سرقت و دزدی در شکلهای مختلف باعث آزارهای روانی و زیانهای مادی شهروندان جامعه میشود. از سرقتهای کم و به اصطلاح دلهدزدی تا سرقتهای مسلحانه و خشن در دستهی ناهنجاری اجتماعی قرار میگیرند که در همه کشورها انسانها را تهدید میکند در واقع از باسابقهترین جرایم بشری، سرقت است که در جوامع مختلف به شیوههای متفاوتی دیده میشوند. این پدیده در طول زمان دگرگونیهای زیادی داشته است اما تنها چیزی که از بدو شکلگیری ثابت مانده، زشتی آن است. یکی از مهمترین عوامل شخصیتی که باعث دزدی و سرقت در جامعه میشود اختلال کلپتومانیا Kleptomania در افراد است که درصد بالایی از سرقتها به این دلیل شکل میگیرند.
کلپتومانیا؛ اختلال روانی که باعث سرقت میشود
کلپتومانیا یک اختلال روانی است که شامل ناتوانی مکرر در مقاومت در برابر اصرار برای سرقت وسایلی میشود که افراد معمولا به آنها نیاز ندارند. اغلب اقلام دزدیده شده، ارزش کمی دارند و افراد میتوانند آنها را تهیه کنند. این اختلال، مشکلاتی در خود کنترلی هیجانی و رفتاری را شامل میشود. به بیان ساده افرادی که این اختلال را دارند، در برابر وسوسه یا میل شدید برای انجام عملی که برای خود شخص و دیگران بیش از حد مضر است، نمی توانند مقاومت کنند و مشکل به وجود میآورند. بسیاری از افراد مبتلا به اختلال سرقت، در خجالت پنهانی زندگی میکنند و میترسند دنبال بهبود سلامت روان خود باشند.
چه دلایلی باعث بروز اختلال جنون سرقت میشوند؟
تاثیرات ژنتیکی و محیطی در بروز اختلال کلپتومانیا نقش بسیاری دارند؛ دیدگاههای مختلف روانشناسی چند دلیل عمده را برای این اختلال توضیح دادهاند.
-
رویکرد روانکاوی: برخی از روانشناسان معتقدند که افراد برای به دست آوردن اشیا سوق داده میشوند تا به نوعی از دست دادن یا غفلت زودرس را جبران کنند.
-
رویکرد رفتاری- شناختی: این اختلال ممکن است زمانی شروع شود که انگیزه فرد بهطور مثبت برای سرقت تقویت میشود. با توجه به این رویکرد فرد، در آینده هم احتمال اینکه دوباره این کار را انجام دهد، وجود دارد. افرادی که این اختلال را دارند، پس از انجام سرقت از استرس و تنش درونی آنها کاسته میشود و با گذشت زمان ممکن است فرد از سرقت به عنوان ابزاری برای کاهش استرس و دستیابی به آرامش استفاده کند.
-
رویکرد بیولوژیکی: به گفته روانشناسان، توضیحات بیولوژیکی نشان میدهد که این رفتار ممکن است به مناطق خاصی از مغز و تنظیم نامناسب انتقالدهندههای عصبی خاص مرتبط باشد. برخی مطالعات کلپتومانیا را به اختلال عملکرد در لوب پیشانی مغز مرتبط دانستهاند.
انگیزههای روانشناختی اختلال سرقت در یک نگاه
روانشناسان دلایل روانشناختی زیادی را برای این اختلال معرفی میکنند که برخی از آنها عبارتند از:
-
فقر عاطفی
فقر عاطفی یکی از عوامل فردی سرقت است و معمولا کودکانی که از اختلالات عاطفی شدید رنج میبرند و والدین تربیت مناسبی برای فرزندان در نظر نداشتهاند، باعث وجود این اختلال در فرزندان خود میشوند. تبعیض بین فرزندان، افسردگی و اختلالات رفتاری بین کودکان را به وجود میآورد و این عوامل ارتکاب جرم را به دنبال خواهند داشت.
-
محرومیت
وقتی انسان میخواهد به هدفی برسد ولی به علت برخورد با موانعی به هدف نمیرسد، در او ناکامی به وجود میآید. سرقت و سایر تبهکاریها در میان گروههای فقیر و کسانی که دوران سخت و تنگدستی را پشت سر گذاشتهاند، بیشتر است.
-
حسادت
حسادت یکی از مهمترین دلایل دزدی است که فرد با توجه به نداشتن امکان دستیابی به موقعیت دیگران، دست به آن میزند. این افراد چون نمیتوانند مانند افراد دیگر به منزلت برسند، دست به دزدی میزنند.
-
خودنمایی
برخی از جوانان برای خودنمایی بین دوستان خود دست به چنین کارهایی میزنند. در این شرایط فرد به دزدی اموال دیگران میپردازد و اموال مسروقه را با افتخار و برای خودنمایی در اختیار دوستان قرار میدهد.
-
محبت زیاد
بر اساس روانشناسی، محبت زیاد هم مانع رشد و تکامل فرد میشود. کودکانی که تمام توقعات و خواستههایشان بدون هیچ چون و چرایی انجام میشود، در جامعه هم انتظار دارند به همین شکل آرزوهایشان برآورده شود. این افراد در صورت شکست، قصد انتقام از جامعه را میکنند و در باندهای مختلف سرقت عضو میشوند.
-
پرخاشگری
پرخاشگری، رفتاری است که پیامدهای متعددی را به دنبال دارد و ممکن است این واکنش روانی باعث بروز دزدی و سرقت شود. فرد پرخاشگر به کمک پرخاش و اعمال ضد اجتماعی، قصد دارد ناکامی خودش را جبران کند و قصد انتقامگیری از جامعه را دارد.
علائم کلپتومانیا یا جنون سرقت
افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، قبل از سرقت، افزایش فشار را تجربه میکنند و هنگام انجام آن اضطراب و تنشهای زیادی را احساس میکنند و در نتیجه پس از سرقت احساس رضایت، آسودگی و لذت به آنها دست میدهد. دلیل دزدی افراد انگیزه مالی یا طمع در رابطه با کالای خاص هم نیست بلکه در بسیاری از موارد ممکن است اقلام ارزش مالی کمی داشته باشد.
علائم این اختلال بهطور خلاصه عبارتند از:
-
ناتوانی افراد برای مقاومت در برابر اصرارهای درونی برای سرقت اقلامی که به آنها نیاز ندارند
-
احساس افزایش تنش، اضطراب یا برانگیختگی منجر به سرقت
-
احساس لذت، آرامش یا رضایت هنگام دزدی
-
احساس گناه وحشتناک، پشیمانی، نفرت از خود، شرم یا ترس از دستگیری پس از سرقت
اکثر افراد مبتلا به کلپتومانیا ممکن است از مکانهای عمومی مانند فروشگاهها یا برخی از دوستان یا آشنایان سرقت کنند. اقلام دزدیده شده معمولاً پنهان میشوند و هرگز استفاده نمیشوند. در مواردی حتی مخفیانه به محلی که از آنجا دزدیده شدهاند، بازگردانده میشوند. این اختلال در طول زمان احتمال دارد با شدت کمتر و یا بیشتر رخ بدهد.
زنگ خطر برای جامعه!
برخی از موارد کلپتومانیا یا اختلال سرقت ممکن است هرگز تشخیص داده نشوند و افراد پس از دزدیهای مکرر به زندان بیفتند. این اختلال در سنین نوجوانی و یا در جوانی شروع میشود اما میتواند دیرتر هم شروع شود. داشتن یک بیماری روانی دیگر مانند اضطراب، افسردگی و اختلال مصرف مواد نیز میتواند زمینهساز بروز این اختلال شود. یک جامعه سالم باید تمام این نکات را در نظر بگیرد و آموزشهای لازم را از سنین پایین برای افراد جامعه اجرا کند تا از افزایش بیرویه سرقتها در جامعه بکاهد.
برای درمان این اختلال روانشناختی چه باید کرد؟
اگر مشکوک هستید که یکی از دوستان نزدیک یا یکی از اعضای خانواده مبتلا به کلپتومانیا است، به آرامی نگرانی خود را با آن شخص در میان بگذارید و به یاد داشته باشید که این یک اختلال است نه یک نقص شخصیتی بنابراین بدون قضاوت یا سرزنش به فرد نزدیک شوید. برای رفع این اختلال درمانهایی وجود دارد که برای افراد موثر خواهد بود؛ یکی از بهترین راهها برای بهبود این اختلال، صحبت با روانشناس است.
بسیاری از افراد به خاطر ترس از زندانی و یا دستگیر شدن از مراجعه به روانشناس هراس دارند، روانشناس خوب بدون ایجاد حس تدافع و تهدید میتواند به افراد در درمان این اختلال کمک کند. روانشناسان با بررسی نشانهها و اطلاعاتی که شخص ارائه میدهد، راهکارهای درست و صحیحی را به شخص معرفی میکنند تا شخص بتواند این ناهنجاری را کنترل کند.
نظر شما