۲ نفر
۲ آذر ۱۳۹۷ - ۲۱:۱۸
دقت علمی قرن چهارمی که از دست دادیم!

رسول جعفریان : مطهر بن طاهر مقدسی که کتاب البدء والتاریخ را در سال ۳۵۵ نوشته، نمونه ای از یک متفکر برجسته اسلامی است، متفکری که نه اهل حدیث است، نه معتزلی و نه اشعری، اما به اهمیت عقل و تفکر در شناخت بهتر و درست تر واقف است.

او اولین فصل کتابش را به مبحث معرفت شناسی اختصاص داده و پس از آن، از ادله اثبات خدا بحث می کند تا به مباحث تاریخی می رسد. مقدسی نخستین سطور کتابش، در مقدمه، علیه عوام زدگی و عالمان عوام زده ای که برای جذب مردم، از عجایب و غرایب سخن می گویند، سخن گفته است. او هدفش را نگارش متنی می داند که خالی از «خرافات العجائز، تزاویر القصاص، و موضوعات المتهمین من المحدثین» باشد. [۱/۶] و این عبارت، نهایت ارزش را در یک اثر قرن چهارمی دارد. 

مقدسی در باره عالمان صدر نشینی صحبت می کند که برای جذب قلوب عوام، به نقل قصه های ساخته شده توسط قصه خوانان می پردازند، داستانهای شگفتی که هیچ عقلی باور نمی کند. در نگاه او یکی از عوامل انتشار عوام گرایی، همین «قصه گویانی» هستند که «غرائب العجائب» برای مردم می گویند، مسائلی که خوراک قصه خوانان است و دیگران برای جذب قلوب عامه، آنها را نقل می کنند.

عبارت عربی که دقیق هم هست، چنین است: «مستجلبین أفئدة العامّة بإطراء مذاهبهم مفسدین علیهم أذهانهم بما یقصّون من غرائب العجائب الّتی رووها مستأکلة القصّاص عن أحدوثة فی العقل مردودة، و اعجوبة عن الفهم محجوبة». ترجمه این عبارت، با اندکی پیش و پس آن، در عبارت استاد شفیعی در ترجمه شگرف این اثر (آفرینش و تاریخ)، چنین است: «از بزرگترین موارد این بلیّه یکی آن است که خداوندان قلنسوه (ارباب عمایم) و اصحاب مجالس گرفتار آنند. آنها که دانش را نه از بهر خدای یا از برای خویش، بلکه تنها برای صدرنشینی و تقدم بر دیگران طلب می‏ کنند.

آنان هرگز دانش را از سرچشمه ‏های آن به دست نمی ‏آورند، و بی ‏داشتن مقدمات، آماده یادگیری آن می‏ شوند، و از رهگذر ستایش مذاهب عامه دل های ایشان را به خویش می‏ کشند، و داستان‏ پردازی هایی از جنس داستان های شگفتی که قصّه ‏پردازان مزدور برساخته‏ اند، و خرد از پذیرش آنها سر باز می ‏زند، و از فهم درست در حجاب‏ اند، اذهان عامه مردم را تباه می ‏کنند تا آنجا که دلهای ایشان را از اباطیل و ترهات آکنده می ‏کنند و با افسانه ‏ها و اساطیر خاطر ایشان را به فساد می‏ کشانند». 

فکر کنید، اگر ما این روش و منش ناب را در اندیشه داشتیم، چه تمدنی می یافتیم! این قبیل نگاه ها، مطلقا در اهل حدیث و قشری ها وجود ندارد، و بگذریم که یونانی زده ها هم چنان شیفته متون آن ور آبی بودند، که همین روش تسلیم عالمان عوام زده برابر قصه خوانان را برابر متون یونانی داشتند. مقدسی، در تاریخ گویی خود، به مقداری که توانسته به روش عقلی وفادار بوده و جایی پس از آوردن نقل هایی از وهب بن منبه، به نقل از عیسی مسیح که از او در باره «تحت الارض» پرسیدند و گفت: ظلمة الهواء، می گوید: 

این ها قصه هایی است که عوام به شنیدن آنها حریص اند. سپس ضمن اشاره به آن که افراد متدین هم برای خداشناسی و تأمل در عجایب خلقت، مشتاق شنیدن این ها هستند، یک تحلیل هرمنوتیکی از این روایت و موارد مشابه می آورد و می گوید، اگر این قبیل روایات در باره آسمان و زمین، ساخته دست اهل کتاب و از جمله برساخته های قصه خوانان نباشد، ـ و فرض کنیم درست است ـ باید گفت: «فکلّها تمثیل و تشبیه». همه آنها تمثیل و تشبیه بوده و نمی توان معنای مطابقی آنها را پذیرفت. [البدءو التاریخ: ۲/۵۰]. این تفسیری کاملا هرمنوتیکی با نفی معنای مطابقی آن احادیث است. و الله اعلم.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 827334

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 3 =