گفتمان اول: نفی حجاب
این دیدگاه در میان ملیتها و مذاهب گوناگون مسلمان، مطرح است. هر چند پارهای از حجاب ستیزان یا حجاب گریزان، از دعوی مسلمانی روی گردانیدهاند اما در میان آنان باورمندان نیز اندک نیستند. (برای تفصیل بیشتر: ر.ک. نظریهها و راهبردها در حجاب زنان)
گفتمان دوم: حجاب حداکثری
این دیدگاه، سابقهای دیرین در حیات اجتماعی- فکری مسلمانان داشته و یک طیف متنوع را تشکیل میدهد و مولفههای آن محورهایی است چون: ترجیح یا لزوم خانهنشینی زن، حجاب کامل بدن حتی دست و صورت، حرمت مطلق نگاه زن و مرد، نفی اشتغال بیرونی زن، تفسیر حداکثری حرمت، اختلاط زن و مرد، حرمت صدای زن و... (برای تفصیل بیشتر ر.ک. گفتمان حجاب حداکثری، مؤلفهها و دیدگاهها)
گفتمان سوم: ترکیب حجاب و حیات فعّال اجتماعی
این گفتمان، ضمن تأکید بر دو اصل مهم شرعی و عقلانی «حجاب و عفت زن و نیز نقش مهم زن در نهاد خانواده» مولفههای زیر را نیز باور دارد:
1- محدوده پوشش
عدم وجوب حجاب صورت و دستان، سابقهای دیرین در میان فقیهان مسلمان و شیعه دارد و اکنون تقریباً فتوای اکثر مراجع معاصر است. اما رویّه عرفی و دینی در میان جوامع متدین شهری (و یا شبه شهری) موجب بود که در سده قبل و اوائل قرن اخیر، عرف دینی بر حجاب صورت و دست باشد. به گونهای که پارهای از کتابها و مقالات که در زمینه عدم وجوب حجاب صورت و دست نگاشته شد و نشر یافت، با مخالفتها و نقدهای تند مواجه گردید. در این زمینه، تنها به دو مورد اشاره میشود:
مورد نخست: رساله «حقیقت حجاب در اسلام» از نویسنده نامور محمد خالصیزاده، ضمن تاکید بر اصل حجاب و پاسخ شبهه آفرینان، به استدلالهای عقلی و نقلی در مورد عدم وجوب حجاب صورت و دست میپردازد. این ادعا، با مخالفتهای تند و جنجالآفرین مواجه میشود.
مورد دوم: کتاب «مسأله حجاب» اثر شهید مطهری است. ایشان، در این کتاب، بحث مبسوطی را در این زمینه دارند و اشارت به این نکته میکنند که این موضوع، تأثیر مهمی در فعالیتهای اجتماعی زنان چونان: رانندگی، فروشندگی، کار اداری، تعلیم و تعلم و ... دارد. ظاهراً این آثار مهم، موجب آن بود که استاد شهید، تقریباً بخش گستردهای از کتاب را (از ص124 تا پایان کتاب) به بررسی این مسأله فقهی اختصاص دهند.
نگاشته استاد شهید در این محور، با نقدهای گوناگون مواجه شد. حداقل 3 نقد مکتوب از پایگاه گفتمان دوم، بر آن نشر یافت: رساله آیه جلباب از محمدتقی صدیقین، الحجاب فیالاسلام ازابوالقاسم اشتهاردی و نقدی از آقای ضیاءآبادی از علمای تهران (رسائل حجابیه، 2/ 1112)
اما در این میان، صریحترین نقد از یکی از شاگردان استاد بود. استاد کتاب مسأله حجاب را به یکی از شاگردان خود دادند؛ او نقدهایی را نگاشت و استاد آن را ملاحظه کردند و پاسخهایی به آن دادند که اینک با عنوان پاسخهای استاد به نقدهایی بر مسأله حجاب؛ نشر یافته است.
نقدهای یاد شده بر کتاب مسأله حجاب شهید مطهری، چون برای نشر نگاشته نشدهاند؛ به نظر میرسد به گونهای صریحتر تفاوت گفتمان دوم را با گفتمان سوم مکشوف میکند:
غلظت دیدگاههای ناقد را بر استاد شهید در عبارات زیر میتوان جستوجو کرد:
- مؤلف (استاد مطهری) تحت تأثیر تبلیغات سوء مخالفان حجاب است. (49)
- طرح این بحثها برای عوام بیفایده بلکه مضر است زیرا آنان را گستاخ میکند. (42)
- مخالفین حجاب پیروی از نظام جدید را لازم میدانند و مؤلف هم تجویز میکند ... و کوشش مؤلف اثرش این است که مردمی را که در پرتگاه سقوطند؛ یکباره ساقط میکند. (72)
تعبیرات فوق، نمونهای از تعابیرند و تهاجماتی از این گونه بر استاد شهید مطهری، پس از نشر آن اثر فراوان بودند.
2- نوع پوشش
در گفتمان سوم، تأکید بر «اصل حجاب» است و نه فرم حجاب. در گفتمان دوم، تأکید بر قالبهای سنتی حجاب میکند که به نظر آنان، از سابقه و دیرینهای در عرف متدینان برخوردارند و کارآمدی خود را در حجاب نشان دادهاند. اما گفتمان سوم، چندان به «فرم» و قالب موجود، بها نمیدهد و یا حداکثر آن را یک اولویت میشمرد. امام خمینی در مورخه 7/10/57 به صراحت فرمودهاند: در اسلام زن باید حجاب داشته باشد ولی لازم نیست که چادر داشته باشد بلکه زن میتواند هر لباسی که حجابش را به وجود آورد؛ اختیار کند.
این موضوع، با این که ادبیات فقهی آشکاری دارد و طبعاً هیچ فقیهی نمیتواند با ادله فقهی، پوشش خاصی چونان چادر را الزامی کند؛ اما در رویّههای عرفی- دینی چونان مسیری را نمیپیماید. تنها به یک نمونه اشارت میکنم: شهید بهشتی پس از مراجعت از آلمان، مجالس استیضاحگونهای را پیش روی خود دید. یک بار در حسینیه ارشاد، و بار دیگر در میان روحانیان اصفهان و شاید نوبتی دیگر در مشهد. سؤالات مقّدسان و متدینان از ایشان، در 2 محور متمرکز بود: 1- روابط ایشان با اهل سنت. 2- مواجهه با مسأله حجاب: در محور اخیر، تنها به یک گزارش از جلسه حسینیه ارشاد بسنده میکنم:
«محور سخنرانی دوم شهید بهشتی در مورد حجاب و چادر بود که ایشان تأکید داشتند که در اسلام حجاب به معنای چادر نیست. در همان جلسه عدهای از ایشان سؤال کردند شنیدهایم همسر شما در آلمان چادر به سر نمیکردند و با مانتوی اسلامی رفتوآمد میکردند؛ پاسخ ایشان این بود: بله، حجاب کامل اسلامی که مورد تأیید است میتواند چیزی غیر از چادر هم باشد» (سیره شهید بهشتی، به کوشش غلامعلی رجایی، 587)
تنها به این نکته بسنده میکنم و میگذرم که جو علیه شهید بهشتی، چونان بود که عرصه را بر ایشان تنگ ساخت. به گونهای که خطیب شهیر ایران مرحوم حجهالاسلام و المسلمین فلسفی با نظر به چونان فضای منفی، ناصحانه توصیه میکرد که بهتر است آقای بهشتی تا ده سال دیگر منبر نرود (همان منبع، 530) و ظاهراً با همان توصیه و یا عوامل دیگر، ایشان تا مقطع انقلاب، منبر و سخنرانیهای علنی (پس از بازگشت از مرکز اسلامی هانبورگ) نداشت.
3- نفی تفسیر حداکثری از اختلاط
یادآور شدیم که گفتمان دوم، اختلاط زن و مرد را، با تفسیری حداکثری تعریف میکند و حداقل مراوده و ارتباط را تکلیف الزامی و یا شبه الزامی میداند؛ با همین نگرش، رویکرد تفکیک جنسیتی را در همه موضوعات و مصادیق، تعقیب میکند.
اما گفتمان سوم، چونان باوری ندارد. اختلاط را با «صبغه جنسی» نفی میکند؛ اما روابط علمی و همکاریهای شغلی که چونان شائبهای را نداشته باشند؛ نفی نمیکند. مقام معظم رهبری در تبیین و تفسیر اختلاط، تعابیر ذیل را دارند: «این به معنای عدم ورود یکی از دو جنس در محل حضور در جنس دیگر نیست؛ به معنای عدم تماس اینها با هم نیست؛ به معنای عدم همکاری اینها با هم نیست. بلکه به معنای خاصی است ... هر چیزی که فتنه جنسی ایجاد کند» (در دیدار با گروه انطباق پزشکی، 16/8/74 به نقل از آئینه زن، 237)
4- گستره علمآموزی زنان
گفتمان سوم، دانشورزی زنان را مورد تأکید قرار میدهد. مقام معظم رهبری هشدار میدهند که مبادا پدر و یا مادری از روی تعصب خیال کند که جلوی دختر را بگیرد که تحصیلات عالیه نکند. (دیدار با مردم آذربایجان شرقی، 27/6/75 به نقل از آئینه زن، 152) تأکیدات مدوام عالمان روشناندیش در گفتمان سوم، بویژه نقش بارز حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری موجب شد که زنان مسلمان ایرانی در روند علمی کشور، سهم چشمگیری بیابند.
این گفتمان، بر خلاف گفتمان سابق، دایره علوم ممدوح را برای زنان، محدود به علوم خانگی و خانهداری و احکام شخصیّه شرعیه و مشابه آن نمیکند؛ بلکه در مداری وسیع چونان گستره دانشورزی مردان، برای علمآموزی زنان حرمت و ارج قائل است. رهبر انقلاب، در این زمینه فرمودهاند: «من طرفدار این هستم که زنان در جامعه در هر رشتهای دانشمند شوند» (در دیدار 4/10/70 با شورای اجتماعی - فرهنگی زنان)
5- مخالفت با خانهنشینی زنان
در گفتمان سوم، حجاب حد و مرزی در پوشش است و نه به معنای لزوم یا حتی ارجحیت خانهنشینی زن.
شهید مطهری، به صراحت اظهار میکند: «این که زن فقط و فقط باید در کنج خانه محبوس بماند و حتی با حفظ حریم و عفاف هم از علم و هم از هر کمال الزاماً باید محفوظ بماند و کاری جز اطفاء شهوت مرد و خدمتکاری او ندارد... علاوه بر این که با اسلام جور در نمیآید بر ضد عواطف انسانی است.» (پاسخهای استاد.../66)
امام خمینی نیز در موضعگیری صریحی فرمودهاند:
این تبلیغات که اگر اسلام پیدا شد دیگر زنها باید بروند توی خانه بنشینند و قفلی هم بزنند که بیرون نیایند؛ این چه حرف غلطی است که به اسلام نسبت میدهند (20/9/57 به نقل از جایگاه زن در اندیشه امام خمینی، 206)
6- مشارکت سیاسی زنان
گفتمان سوم،مشارکت سیاسی زنان را هم حق هم تکلیف شرعی ایشان میداند.
میدانیم که در جواز شرعی حق رأی زنان (رأی دادن و انتخاب شدن) بحثهای پر دامنهای بود. جریانهای متنفذ فقهی - دینی از عدم جواز دفاع میکردند؛ پس از انقلاب اسلامی این جریان کوشید تا دیدگاه خود را در قانون اساسی تنفیذ کند. با عدم توانایی در آن مرحله، بار دیگر اقدام جدیدی را همت گماردند. به روایت حجهالاسلام سیدحمیدروحانی برخی از نخبگان مجلس برای حذف زنان از روند انتخابات، امام خمینی قاطعانه عدم مشارکت زنان در انتخابات را در سخنرانی رد کردند. بار دیگر شورای نگهبان نمایندهای خدمت امام فرستاد و امام فرمودند: این کار را نکنید. زن ها باید به مجلس بروند و از نظر شرع هم اشکالی ندارد. وقتی نماینده شورا خواست از اتاق بیرون برود امام او را صدا زدند و فرمودند: به شورای نگهبان از قول من بگویید که مبادا زنان را از دخالت در مسایل انتخابات منع کنند؛ اگر این کار را کردند من موضع میگیرم و برخورد میکنم. (مجله شاهد بانوان، تیر 69 به نقل از زن از دیدگاه اما خمینی، 97-98)
امام در موضعگیری دیگر علنی نیز ابراز داشته بودند: زنان حق رأی دارند ... حق انتخاب دارند؛ حق انتخاب شدن دارند (9/1/58 به نقل از جایگاه زن ... /69)
7- مشاغل اجتماعی
گفتمان سوم، ضمن تأکید بر اصولی چونان: رعایت حجاب، اصل عفت در روابط و اهتمام به نهاد خانواده، تقریباً خط قرمزی را در مشاغل اجتماعی برای زنان نمیشناسد. جالب اینکه امام خمینی به صراحت میگویند: زنان همانطور که قبلاً گفتم میتوانند در ارتش باشند. (7/10/57 به نقل از جایگاه زن ... / 204)
و نیز این خاطره از خانم مرضیه دباغ جالب مینماید که در ملاقات با ایشان در نجف از ایشان خواستم که به لبنان بروم و در کنار برادران و خواهران لبنانی با اسرائیل بجنگم؛ ایشان فرمودند: این یک تکلیف است. و نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، که نیز برای تشکیل سپاه پاسداران غرب به همدان رفته بودند؛ به تکلیف آیتالله شهید مدنی، فرماندهی سپاه همدان را بر عهده گرفتند و از سال 58 تا 60، در منصب فرماندهی سپاه همدان بودند (مجموعه مقالات کنگره تأملی بر جایگاه زن، ج1، 132)
* * *
در پایان این جستار، نکات چندی را یادآور میشوم:
1- سه گفتمان موجود مسأله حجاب، واقعیتی انکار ناپذیر است. چه در سطح جهان اسلام و چه در جامعه ایران، باورمندان و هوادارانی دارد. ایجاد فضاهای مناسب در گفتوگو و نقد، میتواند به شفافسازی و اقناع بینجامد.
2- به نظر میرسد در شرایط حاکمیت، موافقان «حجاب»، گاه در یک خلط گفتمانی فرو میغلتند و از موضع دیدگاه دوم، به خطابه و مقاله و ... رو می آورند. نویسنده این نوشتار، برای گفتمان دوم حق ابراز رأی فکری و عرضه دیدگاه فقهی قائل است و چنین میاندیشد که اجازه ندادن طرح آراء به این دیدگاه، به فرقهای شدن آن میانجامد؛ اما بدون تردید، اظهار رأیهای حاکمیتی غیر از ابراز دیدگاههای شخصی است. مسؤولان قوا، خطیبان جمعه، نمایندگان مجلس، و ... در ارائه افکار، صرفاً بیانگر دیدگاه خود نیستند؛ بلکه به گونهای رأی و مزاج حاکمیت را نیز تبیین و یا اشارت میکنند.
3- گفتمانهای سهگانه، با چالشهای خاص مواجهند:
گفتمان نخست، با فهم متوافق، روشمند و تاریخی از قرآن و سنت ناسازگار است.تأویل آیات و روایات حجاب، با تأویلات باطنیان در توجیه احکام دین شباهت مییابد و راه دشواری را میپیماید.
گفتمان دوم، علاوه بر درستی یا نادرستی ادله درون دینی، در چالش با اقتضائات زندگی جدید است. علاوه آن که تکنولوژی جدید و ابزارهایی چونان ماهواره، اینترنت و ... مرزهای «خانه» و «بیرون خانه» را برداشتهاند. مگر نه آنکه زنان عربستانی که محدودیتهایی در بیرون دارند؛ در زمره کاربران فعال عرصه اینترنتاند!
و گفتمان سوم هنوز نتوانسته است مدل سازواری میان اصول بنیادین دیدگاه خویش ارائه کند. این که چگونه میتوان میان باورها و ارزشهایی جمع کرد از قبیل: اشتغال بیرونی با مسؤولیتهای خانوادگی، همکاری با مردان بدون شائبههای جنسی، تحصیل علمی و مشاغل اجتماعی بدون حذف جایگاه شرعی - سنتی مردان در مدیریت خانوادگی و مسائل دیگر.
به نظر میرسد که پارهای از تهاجمات، در آن است که کاستیها و پیامدهای اجرایی را به اصل و مولفههای این گفتمان بازگشت میدهند. گفتمان سوم، باید با تأملهای افزونتر، به رفع این نقایص بپردازد ومدل «زن مسلمان در جامعه مدرن» را طراحی و ارتقا بخشد.
نظر شما