به گزارش خبرآنلاين، علي مطهري در نطق امروز خود گفت: برخي با تعطيل كردن تعقل و نوآوري و ميراندن حريت و آزادگي، مانع اصلاحات اجتماعي ميشوند و با عوام فريبي، مصلحان جامعه را به حاشيه ميرانند.
وي نهايتا به استناد سخنان مقام معظم رهبري در کرمانشاه از انعطاف هيات رئيسه مجلس در مورد طرح سوال از رئيسجمهور استقبال کرد و خواستار در جريان انداختن آن شد.
متن کامل نطق مطهري را در ادامه بخوانيد:
بيانات رهبر گرانقدر انقلاب اسلامي در جمع دانشگاهيان استان كرمانشاه نقطه عطفي است در مديريت كشور، نوع رابطه قوا با يكديگر، مديريت مجلس و حل يكي از مشكلات راهبردي اصولگرايان، و نبايد به راحتي از كنار آن گذشت. رهبر انقلاب در آنجا فرمودند:
«بعضيها دوست مي دارند بگويند فلان تصميمها بدون نظر رهبري گرفته نميشود. نه، اين طور نيست. مسئولين در بخشهاي مختلف، مسئوليتهاي مشخصي دارند. در بخش اقتصادي، در بخش سياسي، در بخش ديپلماسي، نمايندگان مجلس در بخشهاي خودشان، مسئولان قوه قضائيه در بخش خودشان مسئوليتهاي مشخصي دارند. در همه اينها رهبري نه ميتواند دخالت كند، نه حق دارد دخالت كند، نه قادر است دخالت كند؛ اصلا امكان ندارد. ... دستگاههاي گوناگون (قوه قضائيه، قوه مجريه، قوه مقننه) مثل همه دنيا كارهاي موظف قانوني خودشان را انجام ميدهند، با اختيارات كاملي كه در قانون اساسي معين شده.»
اين چند جمله كه بايد با آب طلا نوشته و در محل قواي سه گانه نصب شود، مي تواند بسياري از معضلات سياسي و حتي اعتقادي مسئولان نظام در ارتباط با اختيارات و وظايف خود را حل كند. زياد مي شنويم كه مثلا درباره پرونده اتهامات اقتصاديِ برخي مقامات بلند پايه دولتي گفته مي شود: رهبري فعلا رسيدگي به آنها را صلاح نمي دانند، و به اين وسيله دست قوه قضائيه بسته مي شود. ما نمايندگان مجلس نيز در جلسات رسمي و غير رسمي خود جملاتي از اين قبيل را زياد شنيده ايم كه: آقا مخالف اين طرح هستند، رهبري با استيضاح فلان وزير مخالف است، آقا با طرح سئوال از رئيس جمهور مخالف اند. رهبري نسبت به قرائت فلان گزارش ملاحظاتي دارند.
بديهي است كه اكثريت قريب به اتفاق نمايندگان با شنيدن چنين جملاتي، از روي احترام و اعتقاد، از اظهار نظر خودداري مي كنند يا از اجراي طرح خود منصرف مي شوند و اين يعني محدود شدن اختيارات نمايندگان و بازداشتن آنها از انجام بخشي از وظايف خويش و ناديده گرفتن حقوق موكلين خود. اين جملات مانند زنجيري است كه دست و پاي مجلس را مي بندد؛ علاوه بر اين كه راه را براي متملقان و چاپلوسان و فرصت طلبان باز مي كند و افرادي با نزديك كردن خود به كانون قدرت الهي ولايت فقيه و نقل قول از اين و آن، ميدان را به دست مي گيرند و با تعطيل كردن تعقل و نوآوري و ميراندن حريت و آزادگي، مانع اصلاحات اجتماعي مي شوند و با عوام فريبي، مصلحان جامعه را به حاشيه مي رانند.
با جملات اخیر رهبر عزيزمان ديگر نبايد به اين نقل قول ها ترتيب اثر داد. مشكل بزرگ بخشي از اصول گرايان نيز دقيقا همين است، يعني برداشت غلط از اصل ولايت فقيه. این برادران گرامی، ناخواسته و ناآگاهانه همان مفهومی را از ولایت فقیه ترویج می کنند که شبکه بی بی سی در مستند مرموزانه اخیرش با دهها روش ژورنالیستی سعی در القای آن به مخاطبان داشت؛ یعنی بدون کسب اجازه از رهبری، هیچ کس در ایران در هر مقام، از نماینده و غیر نماینده، اجازه کوچکترین تحرک قانونی ندارد.
اينجانب بارها در مصاحبه ها و سخنراني هاي خود گفته ام كه ولايت فقيه به معني تعطيل عقل و نداشتن ابتكار عمل نيست، به معني چشم پوشي يك نماينده از اختيارات قانوني خود و رها كردن وظيفه دفاع از حقوق مردم نيست، به معني اين كه يك نفر فكر مي كند و تصميم مي گيرد و ديگران عمل مي كنند نيست، ولايت فقيه – همان طور که شهید مطهری تصریح می کنند- ولايت ايدئولوژيك و ولايت مكتب است.
اكنون اين رهبر روشن بين انقلاب اسلامي است كه بر اين سخن تاكيد نموده و مي گويد: «دستگاه هاي گوناگون مثل همه دنيا كارهاي موظف قانوني خودشان را انجام مي دهند، با اختيارات كاملي كه در قانون اساسي معين شده، اما حركت كلان و كلي نظام اسلامي به سمت آرمانها بايد منحرف نشود. اگر منحرف شد بايد گريبان رهبري را گرفت، او را بايستي مسئول دانست.» اين سخن رهبر بصير ما يعني همان ولايت ايدئولوژيك و نظارت كلي بر حركت نظام كه از جاده اسلام منحرف نشود.
اينجانب اين روشن بيني را كه از سنخ روشن بيني اي است كه در امام (ره) و شهيد آيت لله مطهري وجود داشت، به رهبر گرامي انقلاب اسلامي تبريك مي گويم. اين سخنان ثابت مي كند كه اصل مترقي ولايت فقيه تضادي با دموكراسي واقعي ندارد. اميدوارم بخشي از اصول گرايان كه برداشت تنگ نظرانهاي از اصل ولايت فقيه دارند و مشكلاتي براي كشور و ناپايداري در فضاي سياسي ايجاد كرده اند، عنايت كافي به اين جملات رهبر انقلاب داشته باشند و اين جملات مانند آنچه كه ايشان در مراسم 14 خرداد امسال فرمودند كه «مخالفان بايد در بيان نظرات خود آزاد باشند» نزد آنها مهجور نماند و اين طور نباشد كه آنچه از بيانات رهبري با روحيه و ميل ما سازگار نيست مغفول واقع شود.
شاید اگر این برادران اصولگرا بیانات روشنگر رهبر بزرگوار در تاریخ اول شهریور 89 در دیدار با دانشجویان را نادیده نمی گرفتند، دیگر لازم نبود که ایشان دوباره و چنین صریح و روشن به تبیین نقش ولایت فقیه بپردارند. ایشان در آن دیدار چنین فرمودند: « مبادا کسى تصور کند که رهبری یک نظری دارد که برخلاف آنچه که به عنوان نظر رسمی مطرح میشود، در خفا به بعضی از خواص و خلّصین، آن نظر را منتقل میکند که اجرا کنند؛ مطلقاً چنین چیزی نیست. اگر کسی چنین تصور کند، تصور خطایی است؛ اگر نسبت بدهد، گناه کبیرهای انجام داده. نظرات و مواضع رهبری همینی است که صریحاً اعلام میشود. نه جایز است ، نه شایسته است که مواضع دیگر غیر از آنچه که رهبری به صورت علنی و صریح به عنوان مواضع خودش اعلام می کند ، وجود داشته باشد.»
به نظر مي رسد كه با سخنان اخیر مقام معظم رهبري در دانشگاه رازي کرمانشاه راه بسياري از اقدامات اصلاحي قانوني كه با برخي توهمات بر زمين مانده است هموار گرديد و بيش از اين نبايد تعلل ورزيم. ديگر حجت بر همه ما تمام شده و بهانه اي براي شانه خالي كردن از زير بار مسئوليتها نداريم. بار ديگر به اين جمله رهبري توجه فرماييد: نمايندگان مجلس در بخشهاي خودشان مسئوليت هاي مشخصي دارند. در همه اينها رهبري نه مي تواند دخالت كند، نه حق دارد دخالت كند، نه قادراست دخالت كند. اصلا امكان ندارد. خلاصه سخن رهبر انقلاب اين است كه هيچ مصلحتي بالاتر از عمل به مسئوليتها و اجراي قانون نيست.
/2929
نظر شما