صعود می​کنیم اما در روز آخر

علی خماند: همیشه درباره دو خواسته‌اش در این فصل صحبت می‌کرد. یکی ماندن اوساسونا در لالیگا که این اتفاق یک‌شنبه شب رخ داد تا اولین خواسته نکونام به حقیقت تبدیل شود و دوم رفتن تیم ملی به جام‌جهانی که برای رسیدن به این خواسته کار سختی در پیش است. البته نکو و تیم ملی می‌توانند این کار سخت را به پایان برسانند تا تیم ملی نیز مثل اوساسونا سرنوشتی خوش داشته باشد؛ مصاحبه ما با نکونام را بخوانید:

به خواسته‌ات رسیدی، اکنون چه احساسی داری؟
احساس خیلی خوبی دارم. اوساسونا لیاقت ماندن در لالیگا را داشت. خوشحال هستم که تیم‌مان در لالیگا ماند و این بهترین اتفاقی بود که باید می‌افتاد.

اما شما در آخرین روز توانستید فرصت‌ ماندن را پیدا کنید!
وقتی تیمی بتواند در دو بازی که برایش در حکم مرگ و زندگی است تیم‌هایی چون بارسلونا و رئال مادرید را شکست دهد باید در لالیگا بماند؛ ما در نیوکمپ بارسلونا را بردیم کاری که دو تیم در لالیگا انجام داده‌اند و رئال مادرید هم با تمام نفراتش مقابل ما قرار گرفت. اگر تیمی در ایران بخواهد در لیگ بماند و با تیم‌های بالای جدول چون پرسپولیس، استقلال و... بازی داشته باشد چقدر شانس ماندن به آن تیم می‌دهید. حالا تصور کنید ما برای ماندن باید بارسا و رئال را می‌بردیم. کار ما بسیار بزرگ بود و ماندن در لالیگا کمترین حق ما بود.

در مورد بازی با رئال صحبت کنیم.
بازی خوبی بود. یک روز باشکوه را در پمپلونا تجربه کردیم. به این بازی اطمینان داشتم که برنده خواهیم شد. رئال در طول بازی هیچ برتری‌ای نسبت به ما نداشت و یکی از بهترین بازی‌های فصل‌مان را رقم زدیم. رئال مادرید با تمام ستاره‌هایش مقابل ما بازی می‌کرد اما کاملاً نسبت به این تیم برتری داشتیم و حتی باید با گل‌های بیشتری هم بازی را می‌بردیم.

و در این بازی خیلی راحت بازی می‌کردی، گویا جلوی تیم‌های بزرگ بازی کردن برای تو مشکل نیست؟
جلوی رئال مادرید هیچ استرسی نداشتم و از نظر روحی کاملاً برتری داشتم. در این بازی آزادی عملم بیشتر بود و می توانستم به دروازه رئال نفوذ کنم به خاطر همین بیشتر به چشم آمدم.

ولی گل نزدی!
گل نزدنم را به حساب بدشانسی می‌گذارم. من همه کار برای گلزنی کردم اما دیگر فکر این را نمی‌کردم که بازیکن رئال یک دفعه پیدایش شود و توپ را از گل خارج کند. ضربه سری هم که زدم را کاسیاس خیلی خوب گرفت. در زدن کاشته‌هایم می‌دانستم توپ باید کجا برود ولی تصور نمی‌کردم که با بدشانسی توپ در آخرین لحظه به مدافعان برخورد می‌کند.

واقعاً حیف شد باید در این بازی گل می‌‌زدی؟
اگر گل می‌زدم خوب بود اما الان هم که گل نزده‌ام مشکلی نیست و از این بابت خوشحال هستم که اوساسونا در لالیگا مانده است.

وقتی یک - یک مساوی بودید از نتیجه سایر بازی‌ها خبر داشتی؟
چیزهایی می‌شنیدم ولی از نوع رفتار روی نیمکت متوجه می‌شدم که اوضاع به نفع ما نیست. رفتارها کاملاً احساسی بود و همه می‌توانستند به نوعی ما را در زمین تحریک کنند تا به گل دوم برسیم.

در یک صحنه به خوبی لاسانا را تحقیر کردی!
من هیچ‌وقت در فوتبال کسی را تحقیر نمی‌کنم و هیچ‌وقت از توانایی که خدا به من داده است برای تحقیر کسی استفاده نمی‌کنم. در آن صحنه من کاری که باید انجام می‌دادم را کردم؛ و کار چندان بزرگی نبود.

بعد از برد گویا در شهر جشن گرفته بودند؟
جشن فوق‌العاده‌ای بود و از اینکه در اوساسونا بازی می‌کردم احساس غرور کردم و تا صبح مردم در خیابان‌ها خوشحالی می‌کردند واقعاً‌ محبت زیادی به ما داشتند. این روز را هیچ وقت در زندگی‌ام فراموش نخواهم کرد و یکی از باارزش‌ترین روزهای فوتبالی‌ام بود.

تو هم خیلی خوشحال بودی، در عکس‌ها اینطور مشخص است؟
بله، خوشحال بودم. من اوساسونا را دوست دارم و پس از یک فصل سخت از اینکه در لالیگا ماندیم واقعاً خوشحال بودم. فکر می‌کنم بعد از بارسلونا که قهرمان لیگ شد و جشن بزرگ قهرمانی گرفت، جشن قهرمانی اوساسونا بزرگ‌ترین جشن لالیگا بود. بعد از بارسلونا ما بیشترین لذت را از این فصل بردیم چون پایان فصل زیبا تمام شد.

همیشه ماندن لذت جالبی دارد و تا حدودی جذاب‌تر از قهرمانی است!
قهرمانی اوج است و تمام افتخاری است که می‌شود در یک فصل به دست آورد اما اگر قهرمان هم نشدی باز هم هستی. ولی وقتی سقوط کنی دیگر وجود نداری پس وقتی از سقوط فرار می‌کنی لذت دیگری به دست می‌آوری، من فکر می‌کنم در این فصل فقط ما و بارسلونا از لیگ لذت بردیم، آنها با قهرمانی‌ای که به دست آوردند و ما از اینکه از سقوط فرار کردیم.

برنامه‌ات برای فصل آینده چیست؟
فعلاً می‌خواهم به تیم ملی برگردم و برنامه‌ام این است که تیم ملی به جام جهانی برود. من در این فصل دو خواسته داشتم یکی اینکه در لالیگا بمانیم و دومین خواسته‌ام رفتن تیم ملی به جام‌جهانی است. گویا قرار است آن اتفاق هم در بازی آخر رخ دهد.

به چین نمی‌روی؟
نه، قرار نیست به چین بروم و به تهران برمی‌گردم. در اینجا تمرین می‌کنم تا تیم ملی برگردد.

نگفتی برای آینده‌ فوتبالت چه برنامه‌‌ای داری؟
من یک سال دیگر با اوساسونا قرارداد دارم و دوست دارم در این تیم بمانم.

احتمال دارد از تیم جدا شوی؟
باید پیشنهاد وسوسه‌انگیزی برایم بیاید تا اوساسونا را ترک کنم.

این پیشنهاد تا به حال نیامده است؟
فعلاً در مورد آن حرفی نمی‌زنم اگر اتفاقی افتاد همه متوجه می‌شوند. هیچ علاقه ندارم در مورد اتفاقی که رخ نداده، حرف بزنم.

با بازی‌های خوبی که در این فصل ارائه دادی باید پیشنهادات خوبی داشته باشی؟
گفتم که نمی‌خواهم در مورد آنها حرف بزنم.

فقط بگو پیشنهاد داری؟
بله، پیشنهاد دارم.

تیم بزرگی است؟
دیگر یک کلمه هم حرف نمی‌زنم. فقط خواستی بدانی پیشنهاد هست که گفتم پیشنهاد دارم. من دوست ندارم اتفاقی که رخ نداده است را بزرگ کنم.