به گفته رضا مراد صحرایی؛ سرپرست وزارت آموزش و پرورش در نشست کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس ؛« آینده هرکشوری از خیابان آموزش و پرورش و کوچه تربیت معلم میگذرد، هر چه بر روی این دو مورد کار کنیم، آینده بهتری برای کشور رقم خواهیم زد. »
البته ایشان مشخص نکرده در باره کوچه و خیابان باید کار کرد یا آموزش و پرورش و تربیت معلم؛ بدتر از آن با وجود اهمیت معلمان در نظام آموزشی؛ گوینده سخن اکراه داشته از مقام شامخ معلم که همه به نوعی از آنان در تعلیم و تربیت تاثیر گرفتهایم نامی ببرد؛ شاید نخواسته در میانه اعتراض معلمان جایگاه آنان را برجسته کند.
بگذریم اخیرا کوچه و خیابان در فرهنگ سیاسی و اجتماعی ایران بهعنوان فضاهای عمومی تاثیرگذار سپهر سیاسی ایران، جایگاه خاصی پیدا کرده است؛ چون هرکدام ازصنوف تاثیرگذار جامعه ازجمله کارگر، معلم، کارمند و بازنشسته، وقتی شنوندهای برای شنیدن مطالبات برحق خود ندارند، معمولا در کوچه و خیابان مطالبات خود را صدا میزنند و صد البته زودتر از رسانه شنیداری و دیداری ملی، مطالباتشان بهگوش متولیان تصمیم گیرنده در قوای سه گانه میرسد چرا که اینگونه روایتها توسط ممیزان مطبوعاتی و صداوسیما منتشر نمیشود بلکه متولیان نظامات و امنیت کشور، با تیزبینی و نکتهسنجی، زوایای مثبتو منفی اعتراضها و روایتها را بهگوش مسئولان قوای سه گانه میرسانند.
اخیرا سرپرست آموزشی کشور؛ از طرح سه میم؛ پردهبرداری کرده که در هیچ یک از مصوبات شورای عالی نظام آموشی مطرح یا تایید نشده است. به باور رضا مراد صحرایی بهعنوان متولی نظام آموزشی کشور، خانوادهها در تربیت دانشآموزان نقش اساسی دارند و بدون کمک خانوادهها تربیت اتفاق نمیافتد، به همین دلیل باید از طرح «سه میم» (پیوند مسجد، مدرسه و منزل) پیروی کنیم تا شاهد نقش آفرینی خانواده و مساجد باشیم. اگر سرپرست آموزشو پرورش بهندای اعتراض معلمان گوش فرا می داد بهراحتی نقش معلمان را در سامانه تعلیم و تربیت بدین ترتیب حذف نمیکرد. به قول مولوی: هر کسی از ظن خود شد یار من / از درون من نجست اسرار من
از زاویه دید سرپرست آموزش و پرورش، شاید این طرح قابل اعتنایی باشد اما بعید می دانم با وجود چالش های معیشتی بتوان به تعلیم وتربیت خانواده امیدوار بود، پدر معلم ؛ کارمند و کارگر از سحر تا شام درگیر حل مشکلات معیشتی خانواده هستند؛ حال او به عنوان مدیرخانواده چگونه می تواند نقش تاثیرگذاری در تعلیم و تربیت کشور ایفا کند ؛ دانشآموزان از پدر، صرفا شبحی در ذهن دارند و چه بسا در برخی مواقع دانشآموزان، از تعلیم و تربیت پدر به جز پرخاشگری و تنبیه، چیزی در ذهن خود ندارند.
طبعا تعلیم و تربیت از منزل تا مسجد رخ نمیدهد. نادیده گرفتن نقش تاثیرگذار معلمان بهعنوان ستون فقرات نظام آموزشی، یعنی حذف یاددهندگان از ساختار آموزشی. از آنجایی که معلمان به نظام معیشتی خود اعتراض دارند و درکوچه و خیابان، منتقد شیوهنامه رتبهبندی و دستمزدها شدهاند احتمالا از قلم سرپرست آموزش و پرورش افتادهاند، ازاینرو در سازوکار طرح سه میم؛ سرپرست آموزشو پرورش کشور، نقش تاثیرگذاری ندارد!
بهراستی کدامیک از دانشآموزان بدون تعلیم و تربیت معلمان توانستهاند جایگاه بهتری در خانواده و جامعه کسب کنند؛ تجربه چندین سال اخیر نشان داده حذف معلم از ساختار آموزشی، مصداق ضربالمثل آب کوبیدن در هاون است. مخلص کلام اینکه خانواده بهدلیل چالش معیشتی نمیتواند الگوی مناسبی برای تعلیمو تربیت باشد و مدرسه نیز بر ستون فقرات معلمان استوار است و در نهایت ساختار مسجد نیز بهعنوان یک مکان مقدس، بیشتر بر آموزههای دینی و اخلاقی استوار است. لذا بدون رفع چالشهای معنوی و مادی معلمان نمیتوان چرخه معیوب آموزش و پرورش را اصلاح کرد.
از اینرو بهنظر نگارنده، طرح سه میم سرپرست آموزش و پرورش باید در اصلاح سه واژه اساسی یعنی معلم؛ معاش و معاد خلاصه شود والسلام. مگر نه این است که پیامبر اکرم ( ص) فرمود: «من لا معاش له، لا معاد له»
۲۱۶۲۱۶
نظر شما