264 41
هنگامی که حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام ولیعهدی مأمون را قبول کرد، شعرا از گوشه و کنار مملکت میآمدند و در مناقب امام شعر میسرودند و جایزه میگرفتند. روزی شاعر معروفی به فسق و فساد و شرابخواری به نام ابونواس که برای امام شعری نگفته بود، نزد مأمون رفت. مأمون به او گفت:«تو که مقام و موقعیت حضرت رضا علیه السلام را میدانی، چرا تا بهحال برای او شعری نگفتهای؟!» ابونواس همان جا اشعاری سرود که مضمونش این است: «به من میگویند تو در علم کلام و شاعری یگانهای، و با سخنهای تازه دُرّ افشانی میکنی. پس چرا علی بن موسی را مدح و ثنا نمیکنی و خصوصیات نیکویی را که در او جمع است، به رشته شعر در نمی آوری؟! من چگونه مدح کنم امامی را که جبرئیل خادم پدر او بوده است؟!» روایت احوال این شاعر و شعرش را از بیان استاد مهدی امین فروغی بشنوید.
کد خبر 1406000
نظر شما