۰ نفر
۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۲۰:۲۶

طالبان به کابوس همه تبدیل شده است.

دیگر زمان آن رسیده که باراک اوباما بفهمد با دنیایی بسیار پیچیده‌تر از آنچه که فکر می‌کرد روبه‌روست، این که برای دوری از میراث جرج بوش و بهبود چهره آمریکا در گستره جهانی نمی‌توان با این شعارهای همیشگی با جهانی پرهیاهو مواجه شد. شاید دیگر وقت آن رسیده است که اوباما دریابد برای فرونشاندن شعله تنازعات بین‌المللی و حضور آمریکا در هر مناقشه‌ای، جهانی سخت را پیش رو دارد. دیر یا زود مرد تغییر کاخ سفید با این واقعیت روبه‌رو می‌شود که برای ادامه مدیریت جهان باید هزینه‌ای بسیار گزاف پرداخت، بر باد دادن سرمایه‌های امنیتی، اقتصادی و سیاسی کمترین هزینه‌ای است که برای تحقق وعده‌های هرباره اوباما باید پرداخته شود. طی روزهای گذشته باراک اوباما پذیرای حضور دو میهمان متفاوت از دو کشور مختلف بود. نخستین میهمان ویژه کاخ سفید آصف زرداری رئیس‌جمهور پاکستان بود، مردی که پس از ترور بی‌نظیر بوتو همسر فقیدش به چنان محبوبیتی رسید که نه از روی انتقام بلکه با نمودی ساختگی از دموکراسی پرویز مشرف را به پایین کشید. همه اعتبار و وجاهت دولت زرداری به پشتوانه خون بوتو است.

برای همین است که کمتر کسی این روزها او را الگو و نماد دولتی قانونگذار و دموکرات در پاکستان تلقی می‌کند. زرداری که 10 سال متوالی را به سبب فساد مالی در زندان به سر برد هیچ‌گاه نتوانست وجاهتی که برای یک رئیس‌جمهوری لازم است به دست بیاورد. آنچه امروز در پاکستان جریان دارد صرفاً حول طمع نظامیان کشور برای کسب قدرت، ارتشا و فساد مالی دولتمردان و رشد روزافزون گروه‌های افراطی و اقدامات تروریستی می‌چرخد. میهمان دیگر هم چندان احوال خوشایندی در عقبه خودش نداشت. درباره محبوبیت حامد کرزای رئیس‌جمهور افغانستان دیگر میهمان ویژه کاخ سفید هم به سختی می‌توان سخن گفت. برای رئیس‌جمهوری که در کشوری اشغال شده روی کار آمده باشد، صحبت از محبوبیت و مقبولیت چندان ممکن نیست، به خصوص در افغانستان سرزمین سرسخت جهان که حتی صندوق‌های مهر و موم شده آرای مردمی هم نمی‌تواند مشروعیت قانونی دولت را تضمین کند. شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی افغانستان به گونه‌ای است که برای مردم سنت‌گرای آن حتی تصور رویه‌ای دموکراتیک هم خجالت آور است. این روزها افغانستان بیش از هر کشور دیگری درگیر نبرد پایان‌ناپذیر نژاد، قوم و قبیله و زبان ساکنان خود است که البته اوباما هم باید تا به حال حتی از ورای گزارش رسانه‌های جهان به این موضوع پی برده باشد که امروز این دموکراسی نیست که در افغانستان رشد می‌کند. اوباما و هر مقام دیگری با بیان این ادعا فقط خود را به استهزا می‌گیرند چرا که همان‌ها خود به خوبی می‌دانند که امروز افغانستان با قاچاق افیون و اسلحه می‌گذرد.

مردی که در مقام رئیس‌جمهوری آمریکا در کاخ سفید نشسته است باید بداند که یار افغان او در بدشرایطی قرار دارد. خیلی‌ها در کابل او را به مسخره صدا می‌زنند. کلانتر کابل نامی است که مردم به کرزای داده اند، کلانتری که هر روز خطر نزدیکی طالبان را بیشتر از گذشته احساس می‌کند و دم نمی‌زند. نشست سه جانبه اوباما، کرزای و زرداری نگرانی‌های خاص خود را داشت. کشور زرداری در حالی در بستری از سلاح‌های اتمی خفته که تجربه سه جنگ پیاپی با هندوستان دیگر همسایه هسته‌ای خود را در پیشینه دارد. همه قدرت و اعتبار دولت پاکستان این روزها به باد رفته است. گذرگاه پشتون میان پاکستان و افغانستان معبری وسیع برای عبور نیروهای افراطی شده و بازتاب حملات انتحاری در پاکستان همه منطقه را در بر گرفته است. همه سیاست پاکستان دیکته‌ای از اوامر مردان نظامی است. اطلاعات نظامی با منطق تشکیل افراط‌گرایان کاملاً تفاوت دارد، در هیچ جایی از این اطلاعات نشانی از چرایی تشکیل این گروه‌ها از سوی آمریکا برای رویارویی با ارتش شوروی سابق یا استفاده از آنها برای تقابل با هندوستان در بحران کشمیر نیست. جمهوری کرزای در هم شکست و جمهوری زرداری هم این روزها به سرعت رو به سوی نابودی سیر می‌کند. اوباما باید بداند که اگر نمی‌خواهد آمریکا در مرداب افغانستان نابود شود خود باید از نابودی دولت افغانستان جلوگیری کند. نجات پاکستان از ورطه طالبان هم دغدغه امروز آمریکا برای حفظ حیات خود است. در واقع اوباما نه برای مردمان افغانستان و پاکستان بلکه برای رهایی از منجلاب آسیای میانه راه سخت پیش رو را انتخاب کرده است.

شاید هم اوباما خودش می‌داند که راهکارهایش برای حل جنگ افغانستان معجزه نمی‌کنند. شاید بعد از سه ماه وعده و وعید دیگر زمان پایان تعطیلات پرزیدنت اوباما فرا‌رسیده باشد. اوباما پس از تعطیلات بود که با واقعیت پیش‌روی خود به تلخ‌ترین شکل روبه رو شد: « او نیز رئیس‌جمهوری جنگ است که نبردهای بسیاری را پیش رو دارد! اوباما باید به مصاف دغدغه‌های بسیاری برود. بحران اقتصادی، آنفلوآنزای خوکی، افغانستان و پاکستان، توقف برنامه‌های هسته‌ای کره شمالی، مذاکره با ایران، دولت جدید نتانیاهو و روند صلح خاورمیانه، صلح در سومالی، القاعده در عراق، همه و همه مرد جوان و کم تجربه کاخ سفید را به نبرد می‌خوانند. » همه روز و شب اوباما این روزها فقط در کابوس جنگ می‌گذرد.

غسان شربل*
الحیات 9 می‌2009
ترجمه: لیدا هادی
سردبیر روزنامه الحیات چاپ لندن

کد خبر 8096

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین