در سال گذشته، در مقام وکیل شاکی پرونده کودکآزاری جنسی و تهدید ناشی از تعرض به دختر ۶ سالهای که از سوی خانواده وی به پرستار خانوادگی آنها سپرده شده بود و بنا به اظهار خانواده موکل و آن کودک و محتویات پرونده کیفری مربوطه، از سوی همسر آن پرستار خانگی، مورد تهدید و آزار جنسی قرار گرفته است، بهشدت، وی و خانوادهاش را به مانند وکیل مدافع آنها متاثر از محتویات پرونده و جهتگیریهای بلاوجه متهم پرونده نمود و شاهد عدم بازدارندگی قوانین و عدم تضمین همهجانبۀ حقوق کودکان و دانشآموزان مورد کودکآزاری و آزار جنسی و آسیبهای متعدد، مستمر و موثرِ پیدا و پنهان بر سلامت جسم و روح و روان و عواطف آنها و خانوادههای آنان بوده و متاسف، از وضعیت موجود و عدم وجود نظام حقوقی و قضایی موثر در پیشگیری، شناسایی و تضمین حقوق کودکان آسیبدیده اجتماعی و مورد تعرض و آزار جنسی و کودک آزاری ... و خانوادههای آسیبدیدۀ آنها را نیز خود را فاقد هرگونه امنیت روحی، روانی، عاطفی و حقوقی لازم و قابل انتظار مشاهده میشدند...!
گرچه، در پرونده مزبور، موجبات تعقیب متهم به تهدید و کودکآزاری جنسی در مراجع قضایی با دخالت و حمایت اورژانس اجتماعی و وکیل خانواده کودک آسبدیده فراهم آمد و متهم پرونده نیز علیرغم تلاشها و دفاعیات غیرموجه وی و وکیل مدافع نامبرده در مراحل بدوی و تجدیدنظر نیز محکوم شده است و حکم قطعی صادره نسبت به وی نیز به مرحله اجراء درآمده است، اما نظر به عدم بازدارندگی مناسب قوانین نسبت به حقوق خانواده و کودکان و عدم توجه لازم نظام تقنینی کشور به لزوم تصویب فوری و همهجانبه نظام حقوق سلامت و امنیت کودکان و دانشآموزان و تصویب لایحه حمایت از حقوق کودکان و موثر نبودنِ مجازات مقرر نسبت به بازخوردها و پیامدهای پیدا و پنهان بر سلامت و روح و روان آن کودک آسیبدیده و خانواده وی، آسیب های وارده به آنها و جامعه، با وجود تعقیب مستمر وضعیت درمان و روان درمانی کودک مزبور طی سالهای متمادی با آنها و در جامعه همراه خواهد بود..!
بر همین اساس، دغدغههای خانواده دخترخردسال افغانی که بنا به اخبار منتشره ضد و نقیض در تائید و تکذیب آن...!، مورد تعرض و تجاوز جنسی سه مرد قرار گرفته است به مانند تاثر خانواده آتنا و ستایش؛ از زمرۀ قربانیان خشونت و آزار جنسی یا تعرض به دانشآموزان مدرسهای در غرب تهران به مانند سایر تعرضات و آزار جنسی دانشآموزان و کودکان در مدارس و در جامعه در سال جاری و سالهای گذشته که کراراً نیز مورد هشدار و تذکر کارشناسان و حقوقدانان و کنشگران اجتماعی، حقوقی، جامعه شناسی و روان شناسی قرار گرفته است، اما نسبت به کنشگری های صادقانه و مسئولانۀ آنها و هشدارهای کارشناسی مکرر آنان توجهی نشده یا کمتر توجه شده است و شاهد تکرار همان فجایع غیراخلاقی و غیر قانونی بوده و خواهیم بود!
در این میان، نفوذ تابوهای غلط و بازدارنده عرفی و فرهنگی مشهود در جامعه و کراهت و نگرانیهای دانشآموزان و کودکان نسبت به مخاطرات پیش روی شفافسازی تعرض نسبت به آنها ، همراه با عدم آموزش رفتار جنسی در نظام آموزشی ایران و در نتیجه، عدم آگاهی دانشآموزان و کودکان نسبت به آسیبهای اجتماعی ناشی از عدم شناخت رفتار جنسی و تعرض نسبت به آنها- خود عامل بازدارنده دیگری برای پیشگیری و جلوگیری از روند فزایندۀ آزار جنسی آنان به شمار می رود!
این مهم ، اگرچه، در قالب فیلم هیس، اثر خانم پوران درخشنده، مورد بازبینی ملموس قرار گرفته است، لکن، شاهد تداوم روند تاسفبار کودکآزاری و تعرض و آزار جنسی کودکان و دانشآموزان در خانه و خیابان و در مدرس و بیابان بوده و اخبار منتشره در این باره نیز حتی، در ایام ماه مبارک رمضان و فرض تدین و اخلاقمداری و دینداری بیشتر در جامعه، تاسف بار هست...؟! بهراستی، جامعه اسلامی ایران این چنین شتابان به کدامین سوی اخلاق و مکارم اخلاقی و حقوقی ، در گذر بوده و مسئولیت شرعی و اجتماعی مراجع محترم تقلید، علماء و اساتید اخلاق در حوزه و دانشگاه در این باره و وضعیت موجود چیست؟
چشم بینای مسئولان، دستاندرکاران نظام تقنینی، قضایی و اجرایی کشور، بناست، از چه زمانی ضمن درک درست و مناسب وضعیت موجود " بحران در سلامت اخلاقی و امنیت اجتماعی و حقوقی کودکان و دانشآموزان ایرانی"، برخلاف تعهدات بینالمللی دولت ایران نسبت به کنوانسیون حقوق کودک و کنوانسیونهای حقوق بشری، به روی واقعیات مشهود و فاجعه آفرین جامعه ایرانی، به درستی باز شود و در مقام " مدیریت بحران آسیبهای اجتماعی در نظام خانواده ایرانی و تصویب قوانین بازدارنده نسبت به حقوق کودکان و دانشآموزان و حقوق خانواده در ایران" و نیز فراهم آوردن همهجانبه سازوکارهای قانونی، حقوقی، اجرایی و مدیریتی آن برآیند..؟!
فقر، فساد، فحشاء در ایران و آسیبهای فزاینده اجتماعی و خانوادگی و روند فزایندۀ تعرض و آزار جنسی به کودکان و دانش آموزان" در آستانۀ ۴ ژوئن(۱۴ خرداد)، روز بینالمللی کودکان بیگناه قربانی تجاوز و تعرض!، همراه با کاهش سن روسپیگری و تنفروشی کودکان و دختران و پسران، چگونه و با کدامین مبانی اخلاقی، عرفی، اجتماعی، حقوقی، قانونی و بینالمللی قابل توجیه بوده و میتواند باشد؟!
گزارش منتشره مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی به عنوان رکن پژوهشی و مطالعاتی نظام تقنینی کشور در این باره، بسیار نگرانکننده و تاسفبار نیز هست؟! مرکز پژوهشهای مجلس در پژوهش اخیر خویش، ضمن ابراز نگرانی از افزایش روابط جنسی نامشروع در ایران، بر راهکار" ازدواج موقت" دراین رابطه، تاکید داشته است. براساس این پژوهش، با عنوان " ازدواج موقت و تاثیر آن در تعدیل روابط نامشروع جنسی" در سر فصل مهمی از آن با عنوان «وضعیت موجود در آیینه آمار»، شرایط روابط جنسی در ایران نیز تشریح شده است.
این گزارش با استناد به نامهای از وزارت آموزش و پرورش، نتایج تحقیق روی ۱۴۱هزار و ۵۵۵ دانشآموز دختر و پسر دوره متوسطه در سال تحصیلی ۱۳۸۷-۱۳۸۶ منتشر گردیده است. براساس این تحقیق، ۱۰۵ هزار و ۴۶ نفر دانشآموز یعنی ۳/۷۴ درصد دارای رابطه «غیرمجاز با جنس مخالف» بودهاند!. همچنین، تعداد ۲۴ هزار و ۸۸۹ نفر که ۵/۱۷ درصد دانشآموزان مورد تحقیق را در بر میگیرد که همجنسگرا بودهاند و ۱۱ هزار و ۶۸۲ نفر یعنی، ۲/۸ درصد نیز دست به خودارضایی میزدهاند!. گزارش مرکز پژوهشهای مجلس به نقل از کارشناسان و مسوولان، از کاهش سن روسپیگری به ۱۵ سال خبر داده است!
پاسخ نظام آموزشی، فرهنگی، حقوقی، قضایی و رسانه ای کشور و نهادها و سازمان های مسئول نسبت به آمار فزاینده و نگران کنندۀ آسیب های اجتماعی، با وجود الزامات قانونی مقرر در قانون اساسی و تعهدات بینالمللی دولت نسبت به کودکان و دانش آموزان و خانواده های ایرانی چیست؟ و چگونه قابل توجیه است؟
به قول خانم دکتر مدنی، جامعهشناس محترم و فرهیخته، گرچه، قرار داشتن کلانشهر تهران روی گسل زلزله، نگرانکننده است، اما نگرانی اصلی جامعه ایرانی و تهرانی را باید بر قرار گرفتن آن روی " گسل آسیبهای اجتماعی" دانست که کلیت نظام اجتماعی و فرهنگی و "حقوق سلامت و امنیت انسانی شهروندان" و جامعه را هدف قرار خواهد داد و پیامدها و بازخوردهای متعدد آن از فعالیت هر آتشفشان و گسلی نیز بیشتر و ویرانگرتر خواهد بود و گویا، کلانشهر تهران و جامعه ایرانی هنوز نسبت به ابعاد پیامدهای گستردۀ آسیبهای اجتماعی فزاینده در این شهر و کشور در خواب و رویا و امیدواری واهی به سر میبرد؟! باشد که بدانجا نرسیم. ماحصل صحبت، تکرار مکررات بوده و چه آسان، فردا، زود دیر میشود و صد البته نیز خود کرده را تدبیر نیست!
محمدرضا زمانیدرمزاری(فرهنگ) وکیل پایه یک دادگستری
Email: zamani.i.legal.institute@gmail.com
نظر شما