«بعضی از ناشران حتی نیاز ندارند که کتاب را وارد بازار کنند، چون‌ توسط یک سازمان دولتی خریداری و یا پیش خرید می‌شود و طبیعی است که این ناشر به نیاز جامعه یا کیفیت ارائه اثر فکر نمی‌کند...»

کتاب «نظریه نمایش سیاه بازی» نوشته محسن سراجی با مقدمه خسرو حکیم در ۱۶۰ صفحه با قیمت ۳۵۰۰ تومان اوایل سال ۸۹ توسط انتشارت قطره منتشر و وارد بازار کتاب شد. این کتاب که جزء پرفروش‌ترین کتاب‌های حوزه تئا‌تر در سال گذشته لقب گرفته دارای شش بخش با عناوین «تبار‌شناسی سیاه بازی، خیرمقدم، پیش پرده‌خوانی، نمایش سیاه بازی، رقص در نمایش سیاه بازی، شیوه‌ها و شگردهای سیاه بازی» است.

در بخشی از مقدمه خسرو حکیم رابط آمده است: «این کتاب نگاهی است از بیرون به دنیای خوشایند مضحکه، دنیای سرشار از لذت احساس آزادی و رهائی... آزادی از قید و بند منطق- آن نوع از آزادی و رهائی خوشایند که در زندگی جدی و رسمی مستور مانده است. -خنده... خنده‌‌ رها و بی‌قید و بند... - «نمایش سنتی سیاه بازی»... برآمده از آئین‌ها، جشن‌ها و جشنواره‌هایی است چون «می‌رنوروزی» با دلقک و خادمان خود، «کوسه برنشین»، «تقلید چی»‌ها... و در حقیقت بخشی از هنر «عوام» «نه فقط به قصد سرگرمی، سرخوشی و شاد زیستی بلکه چه بسا وحتی نه آگاهانه- به غریزه.»

نظریه نمایش سیاه بازی

 

محسن سراجی درباره دلایل استقبال از این کتاب به خبرآنلاین گفت: «حوزه پژوهش‌های نمایش سنتی ایران دارای ظرفیت بالای تحقیقی پژوهشی است که متأسفانه تاکنون این استعداد فراوان مورد بی‌مهری قرار گرفته است. در حالیکه این گونه‌های نمایشی از تعزیه و سیاه بازی گرفته (که به نظر من متعالیترین گونه‌های نمایشی ایران هستند) تا خرده نمایش‌های بزمی و رزمی و میدانی و... برگرفته از زندگی، آیین‌ها و سنت‌های ناب ایرانی است و ریشه در نگرش او به زندگی دارد، حالا تمام بی‌توجهی‌های سالیان اخیر به داشته‌های ایرانی یک عطش و تشنگی در مخاطب ایجاد کرده است و کافی است اثری بتواند به این تشنگی او پاسخ دهد و روان نیازمند دانستن درباره ریشه‌های هویت خود را ارضا کند.»

وی در ارزیابی خود از وضعیت پژوهش بخصوص پژوهش‌های فرهنگی و حوزه‌های نشر و بازار کتاب تصریح کرد: «اتفاق خوبی که در چند سال اخیر افتاده است، رونق نمایشگاه سالیانه کتاب است، اما وقتی این اتفاق به صورت فصلی و مقطعی و موقت رخ می‌دهد و در طول سال اثر و آثاری از این استقبال به چشم نمی‌خورد، چندان خوشایند به نظر نمی‌رسد، به عبارتی یک شوک‌هایی موجب هجوم بازدیدکنندگان فراوان به نمایشگاه شده است. اگر خریداران کتاب بر اثر احساس نیاز و با انتخاب کاملا شخصی و با استفاده از سبد اقتصادی خانوار خرید می‌کنند، چرا این نیاز در فصول دیگر خود را نشان نمی‌دهد؟ اگر نمایشگاه برگزار نمی‌شد، باز هم این اتفاق می‌افتاد؟ فراموش نکنیم که این ایده آل 10روزه، به نسبت خواب آلودگی بازار کتاب در طول سال است، که چشمگیر می‌شود، نه در قیاس با جاهای دیگر دنیا.»

سراجی ادامه داد: «بررسی آماری ناشر‌انی که در هر سال، معمولا خودخواسته، تعطیل می‌شوند (که در سال‌های اخیر کم اتفاق نیفتاده است) و رونق روز افزون ناشرانی که به دنبال آموزش روش‌های تست زنی و تست‌شناسی و محفوظات پروری هستند، وضعیت نشر را روشن می‌کند. به نظرم از دست دادن یک ناشر، یعنی از کار افتادن یکی از چرخ‌های گردش دانش یک جامعه، که اتفاق سهمگینی است.»

وی معتقد است: «حادثه بعدی حمایت‌های وزارت خانه‌ها، سازمان‌ها و حوزه‌های علمی، پژوهشی، فرهنگی و هنری دولتی از بازار نشر است، متأسفانه بعضی از ناشران حتی نیاز ندارند که کتاب را وارد چرخه بازار کنند، چون‌گاه توسط یک سازمان خریداری و حتی پیش خرید می‌شود و طبیعی است که این نویسنده یا ناشر به نیاز جامعه یا کیفیت ارائه اثر فکر نمی‌کند و تنها ایجاد ارتباط و برآوردن نظر خریدار دولتی، اصلی‌ترین وجهه نظر او قرار می‌گیرد و در نتیجه با کتاب پرفروشی (که وارد کتاب فروشی نشده است) مواجه هستیم که کمترین خواننده را دارد، چون کارمند و یا کسی که کتاب را هدیه گرفته است کوچک‌ترین نقشی در انتخاب و خرید آن نداشته است، بنابراین تنها شکل و شمایلش می‌تواند تزیین بخش کتابخانه شخصی باشد.»

سراجی با اشاره به اینکه قطعا رونق حوزه نشر مقدمه‌ای برای رونق حوزه پژوهش است، ادامه داد: «امروز در ایران فعالیت در این حوزه به ۳ شکل مقدور است، اول اینکه، بتوانید یک حامی پیدا کنید لزوما دولتی، که نیاز به ایجاد ارتباط، دوستی، توصیه و... دارد. دوم اینکه موضوعاتی را که به صورت اولویت بندی و سفارشی از طریق برخی سازمان‌ها و دفا‌تر دولتی ارائه می‌شود به عنوان موضوع اثر خود انتخاب کنید، که معمولا در این شکل، صورت مسئله کاملا پاک شده است؛ معمولا این گونه آثار علیرغم هزینه به نسبت زیاد صرف شده، بدون استفاده یا کم کاربرد باقی مانده است.»

وی اضافه کرد: « سومین راه، صرف هزینه‌های شخصی، سوز دل و پاسخ به ندای درون و نیاز جامعه است، این گونه آثار معمولا از هیچ گونه حمایتی برخوردار نیستند و حتی در انتشارشان نیز به همت ناشرانی که گرفتار غم فرهنگ و دانش‌اند به اداره کتاب وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی می‌رسند که آن هم حکایت‌ها دارد... و البته من فکر می‌کنم ۷۰ درصد آبروی نشر کتاب در ایران وابسته به همت و تلاش و شور و شوق همین نویسندگان و ناشران است.»

۲۹۱/۶۰

 

کد خبر 160328

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین