آدم در هر شرایطی باید «چیز» یاد بگیرد. آدم عاقل از هر «چیز» درس میگیرد. شرایطی سنی هم ندارد. ز گهواره تا گور دانش بجوی. برای موفقیت باید خیلی چیزها بدانید. مثل آداب و قواعد دعوا.
در شرایطی کنونی مهمترین چیزی که هر کسی باید یاد بگیرد، همانا دعواست که ظاهراً طرفدارش از حرف حساب بیشتر است. دعوا ملزومات و ریزهکاریهای زیادی دارد از جمله:
1- محل و بچهمحل: اینکه آدم با کی و در کجا دعوا میکند خیلی مهم است. تازهکارها فقط در محل خودشان شیر میشوند. چرا که پشتشان به بچهمحلها گرم است. لذا سر کوچه میایستند و راست راست توی چشم بقیه نگاه میکنند و فقط کافی است که کسی نگاه چپ بکند. فیالفور ماجرا را آغاز میکنند و دعوا در میگیرد. فکر کنید شما در یک جایی هستید که کاملاً محلتان حساب میشود،
2- موتور و داد: اساساً موتور و داد و بیداد در دعوا خیلی مؤثر است. ویژگی موتور این است که آدم وقتی سوارش میشود، یک طوری میشود که دلش میخواهد داد بزند. حالا فرض کنید یک عالمه موتورسوار از بچههای پایین همه با هم با موتور بیایندو داد بزنند. انصافأ که خیلی تمیز جواب میدهد.
3- وسیله: وسیله بر دو نوع است؛ یکی همان «موتور» که بچههای محل به آن وسیله میگویند و یکی هم ابزار. شامل: چوب، چماق، زنجیر، شوکر، گاز اشکآور جیبی و انواع تیزی شامل ضامندار، قمه، قداره، گزن، گزلیک و ...
4- مشت اول: مشت اول در دعوا خیلی مهم است. اینکه کی مشت اول را میزند خیلی چیزها را روشن میکند. این باعث میشود که هم طرفتان شوکه شود و گیج شود، هم بچه محلهایتان حال کنند و بیشتر عرق کنند و بیشتر گاز بدهند و بیشتر داد بزنند و جو بگیرند که پرچم بالاست!
5- فحش: این یکی از کلیدیترین ابزار دعواست. فقط باید بدانید به چه کسی با چه نسبتی از طرف و با چه شدتی فحش میدهید که اگر طرفتان هم شاکی شد و گفت «خودتی» جواب داشته باشید.
6- کت یا کاپشن: کت یا کاپشن در دعوا خیلی مهم است. اینکه اول چه کسی آن را در میآورد و آخر چه کسی آن را میپوشد. از قدیم گفتهاند آخر دعوا باید دید کت تن چه کسی است و به اصطلاح امروزیها پرچم کی بالاس! و آخر دعوا یعنی 23 خردادماه.
نظر شما