۰ نفر
۲ آبان ۱۳۹۰ - ۱۳:۱۸

سعید خالوزاده

در ارتباط با بحران اخیر اقتصادی و مالی امریکا سوالات چندی مطرح است :

علت شکل گیری جنبش اعتراضی ضد وال استریت با شعار وال استریت را فتح کنید، چیست ؟ چرا مردم معترض به قدرت سیاسی بالای بانکهای امریکایی و نفوذ روز افزون ثروتمندان بر سیاستمداران کنونی امریکا بشدت انتقاد دارند ؟ دلایل و ریشه های اقتصادی بحران کنونی امریکا چیست ؟ علل گسترش روز به روز شکاف طبقاتی در جامعه امریکایی و مهمترین پیامدهای بین المللی تداوم بحران مالی این کشور چیست ؟ در مقاله ای که در پی می آید سعی می شود به سئوالات فوق پاسخ داده شود و فضای کننی ناشی از بحران اقتصادی پولی امریکا کالبدشکافی شود.

بحران بدهی کشورهای اروپایی، چانه زنی سیاسی در امریکا و سقوط ارزش سهام، منجر به کاهش اعتماد مصرف کننده و بازار شده است که این امر ممکن است به وضعیت اشتغال و هزینه ها آسیب برساند. این ریسک که بزرگترین اقتصاد جهان ممکن است دچار رکود شود، بانک مرکزی امریکا و رییس جمهوری این کشور باراک اوباما را بر آن داشته است تا به منظور تحریک رشد، اقدام های بیشتری اعلام کند.

بیکاری پاشنه آشیل دولت اوباما

براساس آمار اداره سرشماری امریکا هم اکنون 46 میلیون یک ششم یا 17 درصد امریکایی زیر مرز تعریف شده فقر در این کشور بسر می برند. نرخ بیکاری بالا و بدی وضعییت اقتصادی بزرگ ترین چالش فرا روی اوباما در انتخابات سال آینده امریکاست. در حال حاضر در حدود 45 درصد از بیکاران آمریکایی یعنی جمعیتی نزدیک به 7 میلیون نفر، دست کم 6 ماه است که شغلی ندارند. با توجه به اینکه در ماه سپتامر 2011 تنها شاهد 60000 شغل ایجاد شده بودیم، این میزان کافی نیست و احتمال می رود که اقتصاد آمریکا وارد رکود جدیدی شود. به گزارش وزارت کار آمریکا، شمار افراد بی‌کار در این کشور در ماه ژوئن 14 میلیون و 100 هزار تن بوده است.

کاهش هزینه های خانوار، تهدیدی جدی برای اقتصاد خواهد بود. در ماه ژوئن خانواده های آمریکایی برای دومین ماه پیاپی از هزینه های خود کاستند. سبد هزینه های خانوار، 70 درصد از اقتصاد ایالات متحده را شامل می شود. هراس آمریکاییان از افزایش بدهی های خانوار هم بر خودداری آنان از هزینه کردن تاثیرگذار بوده است. سقوط بهای خانه از سال 2005 تاکنون به معنای نابودی 7 تریلیون دلار از دارایی های خانواده های آمریکایی بوده و چنانکه شان اسنایت، مدیر موسسه رقابت اقتصادی در دانشگاه فلوریدا می گوید، خانواده های آمریکایی اینک پس انداز کردن را به خرج کردن ترجیح می دهند. بر اساس آمارهای رسمی، خانواده های آمریکایی از سال 2008 تاکنون بدون درنظر گرفتن وام مسکن، 240 میلیارد دلار بدهکارتر شده اند.

کارشناسان اقتصادی می گویند برای نخستین بار در طول یکسال گذشته هیچ فرصت شغلی جدیدی در آن کشور ایجاد نشده و معضل بیکاری همچنان مردم آمریکا را با مخاطرات زیادی روبروکرده است. نبود فرصت شغلی که باعث کاهش شدید درآمد خانوارهای آمریکایی شده است، نارضایتی مردم از دولت اوباما را به دنبال دارد. بر اساس اعلام رسمی نرخ بیکاری در آمریکا 1/9 دهم درصد اعلام شده است اما برخی آمار واقعی بیکاران در آن کشور را بیشتر از رقم ذکر شده می دانند. کارشناسان بر این باورند که این وضعیت ارتباط مستقیمی با مسئله افزایش سقف بدهی های آمریکا دارد. وزارت کار آمریکا در گزارش خود فقط در ماه اوت بیش از 200 هزار نفر از کارکنان دولت مشاغل خود را از دست داده اند. این گزارش تاکید کرده است در طول 27 ماه گذشته بیش از شش میلیون نفر از کار بیکار شده اند.

طبقه متوسط و ضعیف آمریکا، قربانیان همیشگی بحران های اقتصادی امریکا بوده اند. یکی از اتفاقاتی که در جامعه امریکا روی داد انتقال ثروت از حدود 99-98 درصد از مردم به یک درصد از ثروتمندان جامعه بوده است و همین امر یکی از دلایل اصلی واکنش شدید جامع امریکا به بی عدالتی های اجتماعی است. سیاست‌های آمریکا در زمینه تجارت، مالیات و قوانین، طبقه متوسط آمریکایی‌ها را طی 30 سال اخیر به بهترین شکل از تحرک واداشته است. برای نخستین بار در تاریخ آمریکا فرزندان اکنون در انتظار استانداردی از زندگی هستند که از زندگی والدین‌شان بدتر خواهد بود.

واقعیت جامعه آمریکا تلخ تر از آن است که دولتمردان آمریکا، آن را نشان می دهند. اوضاع داخلی آمریکا به شدت طبقه متوسط و ضعیف جامعه را تحت فشار قرار داده است. بانک ها یکی پس از دیگری در حال ورشکستگی اند، شاخص بازارهای مالی در حال سقوط است، نرخ بیکاری در آمریکا همچنان فزاینده است و امید آمریکایی ها به حل این موضوع کاهش یافته است.

چشم انداز آتی اقتصاد امریکا

به نظر می رسد با توجه به حل نشدن ریشه ای بحران قبلی، بطور قطع بحران اقتصادی بعدی بسیار مخرب تر خواهد بود. این فساد ریشه دار ارتباط مستقیم با بانک های بزرگ، سیاستمداران ارشد و بازارهای مالی بین المللی دارد و به همین دلیل براحتی قابل درمان نمی باشد. بحران اقتصادی امریکا هیچ محدوده ای نمی شناسد و به مسیر خود ادامه خواهد داد و اگر از کنترل خارج شود همه کشورهای جهان را بشدت تحت تاثیر قرار خواهد داد.

احتمال اینکه ارزش دلار در سطح جهانی در آینده نزدیک به طور بی سابقه ای کاهش یابد، زیاد است. امریکا بدهکارترین کشور جهان است که رقم بدهی های آن به عدد نجومی 14.3 هزار میلیارد دلار رسیده است. این رقم تقریبا برابر با تولید ناخالی داخلی امریکاست که در عین حال بسیار جالب توجه است. امریکا قصد دارد با انتشار هر چه بیشتر اسکناس های دلار و کاهش ارزش آن در سطح جهانی، از یک طرف صادرات خود را بیفزاید و از سوی دیگر بار کمرشکن بدهی های خود را بر دوش دیگر کشورها بگذارد. امریکا با جامعه پولی جهانی بمثابه بازار داخلی خود عمل می کند و هر زمان نیازمند است دلارهای بدون پشتوانه تزریق می کند و مشکلات پولی و مالی خود را به کل جهان منتقل می کند.

امریکایی‌ها برای کنترل این موضوع براساس برنامه‌ای که برای تهیه منابع مالی داشتند، بخشی از آن را از دنیا تامین مالی کردند که راه آن نیز انتشار اوراق خزانه در این کشور بود که از گذشته هم این اوراق چاپ و منتشر می‌شد. اما به دلیل فشار 3 سال رکود اقتصادی، اینبار برای عموم مردم جامعه قابل تحمل نبود و نتیجه طرح‌های جدید نجاتی که امریکا بکار گرفت، شورش‌های اجتماعی بود که امروزه شاهد هستیم. بسیاری از جامعه امریکا و طبقات متوسط و ضعیف امروزه دریافته اند که طی سالها قربانی بی عدالتی و طمع ورزی طبقه ای مرفه و ثروتمند شده اند که افزودن بر ثروت خود را بیشتر از هر چیزی ترجیح می دهند و دستگاه دولتی و اقتصادی امریکا را به خدمت خود گرفته اند.

* رایزن سیاسی وزارت امور خارجه

213

 

 

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 179830

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 4 =