مروری بر حوادث ایران در شنبه 5 شهریور 1390

فرار مرگبار از دست سرباز پلیس

روزنامه شرق نوشت: مردی که متهم است هنگام فرار از دست ماموران پلیس، یک سرباز را به قتل رسانده در پی صدور کیفرخواست در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه می‌شود. این متهم که عباس نام دارد از مردادماه سال گذشته در بازداشت به سر می‌برد و تاکنون پرونده او مراحل مقدماتی تحقیق را طی می‌کرد.
ساعت 24 شامگاه 28 مرداد سال گذشته دو مامور کلانتری شهرزیبا حین گشت‌زنی در محدوده استحفاظی‌شان به دو جوان که در یک فضای سبز پرسه می‌زدند، ظنین شدند. دو مامور که یکی از آنها کادری نیروی انتظامی و دیگری سربازی به نام محمد بود، برای بررسی اوضاع سراغ دو مظنون رفتند و در بازرسی بدنی از یکی از آنها یک قبضه چاقوی بزرگ پیدا کردند. به این ترتیب، این مرد به نام عباس در اختیار سرباز کلانتری قرار گرفت و او هم متهم را سوار خودرو کرد و خودش نیز در نزدیکی ماشین منتظر مافوقش ماند.
در این بین مامور کادری به بازجویی از اسماعیل - متهم دوم- پرداخت. پرسش و پاسخ‌ها هنوز تمام نشده بود که عباس فرصت را برای فرار مناسب دید؛ او در یک حرکت ناگهانی خودش را به پشت فرمان خودرو رساند و به راه افتاد.
محمد که نمی‌خواست اجازه بدهد متهم از چنگش فرار کند برای متوقف کردن خودرو از شیشه سمت شاگرد آویزان شد، اما عباس بدون اعتنا به این موضوع به سرعت به حرکت ادامه داد و سرباز جوان را به گاردریل کوبید و او را 400‌متر روی زمین کشاند و توانست به فرارش ادامه بدهد. در این اوضاع اسماعیل نیز توانست از دست مامور کادری بگریزد.
دقایقی بعد از این واقعه امدادگران اورژانس، محمد را به بیمارستان رسول اکرم(ص) رساندند، اما این جوان به علت شدت جراحات جان باخت. در حالی که اتهام عباس از حمل سلاح سرد به قتل تغییر کرده بود، تیم ویژه‌ای از کارآگاهان ماموریت یافت این متهم و همدست فراری‌اش را شناسایی و بار دیگر دستگیر کند.
بازداشت اسماعیل خیلی زود انجام شد. او وقتی تحت بازجویی قرار گرفت، گفت: «من و عباس روز حادثه برای خرید ماده‌ مخدر شیشه به آن پارک کوچک رفته بودیم اما قبل از خرید مواد، ماموران ما را بازداشت کردند. من وقتی دیدم عباس فرار کرد و توجه مامور محافظ من به او جلب شده، از فرصت استفاده و فرار کردم.»
ماموران در ادامه با راهنمایی‌های اسماعیل، دوست او را دستگیر کردند. عباس در بازجویی‌ها مدعی شد به هیچ‌وجه قصد نداشته سرباز وظیفه را بکشد. او گفت: «من به تازگی با دختری دوست شده بودم که به شیشه اعتیاد داشت. آن روز نیز همراه اسماعیل رفته بودم تا برای آن دختر شیشه بخرم. وقتی من فرصت را برای فرار مناسب دیدم، پشت فرمان نشستم اما آن سرباز حاضر نبود رهایم کند و به ناچار او را به گاردریل کوبیدم تا دستش را از شیشه ماشین بردارد اما نمی‌خواستم او را بکشم.»
این متهم ادامه داد: «من بعد از فرار به پارکی جنگلی در غرب تهران رفتم و ماشین را آنجا رها کردم، خودم هم چند روزی مخفی شدم تا اینکه با این تصور که آب‌ها از آسیاب افتاده است به همان فضای سبز برگشتم و دستگیر شدم.»
بازپرس جنایی بعد از تکمیل بازجویی‌ها و بازسازی صحنه قتل، عباس را در مرگ سرباز وظیفه که فقط دو ماه از خدمتش باقی مانده بود، گناهکار شناخت. پس از آن، نماینده دادستان نیز با صدور کیفرخواست خواهان مجازات متهم شد. به این ترتیب پرونده در اختیار قضات شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت و آنها به زودی متهم به قتل را محاکمه خواهند کرد.

 

 

قتل مادر به خاطر سوءظن

روزنامه شرق نوشت: مشکوک شدن پسرجوانی به رفتار مادرش سبب شد، او دست به چاقو ببرد و جان مادر را بگیرد.
فروردین ماه امسال به ماموران آگاهی شهرستان داراب در استان فارس خبر رسید، زنی به طرز فجیعی در خانه‌اش کشته شده است. زمانی که کارآگاهان جنایی به محل حادثه رفتند با پیکر بی‌جان زنی حدودا 45 ساله به‌نام عفت روبه‌رو شدند که بر اثر اصابت ضربات متعدد کارد از پا در آمده بود. شواهد از آن حکایت داشت که زمان وقوع این جنایت هیچ‌کس در خانه حضور نداشته و چند ساعت پس از مرگ این زن یکی از همسایه‌های عفت متوجه واقعه شده است. در چنین شرایطی جسد مقتول به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت کلید خورد.
افسران آگاهی در جریان تفحص‌های ویژه پی بردند این جنایت توسط یکی از نزدیکان عفت رخ داده است زیرا هیچ نشانه‌ای مبنی بر ورود اجباری قاتل به خانه مقتول به دست نیامد. همچنین بررسی وضعیت خانوادگی این زن حاکی از آن بود مقتول پسر جوانی به‌نام حبیب دارد که جوان خوش نامی نیست. از این رو نام وی به عنوان یکی از مظنونان این جنایت مطرح شد.
زمانی که کارآگاهان قصد داشتند حبیب را به پلیس آگاهی احضار کنند معلوم شد او از چند روز قبل به طرز مشکوکی ناپدید شده است. مفقود شدن حبیب موجب شد، تکه‌های پازل فرضیه کارآگاهان در خصوص دست داشتن حبیب در قتل مادرش کامل شود. به همین سبب تجسس‌های گسترده‌ای برای دستگیری حبیب آغاز شد. با گذشت چند روز از متواری شدن حبیب ماموران با ردیابی‌های گسترده به اطلاعاتی درباره مخفیگاه متهم به قتل دست یافتند و سرانجام وی را بازداشت کردند.
حبیب در بازجویی‌های مقدماتی اتهام قتل مادرش را بر عهده گرفت و گفت چون به مادرش مشکوک شده بود، وی را کشت. جوان مادرکش در این‌باره گفت: از مدت‌ها قبل نسبت به مادرم مشکوک شده بودم. او رفتار مرموزی داشت و من فکر می‌کردم او به ما خیانت می‌کند و با مرد دیگری در ارتباط است. به همین دلیل در حالی که به شدت از دست مادرم عصبانی بودم روز حادثه تصمیم گرفتم او را بکشم. آن روز منتظر شدم او به خانه برگردد. بعد از آن در یک فرصت مناسب با چاقویی بالای سرش رفتم و او را غافلگیر کردم. سپس با چاقو چندین ضربه به او زدم و جانش را گرفتم.
در پی اعترافات متهم به قتل او صحنه جنایت را بازسازی کرد و با تکمیل تحقیقات پرونده این جنایت خانوادگی با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست به دادگاه کیفری استان فارس ارسال شد و قرار است حبیب به زودی در برابر اتهام قتل مادرش از خود دفاع کند.

 

 

در جست‌وجوی خلبان‌های ناپدید شده

روزنامه همشهری نوشت: به‌دنبال ناپدید شدن یک هواپیما 2 نفره در ارتفاعات 3 هزار نوشهر، جست‌وجوی تیم‌های امدادی برای مشخص شدن سرنوشت2 خلبان این هواپیما آغاز شد.  
ساعت 11:30 پنجشنبه گذشته وقتی2 هواپیمای فوق سبک در فرودگاه آزادی تهران تیک‌آف کردند تا راهی یکی از شهرهای شمال کشور شوند، هیچ‌کس از سرنوشتی که در انتظار یکی از هواپیماها بود خبر نداشت. سرنشینان این هواپیما یک استاد خلبان و یک خلبان باسابقه و حرفه‌ای هواپیماهای فوق سبک بودند که قصد داشتند آن روز برای پروازی تفریحی به نوشهر بروند. 40 دقیقه از برخاستن هر دو هواپیما گذشته بود که خبر بدی به گوش مسئولان فرودگاه آزادی رسید. خبری که از ناپدید شدن یکی از هواپیماها در ارتفاعات 3 هزار نوشهر داشت.
درحالی‌که هواپیمای دیگر به فرودگاه مقصد رسیده بود اما با گذشت چند دقیقه هنوز از هواپیمای دوم خبری نبود و همین مسئله باعث شد که تیم‌های جست‌وجو به سرعت تشکیل و عملیات تجسس آغاز شود.
حسین حیدری، خلبان هواپیماهای فوق سبک و یکی از اعضای تیم جست‌وجو در تشریح این حادثه گفت: سرنشینان هواپیمای ناپدیدشده 2 نفر از خلبان‌ها و استاد خلبان‌های حرفه‌ای بودند و به همین دلیل باور اینکه برای آنها حادثه‌ای رخ داده است، مشکل بود. اما از آنجا که در روز پرواز هوا ابری و مه آلود بود این احتمال داشت که به خاطر دید کم برای آنها اتفاق بدی افتاده باشد. به همین دلیل خیلی زود با همکاری تیم کوهنوردی هلال احمر، عملیات جست‌وجو را شروع کردیم.
وی ادامه داد: ابتدا یکی از بالگردهای هلال احمر برای جست‌وجوی سریع به منطقه اعزام شد اما با توجه به ابری و مه آلود بودن هوا، اعزام این بالگرد نتیجه‌ای نداشت و عملیات از طریق زمینی ادامه یافت.
حیدری تصریح کرد: با توجه به مشخص بودن منطقه ناپدید شدن هواپیمای مورد نظر که ارتفاعات 3 هزار نوشهر بود، تیم‌های جست‌وجو به این منطقه اعزام شدند و به پرس و جو از اهالی محلی پرداختند. در این میان برخی از چوپان‌های منطقه گفتند که یک هواپیما را درحالی‌که آتش گرفته و در حال برخورد با کوه بود دیده بودند. بنابراین تیم‌های جست‌وجو راهی جایی شدند که احتمال سقوط هواپیما در آنجا بود اما با گذشت بیش از 24 ساعت جست‌وجو، هیچ ردی از هواپیما و خلبان‌های آن به دست نیاوردند. براساس این گزارش، هواپیمای حادثه دیده، یک هواپیمای خصوصی و متعلق به یکی از سرنشینان آن بود که تا‌کنون پروازهای زیادی انجام داده بود و در حال حاضر تلاش تیم‌های جست‌وجو برای مشخص کردن سرنوشت 2 خلبان آن ادامه دارد.

 

زلزله 2/4 ریشتری صبح امروز حوالی بوشهر را لرزاند

زمین لرزه‌ای به بزرگی 2/4 ریشتر (در مقیاس امواج درونی زمین) صبح شنبه حوالی وحدتیه در استان بوشهر را لرزند.شبکه های لرزه نگاری وابسته به مرکز لرزه نگاری کشوری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، این زمین لرزه ساعت 7 و 25 دقیقه و 59 ثانیه در این منطقه رخ داد. شبکه های یاد شده موقعیت جغرافیایی این زلزله را 44/29 درجه عرض شمالی و 28/51 درجه طول شرقی ثبت کردند. از تلفات احتمالی این زمین لرزه گزارشی دریافت نشده است. 
 
56282

کد خبر 169905

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۲:۲۱ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
    0 0
    آخه عزیزم، پسرم،گلم، حیوون، بیشعور, نفهم. آدم مادر خودشو میکشه!؟ به نظرم تو جهنم با یزید و صدام و هیتلر و از این جور جونورا محشور میشی!