در سال 1934 ارنست همینگوی یکی از نویسندگان شناخته شده آمریکا همیشه از سوی خوانندگانش مورد استقبال قرار می گرفت و هزاران نامه از سراسر کشور برایش می رسید. او بیشتر این نامه ها را نمی توانست بخواند چرا که یکی از تفریحاتش رفتن به طبیعت بود که آفریقا برای این علاقه گزینه اول محسوب می شد.
او در همین سال بعد از بازگشت از سفر سیاحتی اکتشافی خود به آفریقا بلافاصله به خیابان ویلر بروکلین در نیویورک می رود و یک قایق 38 فوتی ماهیگیری می خرد که نامش را پیلار می‌گذارد. پیلار بعد از این سال تا آخر عمر نویسنده آمریکایی همدم و تنها تفریح او می شود.
پیلار در بقیه سالهای عمر همینگوی تبدیل به تنها راه و مکان فرار او از ارتباطات شکسته و نقدهای غیر منصفانه درباره نوشته هایش می شود که شاید یکی از عوامل الهام بخش خلق کتاب پیرمرد و دریا علاقه ذاتی نویسنده به تنهایی در قایق باشد.
به گزارش خبرآنلاین، تنهایی های همینگوی در پیلار نیز الهام بخش «پل هنریکسون» نویسنده معاصر آمریکا برای نوشتن کتابی جدید درباره همینگوی و قایقش پیلار شده است که همه غم و شادی های نویسنده بعد از سال 1934 در آن قید شده است.
در این کتاب با عنوان «قایق همینگوی: همه چیزهایی که او دوست داشت و از دست داد» هنریکسون نمی خواهد تمام مطالب بیوگرافی های نوشته شده از همینگوی را دوباره تکرار کند و به خاطر همین روی نقاطی دست گذاشته است که بیشتر از یک راه مستقیم به یک راه میانبر شباهت دارد.
او می گوید برای اینکه به شخصیت همینگوی و حال و هوای او بعد از خرید این قایق پی ببرید باید از این راه میانبر به زندگی او نگاه کنید. او تمام مصاحبه های خود با پسران همینگوی در دهه 1980 را نیز در این کتاب جمع آوری کرده است که همگی درباره همدم اصلی پدرشان، پیلار به طور مفصل و با علاقه حرف زده اند.
پسران همینگوی در این مصاحبه ها اعتقاد دارند کسی که می خواهد درباره زندگی و سرگذشت همینگوی مطالبی بنویسد باید درباره اتفاقاتی که در این قایق گذشته، تحقیق کند. در بسیاری از رسانه ها و کتابهای نوشته شده درباره همینگوی برخلاف استعداد نویسندگی از او به عنوان فردی بداخلاق و گوشه گیر و شاید فاسد یاد شده است ولی هندریکسون در این کتاب گوشه دیگری از زندگی این مرد را همراه قایق خود به تصویر می کشد.
او اعتقاد دارد اصلاً هدف نویسنده برای خرید قایق فرار از همین اتهامات بوده و می دانسته که جامعه آن روز آمریکا درباره او این حرفها را خواهد زد. به نوشته هندریکسون، قایق همینگوی به این خاطر خریداری شد که او نمی خواست با انسانهای زیادی اطراف خود معاشرت داشته باشد و تنها در قایق خود می توانست هرطوری که می خواست رفتار کند و نامهربانی‌ها را از خود دور کند.
نویسنده در این کتاب به ابعادی از شخصیت همینگوی اشاره می کند که پیش از این در پیرمرد و دریا نوشته شده است ولی هیچکس در آمریکا فکر نکرد که این پیرمرد می تواند در وجود خود همینگوی نهفته باشد. در این کتاب بیشتر از اینکه به علت و علل خودکشی همینگوی پرداخته شود سعی شده است روی نقاط کلیدی و لحظه های حساس نویسنده روی قایق پرداخته شود که از روی مصاحبه های اطرافیان جمع آوری شده است.
ان‌پی‌آر/ 3 اکتبر/ ترجمه محمد حسنلو
6060
نظر شما