مروری بر حوادث ایران در دوشنبه 14 شهریور 1390

دستگیری زورگیرهای قلدر

روزنامه جام‌جم نوشت: مرد سابقه‌داری که با همدستی یکی از دوستانش با خرید خودروهای قولنامه‌ای و تردد با آنها از مردم زورگیری می‌کرد، دستگیر شد.رسیدگی به این پرونده روز هفتم شهریورماه با شکایت مردی مبنی بر سرقت پول‌هایش از سوی 2 مرد جوان در کلانتری 119 مهرآباد جنوبی تهران آغاز شد.شاکی به پلیس گفت: مادرم در بیمارستان بستری بود و هزینه عمل جراحی‌اش را باید هرچه زودتر به بیمارستان پرداخت می‌کردم. با سوار شدن به خودروی دوستم در مسیر راه بیمارستان بودیم که بنزین خودرو تمام شد.وی اضافه کرد: در همین موقع یک خودروی زانتیا مقابلمان متوقف شد. با دیدن 2 سرنشین آن خواستم تا مرا به بیمارستان ببرند و قرار شد دوستم دقایقی بعد به من ملحق شود. در میانه راه یکی از سرنشینان خودروی زانتیا با قمه مرا به مرگ تهدید کرد و با سرقت 350 هزار تومان پول و گوشی تلفن همراهم، مرا از خودروی در حال حرکت بیرون انداخت و از آن محل متواری شدند.
در پی اظهارات شاکی، چهره‌نگاری رایانه‌ای از 2 سارق فراری صورت گرفت. ماموران در مرحله بعدی تحقیقات با استعلام از سامانه پلیس متوجه شدند مالک خودروی زانتیا در محله تجریش تهران زندگی می‌کند.با احضار مالک خودرو به کلانتری و تحقیق از وی معلوم شد او خودرو را سال گذشته به طور قولنامه‌ای به مردی فروخته و او دیگر برای سند زدن خودرو به نام خود مراجعه ‌نکرده است.
فرار متهم هنگام خروج از خانه‌اش
به این ترتیب، تحقیقات ادامه داشت تا این‌که خانه خریدار خودرو در محله یافت‌آباد شناسایی شد و ماموران او را پیش از بیرون آمدن از خانه دستگیر کردند. در بازرسی از خانه متهم، ده‌ها عدد سیم‌کارت مسروقه، یک قبضه سلاح قلابی و یک دستگاه بی‌سیم کشف و ضبط شد.همچنین در بازرسی از پارکینگ مجتمع، خودروی زانتیای متهم کشف و توقیف شد.
متهم به کلانتری منتقل و در بازجویی‌ها مدعی شد به اشتباه دستگیر شده است. در بررسی از سوابق کیفری متهم به نام احسان معلوم شد او در زمینه سرقت خودرو چند باری دستگیر شده و به زندان رفته است. به این ترتیب، متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت که در جریان بازجویی‌ها به ده ها فقره سرقت با تهدید قمه اعتراف کرد.سرهنگ اسدی، رئیس پایگاه پنجم پلیس آگاهی در این رابطه گفت: با اعترافات متهم تلاش برای شناسایی مالباختگان و همچنین دستگیری دیگر همدست متهم ادامه‌دارد.

 

 

6 محکوم در اهواز به دار مجازات آویخته شدند

روزنامه جام‌جم نوشت: سرپرست روابط عمومی دادگستری استان خوزستان از اعدام 6 محکوم در زندان کارون اهواز خبر داد.
حجت‌الاسلام عبدالحمید امانت در نشستی خبری در جمع نمایندگان رسانه‌های ارتباط جمعی در اهواز گفت: حکم اعدام 3 مجرم صبح یکشنبه در اهواز به مرحله اجرا درآمد.وی افزود: این سه محکوم به استناد مواد 108 و 110 قانون مجازات اسلامی، به دلیل ارتکاب اعمال منکر و خلاف شرع از سوی شعبه 17 دادگاه انقلاب اسلامی اهواز به اعدام محکوم شده بودند.سرپرست روابط عمومی دادگستری خوزستان افزود: این سه‌ نفر علاوه بر ارتکاب اعمال ناپسند، مرتکب اعمال دیگری مانند آدم‌ربایی و سرقت مقرون به آزار هم شده بودند که حکم اعدامشان از سوی شعبه 14 دیوان عالی کشور مورد تایید قرار گرفت و صبح دیروز اجرا شد.
امانت اظهار کرد: همچنین یک قاچاقچی مواد مخدر به دلیل حمل و نگهداری بیش از 6 کیلوگرم هروئین از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی اهواز به اعدام محکوم شد که این رای از سوی دادستان کل کشور مورد تایید قرار گرفت و صبح دیروز در اهواز اجرا شد.
وی خاطرنشان کرد: 2 نفر دیگر نیز به اتهام ارتکاب عمل نامشروع تجاوز به عنف و سرقت در یکی از شهرستان‌های استان، دیروز در زندان کارون اهواز اعدام شدند؛ حکم اعدام این دو نفر هم از سوی شعبه 17 دادگاه کیفری خوزستان صادر و توسط شعبه 15 دیوان عالی کشور مورد تایید قرار گرفت. وی تصریح کرد: طبق اعترافات، این دو نفر نقشه سرقت از منزل شاکی را شب قبل از حادثه کشیده بودند و در شب حادثه با پوشاندن صورت خود وارد منزل شاکی شده‌اند و با یک فندک شبیه به اسلحه مرد صاحبخانه را تهدید کرده و دست‌های او را بسته‌اند. پس از زندانی کردن مرد صاحبخانه در یکی از اتاق‌ها و پس از تجاوز به عنف، مقداری طلا و پول از آن منزل سرقت کرده‌اند. طبق ماده 82، 63 و 105 قانون مجازات اسلامی، حکم اعدام آنها صادر و پس از تایید، اجرا شد.
امانت هشدار داد که تبهکاران، اراذل و اوباش و متجاوزان به حقوق مردم از راهی که انتخاب کرده و در آن قرار دارند، بازگردند و توبه کنند، در غیر این‌صورت قوه قضاییه و دادگستری خوزستان در مبارزه با این افراد کوتاه نمی‌آید.
وی یادآور شد: دادگاه رسیدگی به پرونده قتل یک پدر و فرزند 7 ساله‌اش به وسیله اسلحه دست‌ساز، روز 21 شهریورماه در شعبه 16 دادگاه انقلاب اسلامی اهواز برگزار می‌شود.

 

 

قتل مرموز مادر و دختر در شرق تهران

روزنامه جام‌جم نوشت: در پی قتل مرموز مادر و دختری در شرق تهران، پرونده این دو جنایت برای شناسایی و دستگیری عامل یا عاملان این حادثه دلخراش آغاز شد.
در دقایق اولیه بامداد دیروز ـ یکشنبه ـ فردی هراسان در تماس با پلیس 110 از قتل 2 نفر از بستگانش در خیابان پیروزی خبر داد.به دنبال این تماس ماموران کلانتری 110 با حضور در محل و مشاهده اجساد زن 52ساله‌ای همراه دختر 22 ساله‌اش موضوع را به بازپرس شعبه 2 دادسرای جنایی تهران گزارش کردند. با حضور بازپرس شاهنگیان و تیم بررسی صحنه پلیس آگاهی، معلوم شد این مادر و دختر به نام‌های مینو و مینا با ضربات چاقو به قتل رسیده‌اند.
با تحقیق مقدماتی در محل جنایت و دستور انتقال اجساد به پزشکی قانونی، پرونده برای رازگشایی از دو جنایت به شعبه 10 پلیس آگاهی ارسال شد.سرهنگ حاجی‌زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی در ارتباط با قتل مادر و دختر گفت: در حال حاضر، تحقیقات در این باره آغاز شده و فرضیه‌های مختلفی وجود دارد که در دستور کار ماموران پلیس آگاهی قرار گرفته است.

 

انتقال مرگبار مرد شیشه‌ای به کمپ

روزنامه قدس نوشت:  راز مرگ جوان شیشه‌ای در مسیر کمپ ترک اعتیاد با نظریه پزشکی‌قانونی فاش شد.ساعت 22 شامگاه 31 تیرماه سال‌جاری از طریق مرکز درمانی اسلامشهر، مرگ مرموز پسر جوانی به کلانتری 15 امامزاده عقیل اعلام شد.با حضور مأموران در محل و بررسی‌های میدانی مشخص شد که جسد متعلق به جوانی 25 ساله به نام «علی» است که توسط 2 مرد 15 و 35 ساله به نام‌های «محمدرضا» و «علیرضا» به بیمارستان منتقل شده است. با این مرگ مرموز، پرونده به دستور قاضی شعبه 101 دادگاه آفتاب در اختیار پلیس آگاهی اسلامشهر قرار گرفت. در تحقیقات انجام شده از محمدرضا و علیرضا هر 2 ادعا کردند که «علی» اعتیاد به شیشه داشت و آنها قصد داشتند تا با هماهنگی خانواده علی، او را به مرکز ترک اعتیاد در منطقه افسریه تهران منتقل کنند که در بین راه حالش بد شده و با وجود آنکه آنها سریعا او را به بیمارستان منتقل کرده‌اند، اما او به علت نامشخصی جان باخته است. در این مرحله پرونده در اختیار اداره 10 پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت و آنان پی‌بردند با توجه به اعلام نظریه پزشکی‌قانونی آثار ناشی از خفگی در دور گردن قربانی و اینکه علت مرگ خفه شدن به خاطر انسداد مجاری تنفسی است، خود را در برابر 2 قاتل خاموش دیدند. «محمدرضا» که چاره‌ای جز اعتراف نداشت به کارآگاهان گفت: ساعت 20:30 شب من و علیرضا با هماهنگی پدر علی جهت انتقال پسرش به مرکز ترک اعتیاد به خانه آنها واقع در افسریه رفتیم که در زمان حضور ما در خانه، علی در حال کشیدن شیشه بود. او با دیدن من و علیرضا قصد فرار از خانه را داشت که او را گرفته و سوار خودرو کردیم؛ در مسیر انتقال علی به مرکز ترک اعتیاد بودیم که او دائما با ما درگیر می‌شد و به ما ناسزا می‌گفت. برای همین من نیز برای آرام کردن وی دستمالی را که همراهم بود به دور گردن او پیچیدم و مدتی نگه داشتم تا ساکت شد؛ زمانی‌که به مرکز ترک اعتیاد رسیدیم، علی بیهوش شده بود و تکان نمی‌خورد. سریعا او را به بیمارستان انتقال دادیم که در آنجا اعلام کردند علی جان باخته است.

 

 
راز جنازه زنی در زباله‌ها

روزنامه شرق نوشت: درگیری به خاطر ندادن هزینه‌های زندگی به زن صیغه‌ای انگیزه‌ای بود که مرد جوان به خاطر آن، همسرش را کشت و جسدش را میان زباله‌ها رها کرد.آخرین روزهای سال 89 بود که ماموران شهرداری شهرستانی در استان فارس به پلیس اعلام کردند جسد زنی جوان را در لابه‌لای زباله‌ها پیدا کرده‌اند.به دنبال اعلام این گزارش و حضور ماموران در محل، به دستور بازپرس کشیک، جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت. پس از آن بررسی‌ها نشان داد جنازه متعلق به زنی جوان به نام ثریا است که با جسمی سخت به سرش ضربه زده شده است، البته پزشکی قانونی اعلام کرد با توجه به آثار برجای مانده روی گردن این زن علت اصلی مرگ او خفگی با جسم نرم و قابل انعطاف است.
کارآگاهان در ادامه برای رازگشایی از این جنایت اعضای خانواده ثریا را مورد بازجویی قرار دادند. مادر این زن جوان گفت: ثریا مدتی قبل از شوهرش جدا شد، آنها با هم مشکل داشتند اما من نمی‌توانم با قاطعیت بگویم داماد سابقم دست به این کار زده ‌است و به شخص دیگری هم شک ندارم. کارآگاهان باتوجه به اینکه جسد زن جوان با لباس راحتی خانه پیدا شده بود، احتمال دادند او در خانه و توسط یک آشنا به قتل رسیده ‌است. به همین دلیل شوهر سابق مقتول تحت بازجویی قرار گرفت اما اتهام قتل را رد کرد و گفت: «من و ثریا با هم به شدت اختلاف داشتیم به همین خاطر هم از هم جدا شدیم ولی پس از طلاق دیگر او را ندیدم.»
از آنجا که مدرکی علیه این مظنون وجود نداشت وی آزاد شد و تجسس‌ها تا آنجا ادامه پیدا کرد که افسران جنایی پی بردند ثریا چندماه قبل از مرگش به صورت موقت به عقد مردی به نام نادر درآمده بود و با وی اختلافاتی داشت. به این ترتیب نادر بازداشت شد. او که ابتدا مدعی بود نقشی در قتل ثریا ندارد در بازجویی‌های فنی لب به اعتراف گشود و گفت این جنایت را با همدستی پسرخاله‌اش انجام داده است.نادر در اعترافاتش گفت: چند ماه قبل با ثریا آشنا و متوجه شدم او از شوهرش جدا شده‌است. از او خواستگاری کردم و ثریا هم قبول کرد با من به صورت موقت ازدواج کند. چند هفته‌ای از ازدواج‌مان گذشته بود که دعواهای ما شروع شد. ثریا به من می‌گفت باید خرجی بدهم. او می‌گفت پولی ندارد که زندگی‌اش را تامین کند ولی من خودم زن و بچه داشتم و درآمدم به اندازه‌ای نبود که هزینه‌های زندگی وی را تامین کنم اما گوش ثریا به این حرف‌ها بدهکار نبود و می‌گفت مشکلات من به او ربطی ندارد و هر طور که شده باید خرجی‌اش را بدهم. به ثریا پیشنهاد دادم با خوشی از هم جدا شویم اما او قبول نمی‌کرد صیغه‌نامه دست ثریا بود و من نمی‌توانستم آن را فسخ کنم. تصمیم گرفتم موضوع را به پسرخاله‌ام بگویم.
متهم ادامه‌ داد: پسرخاله‌ام قبول کرد کمکم کند ثریا را از سرراه برداریم. روز حادثه با هم به خانه رفتیم من دوباره از ثریا خواهش کردم موضوع را با آرامش حل کنیم و بهتر است از هم جدا شویم قبول نکرد و با فریادهایش من را عصبی کرد. با چوب یک ضربه به سرش زدم و وقتی زمین افتاد او را خفه کردم. بعد با کمک پسرخاله‌ام جسد را به منطقه‌ای که زباله‌های شهر را می‌ریختند بردیم و آنجا رهایش کردم.
با توجه به این اعترافات بود که پلیس، پسرخاله متهم را هم بازداشت کرد. این مرد ابتدا منکر قتل شد اما بعد اتهام خود را قبول و به همدستی با پسرخاله‌اش اعتراف کرد. بنابراین گزارش تحقیقات از دو متهم ادامه دارد و آنها بعد از تکمیل و صدور کیفرخواست در دادگاه کیفری استان فارس محاکمه می‌شوند.

 

 

اغفال اینترنتی 16 دختر جوان

روزنامه شرق نوشت: تحقیقات درباره پسری که با به دست آوردن تصویر دختری جوان از او اخاذی کرده بود نشان داد او با این ترفند از 16 دختر باج‌گیری کرده است. 
دختری به‌نام عاطفه اوایل شهریورماه نزد پلیس رفت و گفت پسر جوانی از او سه‌میلیون تومان اخاذی و او را تهدید کرده اگر به خواسته‌هایش تن ندهد تصاویر خصوصی‌اش را در اینترنت منتشر می‌کند. عاطفه آنچه را که رخ داده بود این‌طور بازگو کرد: مدتی قبل پیامی اینترنتی دریافت کردم که در آن پسر جوانی مدعی شده بود تعداد زیادی از عکس‌های خصوصی من را در اختیار دارد. ابتدا به این پیام توجه نکردم ولی چند روز بعد او پیام دیگری را برایم فرستاد که در آن چند عکس از خودم را دیدم. این پیام نشان می‌داد تهدید‌های پسر ناشناس جدی است به همین دلیل چون آبرویم را در خطر می‌دیدم با او چت کردم تا بفهمم خواسته او چیست. پسر جوان مدام من را تهدید می‌کرد و من را از انتشار عکس‌هایم می‌ترساند. نمی‌دانستم او عکس‌ها را از چه راهی به دست آورده است. من هنوز سردرگم بودم که پسر جوان شماره حسابی به من داد و خواست مبلغ یک میلیون تومان به این حساب واریز کنم. من هم به ناچار این کار را انجام دادم تا او دست از سرم بردارد اما یک هفته بعد پیام‌های تهدید‌آمیز او دوباره شروع شد. او این‌بار دو میلیون تومان می‌خواست و من هم راهی جز عملی کردن خواسته‌هایش نداشتم. حدود یک ماه از شروع اخاذی‌های جوان ناشناس گذشت و در حالی که من سه‌میلیون تومان پول به او داده بودم او باز هم از من پول می‌خواست. به همین دلیل تصمیم گرفتم از پلیس کمک بگیرم.
در پی اظهارات ثبت دختر جوان به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای رسیدگی به جرایم رایانه‌ای ماموران پلیس فتا تلاش‌های خود را برای ردیابی جوان اخاذ آغاز کردند اما نکته مبهم برای آنها چگونگی به دست آوردن تصاویر خصوصی دختر جوان توسط متهم بود. شاکی در اظهاراتش گفته بود پیش از این رابطه‌ای با پسر جوان نداشته و هیچ عکسی برای او نفرستاده است. این موضوع موجب شد ماموران به دختر جوان مظنون شوند و وی را به پلیس فتا احضار کنند.
عاطفه زمانی که خود را در تنگنا دید حرف‌های تازه‌ای زد و گفت متهم دوست اینترنتی‌اش به‌نام فرهاد است. او در این‌باره گفت: از چند ماه قبل در چت‌روم با فرهاد آشنا شدم و بعد از چند مرتبه چت‌کردن رابطه دوستانه‌ای با یکدیگر پیدا کردیم. در حالی که او هنوز من را ندیده بود گفت عاشقم شده است و به زودی می‌خواهد به خواستگاری‌ام بیاید. او از من خواست تعدادی از عکس‌های خصوصی‌ام را برایش بفرستم تا آنها را به مادرش نشان دهد. من هم حرف‌هایش را باور کردم و حدود 30 قطعه عکس برایش ای‌میل کردم اما از آن روز به بعد رفتار فرهاد تغییر کرد و گفت باید به حساب بانکی‌اش پول واریز کنم. او گفته بود اگر به خواسته‌هایش بی‌توجهی کنم عکس‌هایم را در سایت‌های مستهجن منتشر می‌کند. من هم که می‌ترسیدم آبروریزی شود در چند مرحله مبلغ سه میلیون تومان به حساب فرهاد واریز کردم.
اظهارات عاطفه کلید این معما را در اختیار ماموران گذاشت و آنان با بررسی حسابی که دختر جوان پول‌ها را به آن واریز کرده بود مخفیگاه فرهاد را شناسایی و او را دستگیر کردند. متهم 26 ساله وقتی در برابر دختر جوان قرار گرفت اتهامش را پذیرفت اما با بررسی رایانه شخصی وی مشخص شد او از دختران دیگری نیز با این ترفند اخاذی کرده است. تحقیقات بیشتر در این‌باره و همچنین بررسی حساب بانکی او نشان داد فرهاد تاکنون در مجموع 16 دختر جوان را فریب داده و از آنان باج‌گیری کرده است. بر اساس این گزارش هم‌اکنون متهم در بازداشت به‌سر می‌برد و تحقیقات از وی ادامه دارد.

 

 

26 سوگند برای اثبات قتل

روزنامه شرق نوشت: اعضای خانواده جوانی که در یک کمپ اعتیاد جان باخته ‌بود 26بار قسم خوردند متهم پرونده، قاتل است. 
مقتول که جوانی 35ساله به نام شهرام بود چهار سال قبل در استخر یک مرکز ترک‌اعتیاد جان خودش را از دست داد.
خانواده شهرام بعد از مرگ او مدعی شدند علت مرگ شهرام ضربه‌ای بود که چند روز قبل از مرگ توسط دوستش مرتضی به او وارد شده‌ است. با این شکایت مرتضی بازداشت شد و مورد بازجویی قرار گرفت. این متهم در بازجویی‌ها به پلیس گفت: من شش روز قبل از حادثه با شهرام درگیر شدم. آن روز رفته ‌بودم پولم را از شهرام بگیرم که او و دوستانش سرم ریختند و من را زدند. من هم با چاقو ضربه‌ای به شهرام زدم که به سرش برخورد کرد بعد هم او به بیمارستان رفت و سه بخیه به سرش زدند و به خانه برگشت. بعد از آن دیگر من از او خبر نداشتم.
برادر شهرام که مرتضی را قاتل می‌دانست نیز در جریان تحقیقات گفت: بعد از دعوای مرتضی و شهرام، من برادرم را برای ترک اعتیاد به کمپ بردم چند روز بعد به من گفتند شهرام در استخر کمپ جان داده‌ است. متصدی آنجا به من گفت او برای شنا به استخر رفته‌ بود و در آب شیرجه زد اما بعد از چند دقیقه حالش بد شد. شهرام را به بیمارستان رساندم و گفتند خونریزی شدید مغزی کرده ‌است. تنها ضربه‌ای که به سر برادرم خورده، ضربه‌ای بود که مرتضی زد.
وقتی مرتضی برای محاکمه به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده‌شد بار دیگر قتل را انکار کرد و وکیل‌مدافع مرتضی هم گفت: شاید سر شهرام هنگام شیرجه‌زدن به ته استخر خورده‌ یا اینکه در کمپ برای او اتفاقی افتاده ‌باشد. به هر حال موکل من بی‌گناه است و دعوای او و مقتول شش روز قبل از مرگ شهرام اتفاق افتاده بود. پزشکی‌قانونی هم اعلام کرده ضربه وارد شده به سر متوفی به قدری مهلک و کشنده ‌است که امکان ندارد فردی دچار این ضربه و وسعت خونریزی در مغز شود و شش روز زنده‌ بماند. بنابراین ضربه دیگری به سر او برخورد کرده و باعث مرگش شده و کسی خبر ندارد در آن کمپ چه اتفاقی برای مقتول افتاده ‌است.
قضات شعبه 74 با توجه به کافی نبودن مدارک تصمیم گرفتند، مراسم قسامه برگزار کنند بنابراین به اولیای‌دم گفته‌ شد باید 25 نفر از اقوام نسبی خود را برای سوگند به قرآن در مورد مجرم‌ بودن متهم در قتل شبه ‌عمد معرفی کنند. روز گذشته شش برادر مقتول و پدر و مادرش در دادگاه حاضر شدند. بعد از اینکه شش برادر مقتول سوگند یاد کردند که مرتضی عامل مرگ برادرشان است، پدر و مادر متوفی نیز هرکدام 10‌بار قسم خوردند.در ادامه مرتضی باز هم اتهامش را قبول نکرد و گفت: بعد از آن حادثه شهرام به بیمارستان رفت و حتی از سرش عکس هم گرفتند، مرگ او هیچ ربطی به من ندارد.بنابراین گزارش بعد از پایان جلسه هیات قضات شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
56282

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 171441

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • !!!!!!!!! IR ۰۵:۴۷ - ۱۳۹۰/۰۶/۱۴
    2 0
    درمورد خبر آخر آيا نظر پزشكي قانوني سند نيست ؟؟؟
  • غلامرضا مخلصي زاده ملقببه حاج مخلص IR ۰۵:۵۶ - ۱۳۹۰/۰۶/۱۴
    1 6
    من خوزستان رااز لوث وجود اشرار معتاد متجاوز و زورگير پاك ميكنم از صفحه روزگار پاكتان ميكنم كثافت ها... بزودي در ميادين فوتبال نيز چند نفر را دار خواهم زد