بنیامین نتانیاهو در دیدار با عبدالله دوم پادشاه اردن بار دیگر بر مخالفت خود با تشکیل کشور فلسطینی تأکید کرد. از سوی دیگر او به همراه حسنی مبارک و عباس قرار است هجدهم ماه میلادی جاری با «باراک اوباما »، رئیس‌جمهور آمریکا در واشنگتن دیدار کنند و همه تحلیلگران بر این باورند که این موضوع در این دیدار نهایی مطرح خواهد شد و باید یک نفر پیروز میدان باشد یا اوباما نتایناهو را برای تشکیل کشور مستقل فلسطینی متقاعد می‌کند و یا نتایناهو اوباما را به کلی از این فکر منصرف خواهد کرد. «خبر» در گفت‌وگو با دکتر پیروز مجتهدزاده کارشناس مسائل بین‌الملل این سفر نتانیاهو به مصر را بررسی کرده است.
شاهد سفر نتانیاهو به مصر بوده‌ایم، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی با چه رویکردی وارد مصر شده است؟
سفر نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل به شرم‌الشیخ و دیدار با حسنی مبارک، رئیس‌جمهور این کشور در آستانه تحولات در خاورمیانه حائز اهمیت است چرا که این سفر در آستانه سفر مهمتری انجام شد که قرار است حسنی مبارک، نتانیاهو و محمود عباس در آینده‌ای نزدیک به واشنگتن داشته باشند، همزمانی این سفر با سفر عبدالله دوم پادشاه اردن به سوریه نیز در نوع خود قابل تأمل است.
آیا برقراری روابط صمیمانه مصر و اسرائیل کشورهای عربی را در دو گروه متفاوت قرار نداده است؟
متأسفانه زمان زیادی است که اتحادیه عرب خود را از طریق مصر، اردن و عربستان در اختیار اسرائیل قرار داده است. اعراب چه به صورت مستقیم و چه از طریق نفوذ مصر خود را به اسرائیل فروختهاند. کشورهای سوریه، یمن و لیبی که با مواضع اسرائیل مشکل دارند در شرایطی نیستند که بتوانند در مقابل عملکرد دیگر کشورهای عربی ایستادگی کنند از این رو مسئله دودستگی بین اعراب منتفی می‌شود، این در صورتی است که همیشه بین مثلث مصر، اردن و عربستان به دلیل توانایی‌های بیشتر و داشتن رابطه با آمریکا و اسرائیل با کشورهایی همچون فلسطین، یمن، سوریه و... مشکلاتی وجود داشته است.
سفر نتانیاهو به مصر در رابطه جدید اسرائیل و آمریکا تأثیر‌گذار است؟
نه اینطور نیست، مشکلی که بین آمریکا و اسرائیل وجود دارد به خود این کشورها بازمی‌گردد و اینکه آمریکا تا چه اندازه بتواند زیر نفوذ لابی یهودی دوام بیاورد و مصر نمی‌تواند وجه‌المصالحه باشد. دولتی که نتانیاهو تشکیل داد با آمریکا دچار مشکل شد چرا که نفوذ لابی‌های یهودی در دولت باراک اوباما کاهش یافت. ریشه مشکل اینجاست که دولت نومحافظه‌کار بوش بیش از هر دولتی تحت نفوذ اسرائیل بود و این وضعیت تا به آنجا پیش رفت که آمریکا با جهان اسلام به جنگ برخاست و این سبب شد تا نتانیاهو در اسرائیل به قدرت رسیده و کابینه‌ای از افراد تندرو تشکیل دهد و در حقیقت خواستار نفوذ بیشتر در آمریکا شود. آمریکا نیز تا پایان زمان ریاست جمهوری بوش این موضع را ادامه داد. از آنجا که اوباما ادامه این تأثیر را نمی‌پذیرد سفر نتانیاهو به مصر کمترین تأثیری بر روابط اسرائیل و آمریکا ندارد.
انور سادات بعد از آمدن بگین به مصر ترور شد ولی در سفر نتانیاهو به این کشور شاهد واکنش چندانی نیستیم،آیا این بی‌اعتنایی نشانگر سرکوب جریانات اسلامی در مصر است؟
این دو سفر قابل مقایسه با هم نیست، چرا که در آن زمان جامعه عربی حیثیت خود را حفظ کرده بود و سفر بگین به مصر سبب اخراج مصر از اتحادیه عرب شد اما امروز وضع به کلی تغییر کرده است جریان اسلامی در سراسر دنیای عرب سرکوب شده است و اتحادیه عرب در خدمت سیاستهای مصر به طرفداری از اسرائیل برخاسته. وضعیتی که الان تشریح شد در درجه اول مورد نفرت ملل عرب است در صورتی که دول عربی آنها به افکار عمومی احترام نگذاشته و همچنان به عضویت در اتحادیه پافشاری می‌کنند. این دوام عضویت در اتحادیه عربی مشروعیت بخشیدن به نفوذ اسرائیل در دنیای عرب است.
با توجه به مناقشه اخیر حزب‌الله با مصر آیا این سفر به تحکیم موقعیت حزب‌الله منجر می‌شود؟
تقویت مواضع حزب‌الله در گرو حمایت کشورهای عربی است که با سیاستهای اسرائیل مخالفند در صورتی که شاهدیم کشورهای عربی مخالف با اسرائیل به اقدامی دست نمی‌زنند که موقعیت حزب‌الله تقویت شود. مخالفت سوریه با گرایش مصر به سمت اسرائیل در اتحادیه عرب مطرح نمی‌شود و این ادامه عضویت کشورهای مخالف در اتحادیه عرب نوعی تأیید ارتباط با اسرائیل است.
نظر شما