یکی از همین اطرافیان به مجلس می‌آید و از رهبران العراقیه می‌خواهد که در برابر خودمحوری مالکی از او حمایت کنند. وقتی که با رافع العیساوی و سلمان الجمیلی از سران فهرست العراقیه قرار می‌گذارد، در جلسه حاضر نمی‌شود و پیام می‌فرستد که از انتقام مالکی می‌ترسد!

بر اساس یک شمارش سرانگشتی، نوری مالکی، رئیس ائتلاف دولت قانون می‌تواند روز دوشنبه به مجلس برود و با 139 کرسی که شامل 7 کرسی حزب فضیلت است به انضمام 43 کرسی پیمان کردستانی که مجموعا 182 کرسی می‌شود مجددا نخست‌وزیر عراق شود. اگر تکلیف رئیس جمهوری و ریاست پارلمان نیز مشخص شود دیگر هیچ مشکلی برای مالکی نمی‌ماند. اما پرسش این است که آیا از لحاظ سیاسی می‌تواند گذشته را فراموش کند و با نیامدن فهرست العراقیه به جمع حامیانش دولت آینده را رهبری کند؟ العراقیه 91 کرسی در اختیار دارد و در معادله سیاسی عراق یک جریان مهم محسوب می‌شود.

این درست که العراقیه پس از آن که نتوانست به هدف انتخاباتی‌اش برای رسیدن به پست نخست‌وزیری برسد و اکنون نیز برای تصاحب پست ریاست جمهوری ناکام مانده، در وضعیت حادی به سر می‌برد، اما به هر صورت توانسته از تنگنا عبور کند و نه در قامت مدعی دولت و حکومت بلکه به عنوان یک جریان قوی مخالف مالکی در پارلمان مدعی سیاسی شود. مالکی‌ با دادن امتیاز به جریان‌های مختلف حتی جریان‌هایی که دشمن او محسوب می‌شوند، توانست حمایت آنها را جلب کند.

منظور، جریان صدر است که با فشار ایران مقتدی صدر رهبرشان ناگهان تغییر موضع داد و از روی اضطرار مجبور به حمایت از نوری مالکی شد. اما این فقط جریان صدر نبود که کوتاه آمد، پیمان کردستانی نیز که با برگه پر سر و صدای امتیازهایش به سراغ گروه‌های سیاسی رفته بود از خواسته‌هایش کوتاه آمد و در نهایت حمایت خود را از مالکی ابراز داشت.

در حال حاضر مالکی با اعطای این امتیازها به شدت دست و پای خود را بسته است. اگر چه وظیفه اداره بسیاری از پرونده‌ها به عهده اوست و باید بسیاری از تجمعات و جلسه‌های دولتی را نیز اداره کند. به هر حال اکنون مالکی چه بخواهیم چه نخواهیم به یک رهبر سیاسی شیعه تبدیل شده و موفق شده که خود را مردی تمام عیار برای تحرکات سیاسی جریان شیعی معرفی کند که هم امتیاز می‌دهد، هم امتیاز می‌گیرد هم رقیب را ناکام می‌سازد. حتی اگر خود را گرفتار قفسی از امتیازها و محدودیت‌های سیاسی جریان‌های رقیب کرده باشد و معلوم هم نباشد با این جمع اضداد در آینده چگونه می‌خواهد دولتش را اداره کند.

مالکی یک مشکل دارد که هم به نفع اوست و هم به ضررش. او حرف‌شنوی بسیاری از توصیه‌های همکاران حزبی و مشاوران نظامی و سیاسی‌اش دارد. این از یک سو به نفع اوست چرا که نشان می‌دهد او به فکر جمعی اعتقاد دارد و از یک سو به ضرر اوست چرا که بسیاری از همین اطرافیان افراد دو رو و غیر قابل اعتمادی هستند. به غیر از چند نفر از آنها نظیر عبدالحلیم الزهیری و سامی العسکری که افراد متوازن و منطقی‌ هستند و برای حمایت از مالکی دلایل منطقی دارند، مابقی افرادی هستند که حرف و عملشان یکی نیست. برای مثال: یکی از همین اطرافیان به مجلس می‌آید و از رهبران العراقیه می‌خواهد که در برابر خودمحوری مالکی از او حمایت کنند. وقتی که با رافع العیساوی و سلمان الجمیلی از سران فهرست العراقیه قرار می‌گذارد، در جلسه حاضر نمی‌شود و پیام می‌فرستد که از انتقام مالکی می‌ترسد! آن فرد تا همین الآن که این نوشته را می‌نویسم معاون و مشاور نزدیک مالکی است. فارغ از این که این خبر صحیح باشد یا غلط اما اخبار دیگری که راوی آن نزدیکان نوری مالکی است نشان می‌دهد که برخی رهبران حزب الدعوه علیه او دسیسه‌چینی می‌کنند. مثلا علی نوری، یکی از اعضای حزب الدعوه برای العراقیه پیغام فرستاد که به مالکی خیلی فشار بیاورید، او ضعیف است و شرایطتان را می‌پذیرد. یکی از رهبران العراقیه وقتی از نیت این فرد مطلع شد به یکی از مشاوران مالکی قضیه را اطلاع داد. خود نیز از العراقیه خواست به حرف‌های او توجهی نکنند.

نمی‌خواهم از مالکی یا از رقبایش در العراقیه دفاع کنم ولی باید بپذیریم که مالکی هر چقدر هم در برابر جریان صدر و کردها کوتاه آمده باشد ولی در نهایت اوست که بیش از همه استفاده کرده چرا که حداقل احساس منت از آنها نمی‌کند در حالی که العراقیه اگر هم در برابر مالکی کوتاه بیاید کلی منت سر او خواهد گذاشت و بر عکس جریان صدر و کردها که بر خلاف العراقیه به مالکی به عنوان یک شریک سیاسی می‌نگرند با این تصور که او ضعیف است دائما به فکر امتیازخواهی و حتی عزل او خواهند افتاد.

اما به هر حال مالکی باید به فکر همکاری و نزدیکی با العراقیه نیز باشد. چرا که اگر بخواهد به سمت حزب اسلامی که شش کرسی در پارلمان دارد یا وحدت عراق که چهار کرسی در اختیار دارد برود که البته هر دوی آنها حاضرند همه گونه در برابر او سر خم کنند و رهبری‌اش را در هر حالتی بپذیرند، بزرگترین اشتباه را مرتکب شده است. بزرگترین اعضای این جریان نمی‌تواند به نزدیکی‌های ابوغریب در حوالی بغداد رود چرا که در آن جا آن قدر اشتباه کرده‌اند و معامله‌های اشتباه و بی‌نتیجه با کردها و صدری‌ها داشته‌اند که سنی‌ها به شدت با آنها دشمنی دارند.

این درست که العراقیه بسیار اشتباه کرد. یکی از بزرگترین خطاهای العراقیه این است که می‌گوید چیزی را می‌خواهد و بلافاصله خودش را قانع می‌کند که محال است به آن هدف نرسد ولی در نهایت می‌بیند نه احترام خودش را نگه داشته نه به خواسته‌اش رسیده، بدترین حالت زمانی است که نسبت به دوستی دیگران متوهم می‌شود. مثلا اتفاقی که میان دوستی ایاد علاوی با بارزانی طی ماه‌های گذشته افتاد. علاوی جلوی دیگران این گونه وانمود می‌کرد که بارزانی و کردهای هم‌پیمانش به او بیش از مالکی نزدیک هستند در حالی که حقیقت چیز دیگری است. رهبر کردستان عراق به این نتیجه رسید که خودش و حزبش و شبه‌نظامیانش و کل منطقه تحت نفوذش بهتر است که با مالکی کار کنند تا بیایند با العراقیه کنار بیایند چرا که با توجه به موقعیت کردستان میان ایران و ترکیه بهتر است که با کسی کار کند که این دو کشور به آن تمایل دارند.

با تمام این احوال خطا است اگر مالکی همکاری با العراقیه را کنار بگذارد. برخی می‌گویند مالکی گفته است که حاضر است با العراقیه منهای علاوی مذاکره کند، این اشتباه بزرگی است چرا که علاوی جزء ممزوج شده‌ای از العراقیه است و حداقل در این مرحله نمی‌توان او را کنار گذاشت. درست است که شش ماه با مالکی از سر ناسازگاری در آمد و در توهم حمایت بارزانی از خود به سر برد. اما از این موضوع که بگذریم چه سیاسی و چه اخلاقی لازم است که با العراقیه همکاری کند و بهتر هم است خودش تماس بگیرد و کار را دست معاونان و مشاورانش ندهد که او صلاحیتش برای این کار از همه بیشتر است.  

*هارون محمد، روزنامه نگار سرشناس عراقی متمایل به فهرست العراقیه است.

القدس العربی پنجم نوامبر/ ترجمه: سید علی موسوی خلخالی

کد خبر 105919

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین