آرش محمدی _ فرهاد عشوندی : امید نمازی؛ تا یکسال قبل بیشک این اسم هیچ چیز را به یاد هیچکس نمیآورد اما او حالا دستیار کروش است. دستیار ایرانی که سرمربی تیم ملی اعتقادی ویژه به کارش دارد. نمازی که به دلیل انتخابش برای این سمت، بحرانی بزرگ را سپری کرد، حالا دیگر در سمت جدید جا افتاده. او که فوتبالش را در آمریکا و در حین تحصیل سپری کرده و در تیمهای مختلفی مثل واشنگتن دیپلمات، مترواستارز و... بازی کرده و از سال 2001 تا 2009 که در این کشور بوده توانسته مدارج عالی مربیگری را هم سپری کند و حتی یکی از گزینههای مربیگری در تیمهای چیواس، ردبول و مترواستارز در این سالها بوده و موفقیتهای زیادی را هم در ردههای مختلف مربیگری در لیگ آمریکا به عنوان نفر اول کادرفنی داشته است.
*امید نمازی قبل از حضور در ایران اسم شناختهشدهای در اینجا نبود ولی مثلاً ما وقتی با محمود ابراهیمزاده که شناختی از او داشت حرف میزدیم، میگفت نمازی بازیکن خوبی بوده با تکنیکی فوقالعاده.
درست است، همانطور که شما گفتید تا قبل از این چندان شناختی از من در ایران نبود. چون من در سن 17سالگی برای ادامه تحصیل به آمریکا رفتم و بنابراین مربیانی که من در آن سالها با آنها کار میکردم مانند مهدی اربابی، رسول جوزی و امیر حاجرضایی من را میشناختند. من در حین ادامه تحصیل در تیم دانشگاه بازی میکردم و بهترین مقامها را هم کسب کردم.
*در چه ایالتی زندگی میکردید؟
من در ایالت ویرجینیا بودم ولی بعد برای ادامه تحصیل و ادامه بازی فوتبال به جاهای مختلفی رفتم ولی الان در ایالت نیوجرسی زندگی میکنم. به هرصورت وقتی دانشگاه را تمام کردم، تیم واشنگتن دیپلمات که در لیگ حرفهای بود من را انتخاب کرد و بنابراین در سال 1988 فوتبال حرفهای را شروع کردم.
*یعنی در سن 24 سالگی؟
23 سالم بود و وقتی فوتبال حرفهای را شروع کردم، به خاطر اینکه لیگ حرفهای آمریکا ثبات چندانی نداشت، در تیمهای زیادی حضور داشتم. حدود شش، هفت تیم در طول سال 1988 تا 1996 عوض کردم. هرجا هم که بازی میکردم به عنوان هافبک وسط و بازیکن فیکس بازی میکردم و خیلی وقتها هم کاپیتان تیم بودم. در سالهای اولی که من فوتبال بازی میکردم، آقای ابراهیمزاده، به آمریکا آمد و با ایشان آشنا شدم. همان موقع به من پیشنهاد داد که هم با تیم ملی و اعضای فدراسیون ایران تماس بگیرد و من را معرفی کند و هم من را به باشگاه وولفسبورگ معرفی کند ولی چون آن موقع زیاد دنبال این چیزها نبودم، پیشنهاد او را زیاد جدی نگرفتم. از سال 1988 تا 2001 من فعالیت حرفهایام را در تیمهای لیگ آمریکا داشتم.
*البته ایرانیهای سرشناس زیادی هم آنجا بودند که نامی در فوتبال ما داشتند. بهخصوص بعد از سال 98 که خداداد و خاکپور آمدند.
بله. کسانی که به آمریکا آمدند و بازی کردند با من آشنا هستند، من در آمریکا شناختهشدهام. افرادی مانند آقای ابراهیمزاده، آقای نوآموز و آقای خاکپور. کسانی مانند ایرج داناییفر، مهدی لواسانی، حسن نظری و... شناخت خوبی از من دارند. سالهایی که من در آمریکا به عنوان مربی کار کردم، کارم خوب بوده است به طوری که حتی دو سال به عنوان مربی سال آمریکا در مقطع سنیای که کار میکردم، انتخاب شدم.
*در چه ردهای؟
در رده فوتبال داخل سالنشان. من هم در رده بانوان، هم رده داخل سالن و هم در رده فوتبال لیگ برترشان کار کردم.
*آن روزی که مربی شما کارلوس کروش بود، فکر میکردید که یک روز مربی تیم ملی کشورت شود؟
به هیچوجه. من آن موقع در یک نیمفصل برای آقای کروش بازی میکردم و با اینکه مصدوم شدم ولی به هرحال در کنار ایشان بودم.
*خود ایشان شما را انتخاب کرده بود؟
بله یک سری از بازیکنان را انتخاب کرده بودند و من هم جزو آنها بودم.
*در آن دهه مربیان بزرگی به آمریکا آمدند مانند کروش و کلینزمن و... شما ارتباطی با آنها داشتید؟
با آقای کلینزمن ارتباط نزدیکی نداشتم ولی... بله، مربیان زیادی به آمریکا آمدند، چون فوتبال آمریکا در حال پیشرفت است و از مربیان زیادی استفاده میکنند.
*این مربیان بزرگ میآمدند تا فوتبال در آمریکا، محبوب شود؟
یکی از اهداف این است تا فوتبال را محبوب کنند و از کسانی استفاده کنند که مردم آنها را میشناسند و نتیجه هم گرفتهاند، چون فوتبالشان خیلی پیشرفت کرده است.
*نکته مهم این است که با استفاده از این مربیها توانستند فوتبالشان را پیشرفت دهند. از نظر شما آوردن مربیان بزرگی مانند آقای کروش چقدر میتواند به فوتبال ما کمک کند؟
ببینید استفاده از مربیان بزرگ، یک بخش از کار است و سرمایهگذاری کردن در امکانات و پیشرفت در سایر لولهای مربیگری هم خیلی مهم است. ما نباید فکر کنیم حالا که آقای کروش را آوردهایم از این به بعد تمام مشکلاتمان حل میشود. ما الان امکانات زمین و... را خیلی کم در ایران داریم و تا زمانی که به فوتبال پایهمان توجه نکنیم، اتفاق خاصی در این مورد نمیافتد.
*از وقتی که آقای کروش آمده، یکی از افتخارات فدراسیون این بوده که دارد مربیای را به کشور میآورد که میتواند در فوتبال ما برنامهریزی کند که البته حالا آنقدر درگیر هیاهوی جام جهانی شدهایم که چندان خبری از برنامهریزی هم نیست. شما کار خاصی از ایشان در این مورد دیدهاید؟
بله، ایشان برنامهریزیای برای فوتبال ایران انجام داده است. البته ممکن است ایشان برنامهای هم مانند برنامه دهسالهای که به آمریکا داد، تدوین کند که از نظر من اجرا کردن آن خیلی مهم است وگرنه برنامه را هرکسی هم میتواند بریزد.
*شروع کار شما در ایران، شروع ناموفقی با تیم استیلآذین بود. فکر کنم تقریباً با 10، 15 نفر در یک نیمفصل کار کردید.
خب این تیم، تیم مریضی بود و از اول نفراتش بد بسته شد و تعادل لازم را نداشت. مثلاً خط دفاعی ما ضعیف بود، آقای خاکپور هم تلاشش را کرد و تاحدودی هم موفق شد ولی آنجایی که تیم باید نتیجهگیری میکرد، تغییراتی انجام شد و ایشان هم رفت. بعد از آن هم من با آقای پروین کار کردم و یک برد و یک باخت داشتیم. بعدش هم آقای یاوری آمد ولی متأسفانه نتوانست تیم را به جای خودش برساند.
*شما به خاطر اینکه قرارداد داشتید، ماندید؟ چون معمولاً اینطور است که فردی که با یک نفر میآید با همان هم میرود.
بله من به قراردادم پایبند بودم و قبل از اینکه آقای خاکپور از باشگاه برود، با ایشان صحبت کردم و به من گفتند به خاطر قراردادم بمانم. بقیه افراد هم دوست داشتند که بمانم و در کنار آقای پروین و یاوری باشم. هرچند بعد از آن نقشم کمرنگ و کوچک شد و به هر صورت آن خدمتی که میخواستم بکنم، نتوانستم انجام دهم. البته الان هم اگر از آقای هدایتی سؤال کنید، شاید خودشان هم بگویند که اگر تیم را به من واگذار میکردند، این اتفاقات نمیافتاد ولی خب اینها را باید از خود آقای هدایتی بپرسید.
*بعد از این قضیه، رابطه دوستی شما و محمد خاکپور سر جای خودش ماند؟ زمانی که شما مربی تیم ملی شدید، قبلش اسم محمد خاکپور مطرح بود به عنوان کسی که دستیار کارلوس کروش خواهد شد. بعد از آن اتفاقی میان شما نیفتاد؟
نه، اگر رابطه من با ایشان مثل قدیم نباشد، بهتر است. من دائم با ایشان تماس میگیرم و راهنمایی میخواهم، چون ایشان به فوتبال ایران آشناتر از من است. ایشان دوست خوب من است و هیچ مشکلی با هم نداریم. در مورد تیم ملی هم نمیدانم آیا واقعاً رابطهای بین آقای خاکپور و مسئولان فدراسیون بود یا خیر. در مورد خودم باید بگویم که مستقیم از سوی آقای گاسپار با من تماس گرفته شد و قرار شد با آنها همکاری کنم و من را به اعضای فدراسیون معرفی کردند.
*با دن از قبل در ارتباط بودید یا اینکه میدانست اینجا هستید با شما تماس گرفت؟
نه من برای شخص دیگری با دن تماس گرفتم که به کادر اضافه شود و از من پرسید خودت چه کار میکنی؟ که من گفتم من با استیلآذین قرارداد دارم و بعد از اینکه قراردادم تمام شود حاضرم با شما همراهی کنم.
*از بازی بحرین بگویید. شما قطعاً شرایط سختتری در بحرین دارید.
بله این بازی در بحرین برای آنها خیلی حیثیتی است چون اگر باز هم ببازند ممکن است امیدشان را برای راهیابی به دور بعد از دست بدهند و مشخص است که تمام تلاششان را برای این بازی خواهند گذاشت. ما به خاطر همین کارمان مشکل میشود و بازی سختی در پیش خواهیم داشت ولی ما به کارمان اعتقاد داریم و بچهها هم شرایط خوبی دارند.
*دوست دارید درمورد افشین قطبی حرف بزنیم؟ افشین قطبی قبلاً گفته بود ترجیح میدهد در مورد امید نمازی حرف نزند چون کلاس کارتان با هم فرق میکند.
خب این نظر افشین قطبی است و علت این حرفش را نمیدانم. همانطور که من یک سال پیش آمدم به فوتبال ایران، ایشان سه، چهار سال پیش آمد. من هیچ ادعایی ندارم نسبت به این که من بهترم یا او. این را باید بقیه قضاوت کنند. قطبی توانسته با موفقیتهایی که در ایران داشته، به جاهایی برسد که از جای من بهتر است ولی دلیل نمیشود که من هم نرسم. من تازه اول کار مربیگریام هستم. من با ایشان شخصاً هیچ مشکلی ندارم و معتقدم در کارش در ایران موفق بود و برایش آرزوی موفقیت میکنم.
*آقای اصغر شرفی هم قبلاً گفته بود که اگر شما را ببیند، یک سیلی به شما میزند.
من خیلی وقت است که ایشان را ندیدهام ولی به هرحال ایشان پیشکسوتند و اگر هم میخواهند سیلی بزنند من مشکلی ندارم، دو تا سیلی به من بزنند. من دنبال این مسائل نیستم.
*امکاناتی که الان در اختیار تیم ملی است بدون شک از تمام تاریخ ما بیشتر بوده است ولی آقای کروش هنوز هم به آن انتقاد دارند. چرا؟
از روز اول اگر آقای کروش این انتظارات را نداشت به همین حد از امکاناتی که شما هم میگویید از همه دورهها بیشتر است، نمیرسیدیم. او دائم بالاترین سطح را نگاه میکند و خب فدراسیون هم سعی خودش را میکند. فکر میکنم اصرار او باعث شده این امکانات را داشته باشیم. روزی که این انتظارات را پایین بیاوریم، روزی است که باید برویم.
43 43
نظر شما