ماجرا از این قرار است؛ دو نغمهای که آهنگساز اثر در کار خود به کار گرفت(در تیتراژابتدایی که نوحهخوانی با مطلع شعر «برخیز که شور محشر آمد» و لالایی یک بانو در تیتراژ انتهایی)،پیش از این و در سالهای اولیه دهه80 در یک سیدی در کنار کتاب اهل ماتم، به کوشش محقق و موزیسینبرجسته منطقه جنوب، محسن شریفیان،فراهم آمده بود. نگارنده این بختیاری را داشت که در همان سالها در سفری به تبریز آقای شریفیان را ببیند و این کتاب و آلبوم را از ایشان هدیه بگیرد.
زمان گذشت و چند سال بعد جهانگیر نصری اشرفی،محقق شناختهشده فرهنگ عامه و فولکلور ایران ،به فکر گردآوری مجموعه موسیقی شیعیان ایران افتاد و چنانکه بعدها آقای شریفیان به راقم این سطور گفت، او با پیشنهاد آقای اشرفی برای قراردادن برخی از نغمههایآن پژوهش مستقل در این مجموعه موافقتمیکند
در نهایت این مجموعه در یک آلبوم با 5 سیدی از سوی انتشارات ماهور به بازار موسیقی عرضه میشود.
در تیتراژ ابتدایی و انتهایی مختارنامه، هیچ نامی از فردی که چنین کاری را گردآوری کرده و حتی تهیه کننده و گردآورنده آلبوم بعدی(آقای نصری اشرفی) نیامده است و تنها به ذکر نام آقای محمد موسوی، مدیر انتشارات ماهور اکتفا شده است. این که آقای موسوی به عنوان ناشر این کار چقدر روی این اثر کار کردهاند؟ و آیا این کار و ایده آن از آقای اشرفی بود و ناشر تنها و در آخرین مراحل به انتشارآنها مبادرت کردند و یا ناشرسفارشدهنده و ایدهپرداز اصلی کار بودهاست، محل نزاع این نوشته نیست،اگر چه به دلیل نبود قراردادهای روشن و شفافی که تمامی مراحل کار را پیشبینی کند،باید این پرسش مطرح شود که وقتی اثری غیر از پخش به صورت سیدی هم مورد استفاده قرار میگیرد،حقوق معنوی ومادی گردآورندگان و پدیدآورندگان چه میشود و در کجا قرار میگیرد؟
پرسش این است؛ جایگاه گردآورنده اصلی این کار(محسن شریفیان) در کجاست؟ و اصولا آیا هیچ عقل سلیمی میتواند بپذیرد سریالی به عظمت مختارنامه ساخته شود، با بودجهای نزدیک به 20 میلیارد تومان. و در آن برای داشتن مشاوری حقوقی در کنار و همراه این گروه هیچ گونه پیشبینی و تمهیدی اندیشیده نشود که چنین مواردی را به کارگردان و تهیه کننده و حتی دستاندرکاران صدا و سیما یادآوری کند؟
اگر کارگردان و تهیه کنندهای به آهنگسازی سفارش کاری را میدهد و او هم کار را تمام و کمال تحویل میدهد،یک نفر نباید از این آهنگساز محترم بپرسد که برادر من!تو که این آهنگ و تم محوری را از چنین آلبومی گرفتی،آیا مجوز استفاده از این قطعه را هم از تهیهکننده و یا گردآورندهاصلی اثر گرفتهای؟آیا آقای میرباقری یکبار از خود پرسیدهاست که اخلاق و حلال و حرامی هم باید در این گونه موارد وجود داشته باشد؟
یا این که بعد از پخش چند قسمت از سریال و اعتراضات چندینباره گردآورنده اصلی اثر و نامهنگاری به رئیس سازمان ،تازه به یادآقایان افتاده است که بله،کسی هم آن پایینپایینها در حال غرزدن است و بهتر است با زدن نامش در انتهای تیتراژی که هزار اسم دیگر هم در ظرف یک دقیقه ونیم در آن رژه میروند کلک این مزاحم را هم بکنیم.
تمامی این موارد نشان میدهد که حتی در پس و پشت سریالی که دعوی اخلاق و شجاعت و مروت اسلامی دارد،کارهایی صورت میگیرد(آگاهانه یا ناآگاهانه)که با همان دعاوی هم همخوانی دارد.
واقعا این صدا و سیمایی که مدام درس اخلاق به دیگران میدهد،چه زمانی میخواهد خود و دستاندرکاران و تهیه کنندگانش بیاموزند که دست تطاول بر اموال آدمیان و اشخاص، به خصوص اهالی موسیقی دراز نکنند؟
آیا رئیس سازمان صداو سیما با آن دایره حقوقی عریض و طویلش نمیخواهد برای یکبار هم که شده به سخن اهل موسیقی گوش دهد و قوانین موجود را مروری دوباره کند تا دریابد که چه اخلاقا و چه شرعا و چه قانونا،درباره این گروه از هنرمندان اجحاف روا میدارند؟
نظر شما