مرحوم آیت الله عمید زنجانی از اعضای موثر ترکیب بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال 1368 بود.

وی در یکی از جلسات هیات بازنگری قانون اساسی که در اردیبهشت 1368 برگزار شده بود صراحتا مخالفت خود را با نظام ریاستی(انتخاب مستقیم رئیس جمهور توسط مردم) اعلام کرد و انتخاب رئیس دولت توسط مجلس را ارجح دانست.وی معتقد بود ، اختیارات زیاد برای ریاست جمهوری، احتمال کشیده شدن رئیس جمهور به سوی استبداد را تقویت می کند.

البته استدلالات عمید زنجانی با دلایل مخالفی مواجه شد و نهایتا اکثریت هیات بازنگری به انتخاب مستقیم رئیس جمهور توسط مردم(نظام ریاستی)رای دادند.

خبرآنلاین به یاد مرحوم عمید زنجانی و در شرایطی که بحث تغییر احتمالی قانون اساسی و تبدیل نظام ریاستی به پارلمانی در محافل سیاسی مطرح شده است،خلاصه سخنان آن مرحوم را منتشر می کند:

 

"...ما در متون، چه آيات و چه روايات يك شكل خاصى در مورد قوه مجريه نداريم. بنابراين شكل قوه مجريه مانند شكل حكومت، انتخابى است ...روى اين اساس من مى‏خواهم اين نكته را عرض كنم كه ما بايد تجربيات پيشرفته بشرى را (همان‏طور كه در قانون اساسى هم آمده) در مورد شكل نظام سياسى و بالاخص در مورد مديريت اجرايى به صورت تطبيقى مورد توجه قرار بدهيم.
امروز در مورد قوه مجريه تجربيات بشرى به يك سلسله نتايجى رسيده كه نصب العين ما هست و بالاخره نوشته شده و تقرير شده و گفته شده. ما اگر اينها را مورد مطالعه قرار بدهيم، خارج از چارچوب اسلام نيست، نه بدعت است و نه غرب‏گرايى و مشرق‏گرايى و نه مفاهيم ديگر است.
ما دو راه بيشتر در پيش نداريم: يا اين‏كه چشم‏مان را روى هم بگذاريم، تجربيات را به كنارى بگذاريم فقط آن‏چه را كه خودمان ابداع مى‏كنيم، بگوييم اسلام همين است و نظام سياسى اسلام همين است و لاغير...يك راه ديگر هم اين است كه چشم‏مان را باز بكنيم در عين حفظ استقلال‏مان در انتخاب شيوه‏اى كه نه شرقى است و نه غربى است با حفظ اين اصل باچشم باز و مطالعه تجربيات، يك نظامى را انتخاب بكنيم كه مبتنى بر تجربيات باشد، مبتنى بر انتخاب احسن باشد .
مثلًا در مورد قو مجريه ما امروز دو مدل اصلى در دنيا داريم و مدل‏هاى فرعى منتخب از اين دو مدل هستند.امروز در جهان يك شيوه در نظام قوه مجريه به نام نظام رياستى معروف و متداول است كه كليه اختيارات، اقتدارات و حاكميت در قوه مجريه به رئيس جمهور تفويض مى‏شود و رئيس جمهور مسؤول كليه مسائل اجرايى در سراسر كشور است .يا نخست وزير وجود ندارد و يا اين‏كه اگر وجود هم داشته باشد يك مسؤوليت‏هاى تشريفاتى محدودى دارد و حتى در بعضى از اين نظام‏ها وزير و وزراء وجود ندارند، اگر هم دارند به عنوان معاونت رئيس جمهور عمل مى‏كنند و اگر هم عنوان وزير را دارند، اين عنوان به صورت خاصى است كه كارگزار مسؤوليت‏هاى رياست جمهورى است. البته در اين نظام بيشترين مسؤوليت‏ها و اقتدارات به رئيس جمهور سپرده شده و رئيس جمهور در انتخابش بايد آراء قاطع مردم را در اختيار داشته باشد تا بتواند مجرى اين نوع حاكميت با اين نوع وسعت باشد و اما در عين حال براى مهار كردن قدرت اجرايى رئيس جمهور شيوه‏هايى انتخاب مى‏شود كه رئيس جمهور كنترل بشود و رئيس جمهور مسؤول باشد. كيفيت مسؤول بودن رئيس جمهور هم به شيوه‏هاى مختلف عمل مى‏شود ...
مدل دوم نظام كابينه‏اى يا نظام پارلمانى هست كه در اين نظام عمدتاً مسؤوليت‏ها متمركز در قوه مقننه است و اين قو مقننه است كه برحسب اكثريت كرسى‏هايش نخست وزير را معين مى‏كند و نخست وزير كليه مسؤوليت‏هاى اجرايى را بر عهده مى‏گيرد و وزرا به وسيله مجلس انتخاب مى‏شوند ...و هيأت وزيران در برابر مجلس كاملًا مسؤول هست اما براى اين‏كه توازن و تعادل قوا برقرار بشود و دو قدرت يعنى قوه مقننه و مجريه تصادم‏هاى احتمالى آينده‏شان برطرف بشود، در برابر اختيار تامى كه به قوه مقننه داده شده است كه در انتخاب اعضاء و مسؤولان قوه مجريه مستقيما وارد عمل بشود، به رئيس قوه مجريه يعنى نخست وزير اختيار فوق العاده‏اى داده مى‏شود كه حتى در بعضى از نظام‏ها تا انحلال و منحل كردن مجلس هم پيش مى‏رود .
... با توجه به بافت و ساختار سياسى در نظام جمهورى اسلامى ايران كه اين ساختار كلى هرگز به هم نمى‏خورد، با تجديد نظر در قانون اساسى هم اين اسكلت كلى باقى مى‏ماند، با توجه به اين بافت و ماهيت حكومت اسلامى كه يك حكومت صد درصد منطبق با موازين اسلامى است و مسأله رهبرى در رأس نظام و در قله نظام و قله حاكميت نظام قرار مى‏گيرد هم با مشروعيت مردمى كه با انتخاب مردم هست و هم با مشروعيت الهى كه چون ولى فقيه هست و مجتهد جامع الشرايط هست، قوه مجريه كه بيشترين قدرت و حجم حاكميت را در اختيار دارد بايد به نحوى باشد كه در تصادم با رهبرى نباشد. نظام رياستى يعنى سپردن مسؤوليت‏هاى اجرايى به رئيس جمهور، همواره اين خطر را در پيش دارد که حداقل در بعضى از موارد با اختيارات رهبرى در تصادم باشد و يك تجربه تلخى هم ما در گذشته در ده سال گذشته[بنی صدر] داريم و آن به معناى اين است كه اگر فرد نالايقى باشد و بخواهد سوء استفاده از قانون بكند، سوء استفاده از اختيارات بكند، مخصوصاً اگر توأم با جوسازى باشد، مى‏تواند در قوه مجريه رشد پيدا بكند و استبداد به نوعى در قوه مجريه زمينه رشد پيدا بكند و بالاخص اگر اين مسؤوليت‏ها، مسؤوليت‏هاى چشمگير هم باشد و در قانون اساسى به صورت صريح هم ذكر شده باشد اتكاء به آراء عمومى مردم را هم كه در اختيار دارد، همواره اين خطر هست، نمى‏شود روى شخصيت‏ها و افراد حساب كرد كه افراد، افراد برجسته، افرادى هستند كه پا روى نفس و نفسانيات‏شان گذاشتند، علايق نفسانى و وابستگى‏هاى شيطانى و درونى ندارند، روى افراد نمى‏شود حساب كرد و قانون را روى افراد تنظيم كرد. بنابراين به نظر مى‏رسد كه اگر شيوه‏اى انتخاب بشود كه در آن تمركز قدرت به معنايى كه در برابر رهبرى به نحوى موجب اشكالاتى بشود، نباشد به نظر بهتر مى‏رسد."

1717


 

کد خبر 181183

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین