کشورها بخوبی می‌دانند که تغییر احتمالی‌‌ موضع ایشان، قطعا از جانب ایران با پاسخ منفی روبه‌رو خواهد شد. بنابراین در صورتی که اروپا در زمینه همکاری‌های اقتصادی، تجاری و... با ایران همکاری داشته باشد قابل تحسین خواهد بود، اما اگر از آمریکا پیروی کند روابطمان با اروپا تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد. موضع عاقلانه ایران در این برهه، باید تقویت روابط با کشورهای طرفدار چندجانبه‌گرایی و نهادهای بین‌المللی باشد. دیپلماسی فعال، شفافیت مواضع، تبادل هیات‌ها و ادامه گفت‌وگو و تاکید بر مشترکات، البته با حفظ اصول می‌تواند موجب انزوای آمریکا شود.

واقعیت این است که قدرت آمریکا در سایه تعامل با دنیا افزایش می‌یابد و به مرور زمان روحیه تهاجمی این کشور بتدریج تغییر کرده و ناچار به پذیرش معیارهای بین‌المللی خواهد شد. برای جمهوریخواهان آمریکا و دولت ترامپ، عنصر زمان بسیار اهمیت دارد و آنها به این نکته توجه دارند که تفکرات هژمونیک با گذشت زمان به نوعی توقف و سکون تبدیل شده و توان تهاجمی خود را از دست خواهد داد. گرفتاری‌های داخلی ترامپ، شکست‌های سیاست‌های آمریکا در غرب آسیا و بخصوص سوریه، افغانستان و عـراق، نزدیک بودن رقابت‌های انتخاباتی پارلمانی و مواجهه با مخالفت‌های جهانی، فرصتی فراهم کرده که ایران از فرصت‌های موجود استفاده کرده و موجب افزایش اختلافات آمریکا با کشورهای مخالف تک‌قطبی شدن جهان شود.

* این یادداشت نخست در تاریخ دهم بهمن 1396 در روزنامه جام جم، ضمیمه جام سیاست منتشر شد.

 

کد خبر 752037

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =