نیو صدر: ایران خشک شده، اما همچنان در تهران نشانی از این خشکی دیده نمیشود؛ همچنان آبپاشها روشن هستند، همچنان خودروها در خیابانها شسته میشوند، همچنان لولههای ترکیده ساعتها خیابانها را خیس میکنند و همچنان ...
اما یک ماه پیش برخلاف این روند شورای شهر تهران تصمیم گرفت تا کاشت چمن را در تهران ممنوع کند تا شاید این وضعیت هم تغییر کند. در این مدت کارشناسان هم نظرات مختلفی در این رابطه ارائه کردند، برخی بر این باور بودند که این تصمیم بارها گرفته شده و هیچوقت اجرا نشده، گروه دیگری هم موافق ایجاد چنین در حساسیتی در هنگام ایجاد بحران آب بودند.
البته این تصمیم، اتفاق جدیدی نیست کشورهای دیگر هم بارها به شکلهای مختلف سعی کردهاند تا با محدودیت کاشت چمن و تغییر شیوه آبیاری فضای سبز خود میزان مصرف آب خود در حوزه شهری بهشدت کاهش دهند.
پاسخ به این سوالها با علی میرچی عضو هیات علمی دانشگاه ایالتی اوکلاهاما و دکترای مهندسی آب از دانشگاه میشیگان گفتوگویی با خبرآنلاین داشت. او بر این باور است که این تصمیم جدید گامی جدید برای تطابق با کمآبی است.
این مصاحبه را اینجا بخوانید:
آقای دکتر بحث را با این سؤال شروع کنیم؛ ۱ ماه از مدتی که از
تصمیم شهرداری تصمیم که کاشت چمن را در پایتخت ممنوع کرد گذشته، هنوز معلوم نیست
این تصمیم تا چه حدی اجرایی شده اما حتی در صورت اجرا این تصمیم واقعاً به بحران آبی
که درگیر آن هستیم چه کمکی میتواند بکند؟
بهطور کلی حدود کردن پوشش گیاهی چمن در فضاهای شهری مناطق گرم
و خشک و نیمهخشک مثل کلانشهر تهران خبر خوبیست و میتواند به صرفهجویی
در مصرف آب در بخش آبیاری فضای سبز کمک کند.
البته موفقیت این اقدام مستلزم جایگزینی چمن با گونههای گیاهی همساز با اقلیم تهران است تا شهروندان از مزایای استفاده از پوشش گیاهی بیبهره نمانند. علاوه بر زیباییهای بصری، چمن به تثبیت خاک, خنک نگهداشتن محیط در مقایسه با سطوح بتنی, تولید اکسیژن و جذب دیاکسید کربن, تسهیل استحصال آب جاری پس از باران (رواناب) جهت حفظ رطوبت خاک و جلوگیری از گسترش گردوخاک کمک میکند اما چمن تنها گزینه موجود است و میتوان با طراحی فضاهای سبز شهری با گونههای گیاهی همساز با اقلیم که نیاز آبی کمتری هم دارند این کارکردهای مفید فضای سبز را حفظ کرد.
این اقدام چقدر میتواند به کاهش مصرف آب ما کمک کند؟ به گفته رئیس
سازمان محیطزیست ایران ۸۸ میلیارد مترمکعب آب تجدید پذیر دارد که ما ۹۵میلیارد مترمکعب آن
را مصرف میکند. با توجه به این هدر رفت شدید آب در هر ۳ حوزه کشاورزی، صنعت
و آب شرب و ... نکاشتن چمن جدید در یک شهر چقدر میتواند شرایط را بهتر کند، آن هم
درصورتی که آبیاری سطح زیاد چمن در شهر ادامه پیدا میکند؟
آمارهایی که آقای دکتر کلانتری و سایر دولتمردان ارائه میدهند و
همچنین بررسیهای مستقل علمی نشان دهنده بروز وضعیت ورشکستگی آبی در مناطق مختلفی
از ایران است. نکاشتن چمن جدید در شرایط فعلی ورشکستگی آبی کشور از این
نظر اهمیت دارد که به کنترل عدم تطابق دخل و خرج آبی کمک میکند.
به این معنی که روند فزاینده کمآبی انسانساز را کند میکند.
همانطور که در دهههای قبل شاهد بودیم تهران مقصد مهمی برای مهاجران داخلی در ایران است و جمیعت آن همواره رو به رشد بوده. افزایش جمیعت نیاز به توسعه فضای سبز شهری را جهت اسکان جمعیت تشدید میکند و علاوه بر نیاز آبی فردی فشار مضاعفی را در بخش فضای سبز بر منابع آب شهری وارد میکند.
اما نکتهای که مطرح میکنید هم بسیار اهمیت دارد؛ جایگزینی تدریجی چمن با گونههای همساز با اقلیم در مناطقی که این امکان وجود دارد صرفهجوییهای آبی چشمگیرتری به دنبال دارد. تکیهبر سیاست صرفهجویی آب در بخش فضاهای سبز شهری به معنی عدم نیاز به کنترل هدر رفت آب در بخشهای کشاورزی و صنعت نیست. صرفهجویی آب در این بخشها را هم باید بهطور جدی دنبال کرد.
در پاسخ به این حرف شما بسیاری از شهروندان و مسئولان فقط یک موضوع را
مطرح میکنند، ۹۰درصد آب در بخش کشاورزی مصرف میشود.
به نظر میرسد تأکید بر تخصیص نود درصدی آب به بخش کشاورزی اهمیت صرفهجویی
آب در بخشهای شهری و صنعت را در ذهن مصرفکنندگان کاهش داده. اما باید توجه داشت
که آب شهری باکیفیت شرب عرضه میشود و از نظر هزینه تمام شده و هزینههای
بالاسری زیرساختهای و مدیریت و نگهداری آنها قابل مقایسه بخش کشاورزی و صنعت
نیست. یعنی هر واحد آب شهری را میتوان معادل چندین واحد آب در بخش کشاورزی و صنعت
تلقی کرد که محاسبه دقیق نسبت این مقایسه نیاز به تحقیقات بیشتری دارد.
همچنین تأثیر روانی نکاشتن چمن جدید و جایگزینی چمن موجود هم نکته مهمی است. طبعاً مجاب کردن جامعه نسبت به وجود ورشکستگی آبی در حالی که در فضاهای شهری پایتخت اثری از آن دیده نمیشود کار سختیست و چهبسا افرادی که از این مسائل صحبت میکنند متهم به سیاهنمایی و توطئه میشوند. علیرغم تلاشهای بسیار در مجامع علمی و پشتیبانی برخی رسانههای مسئول تعداد زیادی از هموطنان در سطح کشور درزمینهٔ کمآبی به سطحی از باور نرسیدهاند که موجب تغییر رفتارشان شود. در بسیاری از موارد به همین دلیل است که در سطح شهر شاهد هدر رفت بالای آب به دلیل شستن ماشین و فرش و کوچه هستیم. در این شرایط هر اقدامی که زنگ خطر را برای شهروندان بهطور جدی به صدا درآورد مفید است.
چندین سال است که استاد حوزه آب در دانشگاههای مناطق تقریباً خشک
آمریکا بودهاید، آنها در این زمینه چه اقداماتی انجام دادهاند؟
کشورهای غربی از جمله آمریکا معمولاً از مجموعهای از سیاستهای
تشویقی و تنبیهی در زمینه مدیریت آب و محیطزیست استفاده میکنند. محدودیت
آبیاری چمن هم یکی از راهکارهاییست که در جریان خشکسالی به آن توجه میشود. در
جریان خشکسالی اخیر کالیفرنیا در سال ۲۰۱۵ فرماندار این ایالت دستور داد در جنوب کالیفرنیا جریمه عدم نگهداری
چمن سبز برداشته شود. مثال دیگر شهر ال پاسو در جنوب غربی ایالت تگزاس است که در
اواخر دهه ۹۰ میلادی سیاستهای
تشویقی برای جایگزینی چمن با پوششهای بیابانی اجرا کرد و تا حدود زیادی هم موفق
بود.
بهطور کلی چه تفاوتهای در این سیاستهای تشویقی و تنبیهی بین ایران
و آمریکا وجود دارد؟
تفاوت عمده در زمینه برنامهریزی بلندمدت و اجرای آن است. اصولاً نهادهای
اداره کننده آب در مناطق گرم و خشک و نیمهخشک امریکا اهمیت و قدرت زیادی دارند.
بسیاری از ادارههای آب در این مناطق از دههها قبل برنامههای بلندمدت مدیریت آب
را بر اساس آمار و اطلاعات فنی موجود و روشهای علمی تهیه کردند و خیلیها در
اجرای آن موفق بودند. در ال پاسو نیاز به حفظ تراز آب زیرزمینی بهعنوان اساس
مدیریت پایدار منابع آب از دهه ۹۰ میلادی کاملاً جدی گرفته شد. بر طبق این سیاست تلاشهای جدی برای
کاهش سرانه مصرف آب شهری انجام شد و نشتی آب از شبکههای به زیر ۱۰ در صد کاهش پیدا
کرد.
درنتیجه با اجرای سیاستهای چندبعدی مانند آموزش فراگیر در دبستانها, اجرای طرحهای تصفیه فاضلاب و تغذیه آبخوان و استفاده غیرمستقیم از پساب شهری تصفیه شده در پارکها و فضاهای عمومی, همکاری بین مدیریت آب شهری و کشاورزی برای تأمین نیاز آبی در خشکسالیها و استفاده از تکنولوژیهایی مانند شیرینسازی آب زیرزمینی شور مدیران آب توانستند فشار های ناشی از کمآبی را کنترل کنند و برای پیدا کردن راهحلهای نو پیشگام باشند. نمونه خوب این مسئله سرمایهگذاری و تحقیقات جامع در زمینه بازچرخانی مستقیم آب برای مقاصد شرب است که در حال حاضر با جدیت دنبال میشود.
اما در کشور ما فقدان نگاه کلی نگر و دوراندیشانه به چشم میآید و عزم واقعی برای کاهش و حل مسائل آبی با استفاده از روشهایی همچون تصفیه فاضلاب جهت تغذیه آبخوانها, مدیریت سیلاب و آبخاندری, استفاده عاقلانه و مسئولانه از راهحلهای تکنولوژیکی و آموزشهای فراگیر با هدف حفظ و مدیریت بهینه منابع آب کمتر به چشم میخورد.همین مسئله زمینهساز بروز مشکلات عدیدهای در بخشهای مختلف مدیریت آب و محیطزیست شده است. نکته مثبت این است که راهحلهای علمی و فنی کارآمدی برای کمک به کاهش معضلات آبی ایران در بخشهای مختلف وجود دارد تدوین و اجرای آنها نیازمند اراده جدی و همفکری سازنده کارشناسان داخلی و خارجی, سیاست گذران و نهادهای زی ربط دارد.
از سویی وقتی به بحث قوانین مربوط اینچنینی دیگر کشورها مثل استرالیا در این
رابطه نگاه میکنیم متوجه میشویم آنها قوانین بسیار سختگیرانهتری دارند. برای
مثال در برخی ساعتهای روز آبیاری کل چمنهای شهر را ممنوع میکنند و قوانین
مختلفی را برای مناطق مختلف پیشبینی کردهاند. اما قانون تصویب شده در تهران
بسیار متفاوت است. راه در تصویب این قانون اشتباه رفتهایم یا این میتواند یک
شروع برای بهبود اوضاع باشد؟
همانطور که قبلاً هم اشاره کردم, جایگزینی تدریجی چمنهای موجود در
حد امکان با پوشش گیاهی همساز با اقلیم یکی از روشهایی است میتواند به اثربخشی
این سیاست کمک کند.از آن مهمتر آموزش فراگیر, و مؤثر صرفهجویی آب است. برنامههای آبیاری
روزانه و هفتگی در کشورهای مختلفی از جمله استرالیا که اشاره کردید و مناطق مختلفی
از امریکا هم اجرا میشود. برای مثال در ال پاسو خانهها با شماره پلاک زوج
و فرد برنامه متفاوت و از پیش تعیینشدهای برای آبیاری دارند و تخطی
از این ضوابط میتواند برای مالکین دردسرساز باشد و پیگردهای قانونی به دنبال
داشته باشد. در هر صورت بالا بردن حساسیت شهروندان نسبت به کمآبی اقدام
خوبیست و با اینکه جا برای بهبود سیاستها وجود دارد میتوان آن را بهعنوان گامی
ضروری برای تطابقپذیری با کمآبی تلقی کرد.
۴۲۲۳۷
نظر شما