۰ نفر
۲۳ شهریور ۱۳۸۹ - ۱۰:۲۵

سیدمحمد سادات اخوی

شاید حالا، شیوه­های ورود مجریان چنان نباشد که باید باشد... هرچند که در سه- چهار سال اخیر، همه­چیز متفاوت شده و به‌خاطر انبوه دشواری­های پیش آمده، مجریان جوان(اگر از راه رسمی وارد شوند) دشوارتر از دوره­های ما به تلویزیون و کار اجرا وارد می­شوند اما هنوز هم دردسرهای فراوانی داریم.

برای انتخاب مجری برنامه، شیوه رایج این است که تهیه­کننده برنامه، کسی را به مدیر گروه و گاهی مدیر شبکه پیشنهاد می­دهد و با جدل فراوان، کسی برای اجرای برنامه­ای انتخاب می­شود.

طبیعی است که اندازه آشنایی مجری با «اصل اجرا» و تناسب او با برنامه، بسیار به آشنایی مدیر گروه و مدیر شبکه با رسانه بستگی دارد.

اغلب، اصل مهمی که درنظر گرفته می­شود، این است که مجری در برنامه­های پیشینش چگونه ظاهر شده است... و گاهی این مسئله، تنها اصل انتخاب مجری است که به هزار دلیل، راه مناسبی نیست.

گاهی پس از مرور همه مسایل و انتخاب مجری و آغاز برنامه، به اصطلاح رایج کار ما: یا برنامه «می­گیرد» و یا «نمی­گیرد».

در برنامه­های «گفتگو محور(تاک­شو)»، مجری، محور برنامه است و می­تواند براساس داشته­هایش خود را«نشان» دهد. برای مخاطبان نیز زمینه مناسبی است که میزان توانایی مجری را به خوبی بشناسند.

از اینجا به بعد و در این صورت که برنامه «گیرا» باشد، همیشه، تصویر و حرکت‌ها و گاهی صدای مجری در ذهن مردم ماندگار می‌شود. در کوچه و خیابان که او را ببینند، می­شناسند و هرچند در کار ما، بازار داغ «امضا گرفتن» به مفهوم رایجش نیست اما بازار گفتگو، اظهار نظر، انتقاد و تعریف از کل و جزء صداوسیما و خلاصه انتظارهای گوناگون، داغ است.

از این مرحله به بعد، کار مجری وارد مرحله­ای حساس و بسیار مهم می­شود. پیشکسوتان ما کم و بیش، این مرحله را درک کرده بودند و «آداب سروری» را رعایت می­کردند.

مجریان مشهور- که پیشکسوتان ما محسوب می­شوند- به­خاطر حفظ اعتبار حرفه­ای و برای احترام به دلبستگی مخاطبان به آنان، مراقب رفتار، کردار و گفتار خود بودند و تلاش می­کردند چهره­ای که از آنان در ذهن مردم ساخته شده بود، مخدوش نشود. برای این مهم، طبیعی است که زندگی طبیعی­شان دچار دشواری­هایی می­شد.

تصور کنید همراه خانواده و پس از چند هفته انتظار آنان، برای خوردن غذایی شبانه، به غذاخوری مشهوری رفته­اید و هنوز گرم خوردن نشده­اید که ناگهان، کسی از راه می­رسد و با پوزش، کنار شما می­نشیند و بی­توجه به محفل خانوادگی شما، از سیر تا پیاز درد دلش را درباره ضعف یا قوت برنامه­های سیما به شما می­گوید. در چنین مواقعی، آنچه فرد تازه رسیده را دلگرم به برخورد مناسب شما کرده، رفتار تلویزیونی شماست که در مقام یک مجری صمیمی و همراه مردم، تصویری دلپذیر از خود ارایه کرده­اید.

حفظ سروری، برای پیشکسوتان ما بسیار هم بود. برای آن، از خصلتهای فراوان شخصی و عادتهای فراوانی می گذشتند تا جایگاهشان در نظر مردم، والا بماند. یادم نمی­رود که چند سال پیش، همراه گروهی از همکاران و به صورت خودجوش و شخصی، سفری به مشهد مقدس داشتیم. در آن روزها، برنامه شبانه «مهتاب» پخش می­شد و حسین رفیعی و سیدمحمد حسینی(که یادش به خیر باشد) مجریان «صمیمی و مردمی» برنامه بودند.

درگروه هفت- هشت نفری ما، حسین رفیعی هم بود. از صبحِ رفت تا شام بازگشت، آدمهای زیادی به سوی حسین عزیز می­آمدند و اظهار لطف می­کردند و برایم عجیب بود که از صبح تا شب، کوچکترین اثری از تغییر در رفتار حسین با مخاطبان عصر و غروب ندیدم.

همان جا بحثمان داغ شد که چرا به­رغم اجرای همزمان برخی از ما در شبکه­های دیگر، مردم واکنشی به حضور ما نشان نمی­دادند یا برخوردشان در اندازه نشان دادن با دست، خلاصه می­شد.

به این نتیجه رسیدیم که مخاطبان ما، همه را می­شناختند اما در رفتار تلویزیونی حسین با رفتار بیرونی­اش تفاوتی نمی­دیدند و همین، به آنان مجال می­داد که با خیال آسوده، پیش بیایند، سلام و احوال­پرسی کنند و گاهی آسایش او را هم بگیرند.

از همین جا می­خواهم نتیجه بگیرم که شباهت ما در مقابل دوربین و جدای از تلویزیون، یک اصل مهم و یکی از رازهای توفیق مجری است.

سوی دیگر موضوع نیز مهم است، این که مجری، پس از مدتها توانایی در اجرا و تشابه با شخصیت حقیقی خود، بتواند رسم شهرت را رعایت کند و از نظر اخلاقی یا حرفه­ای دچار برخی از حاشیه­ها نشود.

منظورم حاشیه­هایی که «درست» می­کنند، نیست... حتی حاشیه­هایی که «درست می­شوند» هم از بحثم خارج­اند؛ مقصودم مطرح کردن حاشیه­هایی است که «درست می­کنیم». حاشیه­هایی مانند ورود به هیئت مدیره کارخانه­های صنعتی(البته فقط برای سود مالی)، سوءاستفاده از آنتی که متعلق به همه مردم است برای تبلیغ غیرمستقیم یا مستقیم مجموعه­ای که مجریان با آنها مرتبطند، گرفتن سِمَت هایی که نه براساس لیاقت، برمبنای ارتباط مجریان با رسانه شکل گرفته و سرانجام افتادن از سوی دیگر بی­ملاحظه­گی، یعنی گیرافتادن در فسادهای مالی و اخلاقی است.

با شیوه رایج کنونی، که در جذب مجریان، رابطه­های خویشاوندی یا سلیقه­های گوناگون و شخصی(بیش از ساختار) دخالت دارد؛ طبیعی است که به­دست آوردن اعتبار، ساده و آسان اما نگه­داشتن آن بسیار سخت است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 92451

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 15 =