۰ نفر
۲۹ آبان ۱۳۸۹ - ۱۴:۴۸

قدرت فقط برای تملک حکومت نیست بلکه استفاده از امکانات قدرت با ابزارهای مختلف برای رسیدن به اهداف ملت است.

قدرت فقط برای تملک منصب و حکومت نیست بلکه استفاده از امکانات قدرت با ابزارهای مختلف برای رسیدن به اهداف ملت و رفع نیازهای آنهاست. وقتی کسی به قدرت می‌رسد به این معنا نیست که وظیفه‌اش تمام می‌شود و از حالا به بعد هر کاری خواست می‌تواند انجام دهد. بر اساس اصول فلسفه اخلاق سیاسی وقتی کسی به قدرت رسید تازه ابتدای کارش است چرا که مسئولیت سنگینی به او محول شده و از حالا به بعد نیز باید دقت و تلاشش افزایش یابد تا وظیفه‌ای که به عهده‌ گرفته را به نحو احسن به سرانجام برساند.

رسیدن به هدف فقط به معنای تلاش برای به تملک در آوردن قدرت نیست بلکه باید برای حل و مواجهه با بحران‌ها از قدرتی که به دست آورده بیشترین بهره را ببرد تا به بهترین نتیجه ممکن برسد. ممکن است حتی نتواند با استفاده از قدرتی که در اختیار دارد دستاوردهای بسیاری به دست بیاورد ولی همین که صادقانه نشان دهد تلاش می‌کند و هدف را مقدس و ملی می‌داند خود ذاتا ارزشمند است. رسیدن به هدف در کنار تملک قدرت، تملک ابزارهای لازم برای رسیدن به شناخت و مهارت لازم برای خلق دستاورد و حل مشکلات نیز محسوب می‌شود.

هنگامی که حرف از مشارکت ملی می‌زنیم، باید شرایط آن را نیز بپذیریم. دولت مشارکت ملی‌ای که اکنون در عراق سخن از آن می‌رود، شرایطی دارد که تا وقتی که این شرایط مهیا نباشد رسیدن به قدرت و حتی تملک ابزارهای آن در کشور پر آشوبی چون عراق که هر کسی ادعایی دارد و هر طایفه و حزب و جریانی به دنبال امتیاز و منویات فردی‌اش است، نمی‌تواند دستاوردی داشته باشد و حتی بدتر از آن ممکن است قوه تخریبی نیز به بار آورد. این شرایط عبارتند از گفتگو در سایه امنیت روانی و سیاسی، ایجاد محدودیت برای هر ترک‌تازی بی‌منطق و اعتماد به داده‌های مطمئن و موثقی که تضمین کند حرکتی که برای تشکیل دولت آغاز شده بر اساس موهومات نیست.

قدرت به تنهایی مشکل‌زا نیست بلکه حتی می‌تواند بسیار هم مفید باشد. قدرت می‌تواند هم دافعه داشته باشد و هم جاذبه و هر دوی آنها اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرند برای دولتی که هدفی را تعیین کرده و هدفش هم حفظ منافع عمومی است، مفید است. مشکل زمانی است که ندانیم از قدرت چگونه باید استفاده کنیم. به عبارت دیگر مشکل در چگونگی استفاده از قدرت و ابزارهای آن برای رسیدن به هدف است.

این توصیف را گفتیم تا به وضعیتی ‌برسیم که اکنون در عراق حاکم است. فردی در عراق به قدرت رسیده و ریاست دولتی را بر عهده گرفته که از قدرت لازم برای تشکیل حکومت برخوردار است و از سوی دیگر مقبول‌ترین چهره و فرد سیاسی در میان مردم عراق محسوب می‌شود. بر اساس آخرین آمار مردم عراق مالکی را مناسب‌ترین فرد برای تشکیل دولت در عراق می‌دانند. او از قدرت لازم برخوردار است و چهره کاریزماتیکی دارد و می‌خواهد دولت وحدت ملی را در سایه این دو مزیت بزرگ خود تشکیل دهد.

در مقابل ایاد علاوی، رئیس فهرست العراقیه قرار دارد که 91 کرسی پارلمان را در اختیار دارد و پس از مالکی مردم عراق بیشترین اعتماد را به او برای تشکیل دولت دارند. ایاد علاوی و فراکسیونش از بیشترین قدرت سیاسی و اجتماعی خارجی برخوردارند. وی و متحدانش مورد حمایت ایالات متحده امریکا، کشورهای عربی و جریان‌های معتدل متمایل به حزب بعث هستند که اکنون از گردونه قدرت خارجند و عموما در خارج و در تبعید به سر می‌برند. فهرست العراقیه همچنین از چهره‌هایی برخوردار است که متاسفانه باید بگوییم قصد دارند از قدرت برای رسیدن به منویات حزبی و فردی‌شان نهایت استفاده را ببرند. به عبارت دیگر قدرت کافی برای تشکیل یک حکومت فراگیر یا مشارکت در دولتی فراگیر را دارند اما اسلوب و راه و روش‌شان قابل قبول نیست و بیشتر مبتنی بر انتخاب‌های فردی و استثنائات حزبی و طایفه‌ای است. مضافا بر این که در میان نام‌های این فهرست چهره‌هایی چون مطلک، الجنابی، االدلیمی و العانی دیده می‌شوند که سابقه نه چندان مثبتی دارند و بر اساس گزاش اسناد سازمان پاک‌سازی حزب بعث دستشان به ترور و خون بسیاری از مردم و نمایندگان بی‌گناه ملت عراق آلوده است.

اکنون این دو جریان قدرتمند به نقطه‌ای رسیده‌اند که فهمیده‌اند که باید در دولت وحدت ملی عراق با هم مشارکت داشته باشند. دو جریانی که دو خط موازی محسوب می‌شوند ولی یکی از قدرت اجتماعی بالا برخوردار است (نوری مالکی و ائتلاف دولت قانون) و دیگری (فهرست العراقیه) از قدرت تخریبی و ایذایی که در صورتی که به حقوقش که البته حق به جایی است توجه نشود، احترام به حقوق دیگران را بر نمی‌تابد، پایبندی به اصول بازی سیاسی را نمی‌پذیرد و فورا میز بازی را به هم می‌زند و آتش و تفنگ و جنگ را به مذاکره و گفتگو و تحمل ترجیح می‌دهد.

اتفاقی که روز پنج‌شنبه 11 نوامبر در روز آغاز به کار پارلمان عراق رخ داد، دلیلی بر این ادعا است. نمایندگان مجلس در حالی دومین روز جلسه خود را آغاز کردند که همه چیز از قبل توافق شده بود و بر اساس طرح آقای مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق به‌رغم گذشت 8 ماه همه جریان‌های سیاسی عراق با یکدیگر به تفاهم رسیده بودند و بنا بود جلسه مجلس نقطه پایانی برای بحران‌های جاری در کشور بر سر تشکیل دولت باشد. اما دیدیم پس از آن که اسامه النجیفی، رئیس پارلمان شد و الطیفور و السهیل به عنوان معاونان او انتخاب شدند، به دلیل سوء تفاهمی که خود العراقیه بر آن تاکید دارد، این فهرست جلسه را آن گونه به بحران کشاند و چالشی تازه خلق کرد. العراقیه با این حرکت ثابت کرد که تا چه اندازه به هیچ چیز اعتماد ندارد، فقط به فکر منافع خودش است و برای رسیدن به اهدافش چقدر ساده و به سرعت همه چیز را به هم می‌ریزد.

حال بسیاری از کارشناسان می‌پرسند آیا با چنین گروه سیاسی‌ای می‌توان ائتلاف کرد؟ این پرسشی است که بسیاری از کسانی که قربانی خشونت‌های حزب بعث و العراقیه شده‌اند از نمایندگان‌شان می‌پرسند. به خصوص بسیاری بر این اعتقادند که العراقیه و جریان‌های متمایل به حزب بعثی که در آن جمع شده‌اند، توطئه‌ای را در سر می‌پرورانند که از طریق مشارکت در دولت و حکومت کشور را به زور به عقب باز گردانند و دوران دیکتاتوری و سیاه عراق را احیا کنند. ناچاریم به آنها پاسخ دهیم، بله باید با این جریان ائتلاف کنیم. اولا به هر صورت نماینده یک جریان پرقدرت در کشور است، ثانیا برای حفظ آرامش چاره‌ای نیست که با این گروه ائتلاف شود و ثالثا برای این که قوه ایذایی آنها بر اساس آن چه توصیفش رفت، مهار شود چاره‌ای نیست که این جریان را وارد حکومت کرد تا قدرت مخرب‌شان تحلیل رود.

عراق کشور قدرت‌های فردی است. کشوری که برای این که به ایده‌آل یک کشور دموکراتیک برسد هنوز باید تمرین کند و امتحان پس دهد. هنوز به این که به این نقطه ایده‌آل برسیم که منافع عمومی بر هر چیزی رجحان دارد بسیار فاصله داریم. این فاصله را باید با تحمل و کنار آمدن با یکدیگر کوتاه کنیم.

ترجمه: سید علی موسوی خلخالی
*دکتر محمد کمال مصطفی، مشاور ارشد سازمان حقوق بشر عراق و استاد دانشگاه بغداد است که این یادداشت را به طور اختصاصی برای خبر نگاشته است.
کد خبر 109679

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین