۷ نفر
۱۴ شهریور ۱۴۰۱ - ۱۳:۵۴
آیا دوگروه «مومن» همدیگر را می کشند؟

دو قطبی سازی های کاذب و ایجاد التهاب از جمله  بحث حجاب، و ... جغرافیای صورت جامعه را آش و لاش کرده و ساکنان مستقر در هر کوی و برزن در جغرافیای مذکور را سرشار از کینه می کند. همه طرف های درگیر ادعای مسلمانی دارند و رسالت خود را در تحقق ارزش های دینی به رخ یکدیگر می کشند.

قبل از اسلام در سنت های جاهلی، سیاست «غلبه» منتهی به جنگ های چند ده ساله بیهوده ای می شد که تنها می توانست به هدم و نابودی آدمیان و نسل ها متوالی منتهی شود. حرکتی ضد توسعه که هیچ پیشرفتی برای جزیره العرب نداشت و این نقطه از جهان را به انزوا برده بود. گویی این سنت اژدها خوی، در جامعه ایرانی زنده شده است. زمانی که ماندلا به مردمش گفت ببخشید ولی فراموش نکنید، حسودان و کینه ورزان، آن را کاری بسیار ساده پنداشتند و آن را نکوهش کردند. مگر می شود بخشید؟

عدم درک درست از محتوای توسعه آفرین چنین پیامی، در فرهنگ ایرانی ریشه دوانده است. «روکم کنی» به سنتی بسیار پررنگ در عرصه اجتماعی، نمایندگانش را در عرصه سیاسی به قدرت رسانده و از آن جا الگوهایش در مناسبات کلان دوباره در خانواده بازتولید شده است. این فرهنگ با ترکیب با فرهنگ شیعه غالیه به همه عرصه ها نفوذ کرد و از جمله برخی مومنان به ویژه در دایره تندروها، پا را از این فراتر گذاشتند و انتقاد از استراتژی را گناه نابخشودنی و به مثابه اجتهاد در اصول تلقی کردند؛ عاملان چنین نگاه و رویکردی جز مجازات با برهان قاطع « تیغ علیه انتقاد »، چه سرنوشتی می توانستند داشته باشند.

ابتدا همگان گمان می کنند این سنت نادرست، ابتدا از زمان جنگ تحمیلی پدید آمد که منتقد به جنگ و سیاست های رایج، مستحق مرگ معرفی می شد و شعار «مرگ بر ...» بر ناقدان از هر کوی برزنی بلند بود. این نگاه پشتوانه حقانیت استراتژی و نظریه خود را نه استحکام علمی مبتنی بر واقعیت، که در خون شهدا جستجو می کند. اما افکار عمومی اغلب از چنین میراثی که قبل از انقلاب از چپ چریکی نشات می گرفت ،غافل است.

در برخی گروه های چریکی چپ مسلمان، انتقاد به مشی تدوین شده از سوی حنیف نژاد، خیانت به حنیف نژاد و شهدای راه او تلقی می شد. این میراث طابق نعل باالنعل به نیروهای تندرو منتقل شد. چنین نگاهی ادامه یافت و در عمل ابعاد منطقی به خود نگرفت. در انتخابات ۸۸ زخمی بر پیکر جامعه وارد شد. از آن زمان جامعه چند پاره شد و در آبان ۹۶ و دی ۹۸ تعمیق شد. تحریم ها و جراحی اقتصادی کنونی نیز به اهرم هایی تبدیل شده اند که گویی کسی می خواهد بدون بیهوش سازی غده را با پاره کردن از درون شکم بیمار خارج کنند.

در چنین شرایطی، دو قطبی سازی های کاذب و ایجاد التهاب از جمله بحث حجاب، و ... جغرافیای صورت جامعه را آش و لاش کرده و ساکنان مستقر در هر کوی و برزن در جغرافیای مذکور را سرشار از کینه می کند. همه طرف های درگیر ادعای مسلمانی دارند و رسالت خود را در تحقق ارزش های دینی به رخ یکدیگر می کشند. عمل به تکلیف در این باره همواره لقلقه زبان است. غافل از آن که نمایندگان خودخوانده دین، گویی از آیات حیات بخش آن بهره ای نبرده اند. به نظر می رسد برای حفظ انسجام سیاسی و اجتماعی اگر به آیه زیر عمل کنیم بسیاری از مسایل ۱۵ سال گذشته قابل ترمیم خواهد بود. البته چنین امری نیازمند اراده ملی است. قرآن در برابر خصومت و درگیری ها و حتی فراتر از آن کشتار یکدیگر توسط مومنان که در عرب ها رایج بود و به راحتی از جامعه و حوزه سیاست نمی توانست رخت بربندد می فرماید:

وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا ۖ فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَی الْأُخْرَیٰ فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّیٰ تَفِیءَ إِلَیٰ أَمْرِ اللَّهِ ۚ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا ۖ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ

«و اگر دو طایفه از اهل ایمان با هم به قتال و دشمنی برخیزند البته شما مؤمنان بین آنها صلح برقرار دارید و اگر یک قوم بر دیگری ظلم کرد با آن طایفه ظالم قتال کنید تا به فرمان خدا باز آید، پس هر گاه به حکم حق برگشت با حفظ عدالت میان آنها را صلح دهید و همیشه (با هر دوست و دشمنی) عدالت کنید که خدا بسیار اهل عدل و داد را دوست می‌دارد. (ترجمه قمشه ای)»

آیا سیاستمداران دینی هیچ گاه چنین آیه ای را مشاهده نکرده اند؟ آیه ای که تاکید دارد که دو گروه «مومن» تاکید می کنم آیه می فرماید دو گروه «مومن» با یکدیگر به قتال و جنگ می پردازند. امر قرآن بر آن است که میان آنان صلح برقرار کنید. و اگر یکی تن به عدل نداد، و «ظلم» کرد، با او مبارزه کنید. نکته حیاتی در این آیه در این است که قاعده حکمیت بین دو گروه «ظلم» است. یعنی قاعده ای جهانی که در حال حاضر می تواند در جنگ اوکراین نیز مد نظر قرار بگیرد. ولی در آیه هیچ تاکیدی بر این که کدامیک بیشتر نماز می خواند و عبادت می کند، و یا دیدگاهش در باره فلان موضوع استراتژیک به شما نزدیک و یا در نهایت با شما وحدت استراتژیک دارد ، نمی کند. مهمترین مساله آن است که بر «ظلم» تاکید می شود. شاید بخش مهمی از زندگی امیرالمومنین علی (ع) در این سخن ایشان خلاصه شود که آن‌وقت می‌فرماید: «و کونا للظّالم خصماً و للمظلوم عوناً.» خصم ظالم و یاری دهنده به مظلوم باشید.

آیا با این معیار و تبدیل آن به رویه و نظم سیاسی و اجتماعی، و تاکید براین که «ببخشیم ولی فراموش نکنیم» و در نهایت درس آموزی از عقب افتادگی های ناشی از خصومت و خشونت، با جامعه ای توام با صلح و ترمیم زخم های دو دهه گذشته مواجه نخواهیم شد؟

*روزنامه نگار

۲۱۲۱۶

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1670369

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 8 =