علم کارآفرینی یک حوزه مطالعاتی چند رشتهای است. بسیاری از صاحبنظران و محققان کارآفرینی بر این مساله اجماعنظر دارند که کارآفرینی نهتنها یک موضوع منحصربهفرد نیست و تعریف روشنی ندارد، بلکه در مورد شیوه رفتار کارآفرینان هم توافقی وجود ندارد. یکی از دلایلی که خطمشی گذاران راهنمایی چندانی برای کارآفرینی ارائه نکردند، این است که کارآفرینی پدیدهای میان رشتهای است و طیف گستردهای از رشتهها از جمله اقتصاد، روانشناسی، جامعهشناسی و مدیریت را در بر میگیرد. ماهیت بینرشتهای پژوهشی کارآفرینی نشان میدهد که کارآفرینی پدیدهای است که واحدهای چندگانه مشاهده و تحلیل مانند فرد، گروه، شرکت، فرهنگها، مکان جغرافیایی، منابع کشورها و دورههای خاص زمانی را در برمیگیرد در حالی که یک رشته ممکن است با واحدهای تحلیل خاصی متناسب باشد. هیچ رشتهای توانایی تحلیل همه سطوح را ندارد.
دلایل نیاز به مطالعه کارآفرینی:
· کارآفرینی سازوکاری است که از طریق آن جامعه اطلاعات فنی را به محصولات و خدمات تبدیل میکند.
· کارآفرینی سازوکاری است که از طریق آن ناکارآمدهای زودگذر و فرا زمانی در اقتصاد کشف و کاهش داده میشود و در نهایت نوآوری کارآفرینی از نظریههای جمعی بازارها، شرکتها و سازمانها موجب درک ناقص ما از چشمانداز کسبوکار میشود.
باومول، اقتصاددان آمریکائی معتقد است مطالعه کسبوکار بدون درک کارآفرینی مثل مطالعه شکسپیر است که در آن شاهزاده دانمارکی از بحث ما ملّت حذف شده باشد.
برای کارآفرینی نمیتوان نقطه آغازی تصور شد، زیرا خلاقیت و نوآوری همزاد بشر بوده است.
اگرچه کارآفرینی به عنوان یک قلمرو مطالعاتی در عرصه دانشگاهی را به شوپیتر نسبت میدهندریال اما کارآفرینی تاریخی به بلندای اندیشه بشر دارد.
جامعه امروز در ایران تشنه مفاهیم کارآفرینی است. کارآفرینان به عنوان موتور اقتصادی نقشآفرینی میکنند.
اغلب آنها لایه دوم بازیگران اقتصادی هستند که فرصتهای کسبوکار راشناسایی میکنند که گاهی در مخالفت مستقیم با کسبوکار بزرگ موجود و گاهی در نقش پشتیبان شرکتها ظاهر میشوند، خطرپذیرند با فعالیتهای کارآفرینانه به دنبال شناسایی و کسب آگاهی از بازار فرصتهای جدید و نوآور هستند.
۱. نیاز جامعه امروز، در شرایط اقتصادی حال خاصی تولد درد فرهنگ کارآفرینانه است. روحیه کارآفرینی و کارآفرینشو باید در جامعه نهادینه شود. کارآفرینی در همه سطوح باید به یک فرهنگ تبدیل شود. فرهنگ کارآفرینی در مدارس و ادارات، ارگانها و سازمانها نمادین شود. باید کارآفرینی را بهعنوان یک کارکرد تبدیل کنیم. آن وقت است که تنها بازرگانان مستقل را شامل نمیشود، بلکه در عمل همه کسانی که کارکرد مذکور را به انجام میرسانند، حتی اگر آنها از کارمنئان یک شرکت بودند.
۲. کارآفرینی صرفا یک فعالیت امتیازجویی فردی نیست، بلکه عامل مهمی برای کمک به توسعه اقتصادی است.
در پایان بر خود لازم میبینم هفته جهانی کارآفرینی را به تمام کارآفرینان این مرزو بوم تبریک گویم تا باشد فرهنگ کارآفرینی به یک ارزش تبدیل شود و فرزندان من و شما در کنار گفتن شغلهای تکراری نامی از کارآفرینان بزرگ ایران به زبان آورند.
* عضو اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران
۲۲۳۲۲۵
نظر شما