خبر به اندازه کافی تلخ و تکان دهنده بود ،پدری برای عروسی دخترش از زندان مرخصی می گیرد اما با کشتن دختر انش در کمال خونسردی وبه بهانه بی پولی فاجعه می آفریند.
فیلمی که در لحظات آخر توسط دختربزرگش با موبایل گرفته می شود در سایت ها منتشر می شود تا تلخی قصه با دیدن تصاویر برای مخاطب تبدیل به کابوس شود. کابوس بی رحمی ، کابوس فقرو از همه مهمتر کابوس اعتیاد به مواد توهم زا .
فیلمی که منتشر کردنش برای یک رسانه به معنای جذب انبوهی از مخاطبان است ، آن هم از هر سن و هر طبقه اجتماعی که مطمئنا امکان تمیز دادن آن ها در رسانه ای آنلاین وجود ندارد.
اما به چه قیمت؟
به قیمت دیدن این فیلم توسط،کودکانی که ممکن است با دیدن آن امنیت روانی خود را نسبت به هر آنچه که تا کنون به آن اطمینان داشته اند از دست بدهند، کودکانی که آغوش پدر دیگر برایشان بی معنامی شود .
و یا نوجوانانی که با دیدن این تصاویر قبح آنچه را که خشونت اجتماعی می دانیم برایشان بریزد ،معضلی که الان هم کم با آن درگیر نیستیم ،دعواها وقتل های رو به افزایش خیابانی مگر تنها گوشه ای از این تاثیرات نیست.
یابه قیمت آشفتگی مادری که تنها چیزی که از جامعه انتظار دارد ایجاد فضای آرام پر نشاط برای کودکانش است.
و در نهایت به قیمت القا حس دردمندی ،آشفتگی ونا امنی به جامعه و تحت تاثیر قرار دادن احساسات افراد با بدترین روش ممکن؟
این فیلم نباید منتشر شود چرا که ما می دانیم بهای امنیت روانی مخاطبانمان خیلی بیشتر از چندین و چند هزار کلیک بیشتر برای رسانه ما است.
نظر شما