رمان «آنتورپ» نوشته روبرتو بولانیو، رمانی است کوتاه و قطعهقطعه با نثری شاعرانه، در این رمان قتلی بیرون از یک اردوگاه اتفاق افتاده و نگهبان شب که احتمالاً راوی یا خود بولانیو است، مظنون به قتل است و در گریز از فصلی به فصل دیگر، مدام خواننده را دنبال خود میکشاند. به باور منتقدان این داستان شبیه تکهتکههای خاطرات یا تصاویر سینمایی است که فریم به فریم از جلوی چشم خواننده عبور میکند.
روبرتو بولانیو (۲۰۰۳-۱۹۵۳) شاعر و نویسنده شیلیایی است که در جهان ادبیات به عنوان نویسندهای شناخته میشود که توانست به ادبیات آمریکای لاتین کمک کند تا از سایه تقلیدهای بیپایه از رئالیسم جادویی رها شود و بار دیگر به تثبیت ادبیات تجربهگرایان جهانوطنی همچون بورخس و کورتاسار روی آورد.
رمان «آنت ورپ» بهگفته خود بولانیو محصول خشم و خشونت است. او میگوید خشم و خشونت خستهکنندهاند و او تمام روز خسته بوده است. در همه طول نوشتن این کتاب، روزها مینوشته و شبها میخوانده و چندین برابر آنچه که در نهایت بهعنوان نسخه نهایی آماده کرده، پیشنویس داشته. خودش میگوید این کتاب را برای ارواح نوشته. بیخود نیست که برچسب آنارشی محض روی این کتاب خورده است. برچسبی که خود و دوستانش روی کتاب زدهاند و سخت دربارهاش کار میکند.
او گفته است که «آنتورپ» تنها رمانی است که از نوشتنش شرمنده نیستم.
این کتاب با ترجمه محمد حیاتی، در ۱۲۰ صفحه و ۱۱۰۰ نسخه توسط نشر نیماژ منتشر شده است.
نظر شما