2- برنامه ها روز به روز اعلام می شود ولی باید عادت کنی باز هم به سالن که می آیی ممکن است فیلم دیگری ببینی. نمونه اش سئانس آخر روز چهارشنبه و سئانس اول روز پنجشنبه (البته این تغییرات تا ظهر روز پنجشنبه است). برنامه ریزی کار مهمی است ولی اگر بلدش باشی کار سختی نیست.
3- افزایش عجیب وغریب تعداد فیلم های بخش مسابقه باعث شده تا در سینمای برج میلاد روزی 6 فیلم نمایش داده شود. اصرار هم دارند که در فاصله یکربع تا نیم ساعت بین فیلم ها نشست مطبوعاتی برگزار شود. در عمل نه آن نشست، نشست می شود، نه دیگر فیلم های آخر را می شود بدون خستگی دید.
4- صدای سالن بی اندازه خراب است. واقعا دارد کفر همه را در می آورد. حالا هرچه این روابط عمومی جشنواره اطلاعیه بدهد که صدای سالن همایش های برج میلاد در خاورمیانه نظیر ندارد، من زیربار نمی روم. من به گوش های خودم بیشتر از حرف این دوستان اعتماد دارم. اینکه روابط عمومی اعلام کرده مشکل صدا از خود فیلم هاست، هم از آن حرف هاست. اگر لابراتوارهای صدای ما این قدر ضعیف عمل می کنند و صدابرداران اسم و رسم دار سینمای ما اینقدر در کارشان نابلدند، دیگر من چه عرض کنم. انصافا شما باور می کنید؟
5- گفتم روابط عمومی، یاد یک نکته افتادم. برای اولین بار بیانات معاونت سینمایی، به همت روابط عمومی در قالب تراکت به درودیوار چسبانده شده و می شود فهمید؛ سینمایی که قرار است ایشان پاس بدارند، چه جوری است. بالاخره کار روابط عمومی همین است دیگر. (احتمالا برای حفظ در ودیوار جشنواره از دیالوگ فیلم ردپای گرگ الهام گرفته اند: "عکس آقاتهرانی بره سینه دیوار، اون دیوار دیگه نمی ریزه!"). به هرحال گمان می کنم بزرگان دیگری هم درباره سینما حرف های مهمی زده اند ولی هرگز بیاناتشان به در ودیوار هم چسبانده نشد چه رسد به اینکه آویزه گوش شود و به عمل درآید.
6- راستی باید از دست اندرکاران تشکر کنم که هنوز می شود با استفاده از کامپیوتر واینترنت جشنواره، از جشنواره انتقاد کرد. از انتقادپذیری شان هم ممنونم. دیدید؟ من خیلی هم بی انصاف نیستم.
نظر شما