حسین مکی در صفحه ۳۲۳ جلد اول کتاب "تاریخ بیست ساله" از برخی دستورات هیئت وزراء کابینه کودتا در فروردین سال ۱۳۰۰ چنین یاد کرده است: «دولت برای پیشرفت سیاست خود از نظر مردمداری و جلب توجه عمومی دائما دستوراتی صادر میکرد که موافق تمایلات عمومی باشد و طبقه عوام از طرز اداره کابینه راضی باشند؛ بنابر این دستور داده شد که غیر از دو سه صنف (مانند خباز و قصاب و نظیر اینها) کلیه طبقات اصناف حتی ملل متنوعه روزهای جمعه را تعطیل عمومی نموده و پرچم ملی ایران را در موقع تعطیل بر فراز مغازه ها و دکانها و خانههای خود نصب نمایند.
بهعلاوه دستور داده شد که عبارت روی تابلو مغازهها فقط به زبان فارسی باشد و از نوشتن حروف لاتین خودداری بعمل آورند. نیز قدغن کرد که زنان خدمتکار ایرانی و مسلمان در خانه های اروپاییان و خارج مذهب خدمتگزار نشوند.
چیزی که بیشتر توجه عمومی را جلب می کرد و در ذائقه عدهای شیرین آمده بود و آن را دال بر حسن نیت کابینه میدانستند، این بود که به کلانتریها دستور داده شده بود که زنهای مسلمان در معابر عمومی و غیر عمومی کاملا حجاب داشته باشند و اگر احیانا دیده شود که کسی بدون «چاخچور» از خانه بیرون بیاید و یا پیچهاش بالا باشد، به کلانتری جلب گردد و زنان ایرانی مسلمان مجبور بودند که روبند جلوی صورت بکشند و چاخچور در بر نمایند و زنهایی که بهعوض چاخچور جوراب در پا داشتند، دستگیر میشدند.
همچنین دستور داده شده بود که کلیه دکاکین و خانههای مشروب فروشی را تعطیل کنند و از فروش مشروبات الکلی خودداری نمایند و اولین بار برای ترسانیدن مردم، یکی از مشروب فروشان ارمنی که به جرم فروش مسکرات دستگیر شده بود، بر حسب امر حکومت نظامی او را محکوم به صد تازیانه نمودند و در ملاء عام حکم حکومت نظامی را بموقع اجرا گذاردند. بدیهی است با این ترتیب دیگر احدی جرأت نمیکرد برخلاف دستور و اوامر دولت عمل کند. [...] اگر واقعا از روی ایمان این دستور بموقع اجرا گذاشته می شد، یکی از کارهای خوب کابینه بود؛ ولی افسوس که چنین نبود.
نیز به وزارت خارجه دستور داده شد، در میهمانیهای رسمی بعوض مشروبات الکلی در سر میز دوغ و نظیر آن داده شود.
همچنین قیمت اجناس را حکومت نظامی معین کرده بود و کسبه موظف بودند که بر طبق نرخ معین شده از طرف حکومت نظامی اجناس خود را بفروش برسانند و متخلفین از دستور به تازیانه محکوم میشدند؛ چنانکه روز۱۵ حمل [فروردین] یکی از قهوهچیهای خیابان علاءالدوله (خیابان فردوسی فعلی) را دستگیر کردند که چای خود را علاوه بر نرخ حکومت نظامی به فروش رسانیده بود. لذا بر طبق حکم حکومت نظامی وسط روز در سبزه میدان وی را ۵۰ تازیانه زدند. و نظایر این قضیه در حکومت سید ضیاءالدین در سبزه میدان زیاد دیده شده است.»
رضاخان که در آن موقع به نام سردار سپه شناخته میشد، علاوه بر آن که همپیمان سید ضیاء در کودتا و طرف مشورت او بود، اختیار کل قوای نظامی را در دست داشت و اجرای بسیاری از این ضوابط با عاملیت او بود. اما بخش حجاب از مجموعه این دستورات جالب توجهتر است. زیرا به توصیف حسین مکی، «در آن موقع زنهای ایرانی حجاب داشتند، منتهی بعضی از آنها بهعوض چاخچور جوراب پا میکردند و متجددین آنها هم کاملا صورت خود را نمیپوشانیدند.» همین رضاخان که در این مقطع به دنبال اجبار چاقچور (یا چاخچور، دهخدا: شلواری فراخ و دو پاچه بهم پیوسته که از کمر تا نوک انگشتان پای را مستور میداشت و زنان هنگام بیرون رفتن از خانه میپوشیدند) و پیچه (روبنده سیاه) بود تا با راضی کردن عموم اقشار متدین، مراحل کودتای خویش را تکمیل کند؛ وقتی به قدرت رسید، با همان قوای نظامی حجاب از سر زنان کشید.
البته این اقدام چندان جای تعجب ندارد، زیرا چنین افراطهایی از سوی تزویر پیشگان جویای قدرت، در تاریخ معاصر کشورمان پرتکرار است و اغلب در خاطرمان نمونههایی سراغ داریم.
* منتشر شده در کانال تلگرام نویسنده
نظر شما