لحظه ای بود که از ویزور به رزمندگان نگاه می کردم. رزمنده ای داشت جلو می آمد که یک مرتبه خمپاره ای به آن جا برخورد و شدت حادثه بگونه ای بود که درلحظه نتوانستم تصمیم بگیرم، دوربین آماده شاتر زدن را پائین آوردم و با چشم نگاه کردم.

به گزارش خبرآنلاین، محمود ظهیرالدینی، از بهترین عکاسان دفاع مقدس در گفتگویی خود را همچنان عکاس جنگ دانتس و تاکید کرد که امروز نیز در جنگ هستیم منتها جنگ امروز، جنگ نرم است.

بخش‌هایی از گفت‌وگوی ظهیرالدینی با «آرت‌نا» بدین شرح است:

* از سال 62 عکاسی را با جنگ شروع کردم. در خبرگزاری جمهوری اسلامی به عنوان عکاس وارد شدم تا به جبهه بروم. قبل از آن هم به عنوان رزمنده در جنگ بودم اما این بار به عنوان عکاس استخدام شدم و عکاسی را در جنگ آموختم.

* انقلاب نقطه عطفی در عکاسی خبری کشور بود. قبل از انقلاب تعداد عکاس ها انگشت شمار بود و نمایشگاه عکس آنچنانی هم برگزار نمی شد که عکاس ها بتوانند از آثار ارائه شده تاثیر بگیرند. اکثر عکاسان خبری هم برای مردم آنچنان شناخته شده نبودند. تا قبل از انقلاب و جنگ هم اتفاق خاصی در کشور رخ نداده بود که خیلی بارز باشد به همین خاطر در ایران عکاسی خبری زمینه ای برای مطرح شدن نداشت.

* عکاسی جنگ در کشور ما منحصر بود. معمولا عکس جنگ با کمی فاصله از خط مقدم و رزمنده هایی که مسقیما در پیکان جنگ بودند گرفته می شد که در غریب به اتفاق، این آثار از عکس هایی که در خط مقدم گرفته شده بود خیلی زیباتر بود.

* در هرعملیات خیلی از موارد هم بودند که نمی توانستیم آن را در قالب یک تصویر بیاوریم. جنگ آنقدر وسعت و پراکندگی داشت که شاید اکثر تصاویر که در ذهن ما بودثبت نشد و چه بسا اکنون از یادهم رفته است.

*  من علاقمند بودم که در جنگ باشم. قبل از آن هم به عنوان بسیجی در جنگ بودم. صحنه ها را خوب دیده بودم. از خط مقدم، عراقی و گلوله واهمه ای نداشتم. با علاقه ای که به عکاسی داشتم، دوست داشتم یک دوربین داشته باشم و این اتفاقات را ثبت می کردم.

* من هیچگاه سعی نکردم که شخصی عکاسی کنم. تا آنجا که فضا و زمان و کادر دوربین به من اجازه می داد تلاش کردم هر واقعه از عملیات را آنچنان که بود ثبت کنم.

*  در یکی ازمراحل عملیات کربلای 5 نتوانستم عکسی بگیرم چون در آنجا شیمیایی شدم و برگشتم. ولی مجموعا به سهم خودم و دانش ام از عکاسی در آن ایام لااقل سهم حضور را ادا کردم و در ثبت صحنه های جنگ نیز به همان نسبت.
عکس های من و دیگر دوستان عکاس جنگ تاثیر خودشان را برروی دنیای خبری آن روزها گذاشته اند و امروزنیز بخشی از تاریخ یک کشور راتشکیل داده است ..

* هیچ وقت اتفاق نیفتاد که بخواهم عکس را برای خودم نگه دارم. من همیشه نسبت به تعهدی که نانوشته به ایرنا داده بودم، هرگز نخواستم نگاتیوی را برای خودم بردارم. عکس باید در اختیار سردبیر قرار می گرفت و ایشان بنا به صلاحدید آن را در مطبوعات یا کتاب جنگ استفاده کند. اکنون اگر عکس هایم در دست خودم باشد، خیلی کارها می توانم انجام بدهم اما عکسهای من در دستم نیستند.

* لحظه ای بود که از ویزور به رزمندگان نگاه می کردم. رزمنده ای داشت جلو می آمد که یک مرتبه خمپاره ای به آن جا برخورد و شدت حادثه بگونه ای بود که درلحظه نتوانستم تصمیم بگیرم، دوربین آماده شاتر زدن را پائین آوردم و با چشم نگاه کردم.

قطعا به عنوان عکاس می روم. اکنون تجربه ی جنگ را دارم که آن زمان نداشتم.

*  یک بخش اساسی و انکارناپذیر جنگ، احساسی بودن آن است مانند تلویزیون که مصاحبه هایی را گرفته، چماقی می کند برای نسل بعدی ما. نباید از یک سری حرف های احساسی استفاده ابزاری کرد. من به سهم خودم می گویم که اگر قرار باشد عکس های من بعد از جنگ در جامعه ما تاثیرگذار باشد و نقش خود را آنچنان که باید، نشان دهد؛ چرا صاحب اثر و یا آن رزمنده خودش فراموش شده است.

* در زمانی که نسل سوم و چهارم انقلاب باید از حماسه های جنگ تاثیر بگیرد (درحالی که نسل جنگ هنوز حضور دارند) ومی‌بینند مثلا با پدرشان یابستگانشان که درجنگ بوده اند چگونه برخورد می‌شود بالطبع تاثیرگذاری مثبتی صورت نخواهد گرفت.

* من همچنان عکاس جنگ هستم، بیشتر از پیش...! جنگ امروزی، جنگ نرم است. در این جنگ لازم نیست لشکرکشی کنند بلکه همین طور که در کشور خود نشسته اند با دیگر کشورها مبارزه می کنند. نوع جنگ ها و نوع نگاه و حرکتی که با جنگ ارتباط دارد عوض شده است. جنگ الان ما با آن جنگ تفاوت دارد و ظرافت نگاه به آن، موضوع مهمی است. یکی از تفاوت ها این است که آن موقع اسلحه دست شخص دیگری بود و عکاس در حاشیه بود. اکنون اسلحه در دست عکاس بعنوان رسانه و سرباز و نیروی نظامی در حاشیه است. رسانه خط مقدم جنگ نرم است. عکس یک اثر رسانه ای بسیار موثر است، پس اسلحه در دست عکاس است.

* متاسفانه در حال حاضر پس بعنوان سرباز خط مقدم جنگ نرم هیچ جایگاهی نداریم. به این دلیل که کسانی در این مورد تصمیم می گیرند هم شناخت کافی ندارند. وگرنه من به عنوان یک عکاس با 27 سال سابقه کار بایستی در زمان بحران ضمن عکاسی کردن به عکاس رسانه ام خط بدهم و بگویم که از این دید نگاه کن و چطور عکس بگیر.

کد خبر 95869

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین