در تحولات بیش از یک صد سال اخیر ایران ،زنان ایرانی نقش و جایگاه خاصی داشته اند، که نمادی از خودآگاهی روزافزون زنان در سراسر جهان بوده، که هر روز شتاب بیشتری به خود می گیرد. زنان ایران زمین در همه جنبش های سیاسی- اجتماعی کشور نقش مهمی ایفا کردند . مروری بر جنبش مشروطه وجنبش های پس از آن با توجه به نقش پنهان و آشکار زنان، گواهی طرح مطالبات اجتماعی گوناگون آنان است.
زنان ایرانی در جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران، در یکصد سال گذشته دوشادوش مردان حرکت کرده و حتی در مواقعی، مانند انقلاب اسلامی و جنبشهای اصلاح طلبانه از آنها پیشی گرفتند. این تحولات اجتماعی و حضور زنان، نتیجه رشد اجتماعی آنان بوده که از سایر تجربه های جهانی هم تاثیر پذیرفته است که موجب شد زنان توانیی های خود را باور کنند. مساله ای که در نبود آنان در جریان حرکت های اجتماعی قابل مشاهده نمی شد.
تحولات دهه های اخیر در ایران، باید با توجه به نقش تعیین کننده زنان مورد بررسی قرار گیرد. اگر این نقش نادیده گرفته شود، این مطالعات ره به جایی نمی برد.
خود باوری زنان ایرانی سبب شد تا بتوانند در فراز و نشیب های سیاسی نقش مهمی ایفا کنند، به گونه ای که حضور زنان در مبارزات علیه رژیم شاه، بسیار پرنگ بود و به بیان رهبری انقلاب اسلامی توانست پیروزی این حرکت مردمی را سرعت بخشد. بعد از انقلاب نیز نگرش امام خمینی (ره) نسبت به اهمیت و ضرورت فعالیت زنان در حوزه عمومی و اهمیت خروج آنها از حوزه خصوصی و تغییر در نقش های خانگی آنان موجب شد، زنان با وجود کارشکنی ها و اخلال آفرینی های جریان سنت گرای مقاوم در برابر تغییر و نوشدن، موفقیتهای کم نظیری راتجربه کنند، که آنها را در میان جوامع اسلامی خاورمیانه ممتاز ساخته است.
ارکان حکومتی که فضای مشارکت سیاسی را در ایران پس از انقلاب اسلامی سامان داده، حضور گسترده زنان را در دوره های مختلف انتخابات به نمایش گذاشته است.
حضور موثر زنان در عرصه سیاست، از جمله دستاوردهای این دوران گذار است. به گونه ای که زنان نه تنها در مقام انتخاب کننده، بلکه در جایگاه انتخاب شونده حضور پیدا کردند. آنها توانستند در حوزه سیاست، که در سراسر جهان همچنان مردانه مانده، نقشی پررنگ و اثرگذارعهده دار شوند. با اینکه در پرتو سخت کوشی زنان، و البته مجموعهای از عوامل دیگر، شمار زنان تحصیلکرده هر روز بیشتر می شود، اما حضور آنان در عرصه های اقتصادی و سیاسی همچنان با موانع گوناگون روبرو است، که اهمیت بستر سازی برای حذف این موانع را آشکارتر می سازد. این وضعیت با توجه به حضور گسترده زنان در مراکز آموزشی براساس ضرورت های رشد وتوسعه همه جانبه کشورمطلوب نیست و باید سازوکارهای مناسبی برای بهره گیری ازاین سرمایه گذاری، طراحی و اجرا شود تا زنان با توجه به ظرفیت وتوانایی هایی که به دست آورده اند، در مدیریت نهادهای گوناگون اجتماعی جایگاه مناسبی داشته باشند.
این نیاز و حق جامعه است که از بهترین و توانمند ترین آحاد خود بهره گیرد. با وجود افزایش زنان تحصیلکرده و کارآمد، سهم ناچیز آنان در پست های مدیریتی، از پایین ترین تا بالاترین، نمادی از محرومیت جامعه از این ظرفیت عظیم برای رسیدن به اهداف اعلام شده در مقدمه قانون اساسی و سند چشم انداز است، که تحقق نقش یک قدرت منطقه ای را در سالهای پیش رو، برای جمهوری اسلامی ایران ترسیم کرده است. هزینه های گزافی که تاکنون برای برآورده شدن آرزوهای تاریخی پرداخت شده، اهمیت توجه به این دگرگونی را روشن تر می سازد. زنان ایرانی همواره نشان داده اند، برای رسیدن به آرزوهای دیرینه خود و دستیابی به حقوق انسانی همه مردم در ایران، خستگی و ناامیدی را به جا نمی آورند.
نماینده مجلس ششم
/27214
نظر شما