قتل در هواخواهی دوست صمیمی

پسر نوجوانی که به هواداری از دوستش دست به قتل زده ‌بود، با درخواست اولیای‌دم و رأی دادگاه به قصاص محکوم شد.
23 خرداد دو سال قبل ماموران پلیس کرج در جریان درگیری چند جوان و به قتل رسیدن یکی از آنها قرار گرفتند. زمانی که ماموران به محل حادثه رسیدند، متوجه شدند مقتول پسری 23ساله به نام مجتبی ‌است که توسط دوستانش به بیمارستان رسانده شده، اما ضربه چاقو قلب او را شکافته‌ است و پزشکان نتوانستند برای نجاتش کاری انجام بدهند. پس از آن، تحقیق از کسانی که در محل قتل حضور داشتند و این نزاع خونین را دیده بودند، انجام شد و کارآگاهان پی بردند ضارب جوانی 18ساله به نام علیرضاست.
پلیس، محل زندگی علیرضا را شناسایی و این جوان را بازداشت کرد. او اتهام قتل را پذیرفت و گفت: درگیری اصلی بین مجتبی و بهنام دوست دیگرمان بود. روز قبل از حادثه بهنام با مردی افغان درگیر شد و مجتبی به هواخواهی از مرد افغان، بهنام را زد. او می‌گفت تو نباید به این جوان افغان زوربگویی، درگیری آنها آنقدر بالا گرفت که مجتبی برای نشان دادن قدرتش، سیگارش را روی بینی بهنام خاموش کرد. من هم در آن درگیری بودم اما سعی کردم آنها را آرام کنم. متهم ادامه‌ داد: من بهنام را از محل دور کردم و با هم رفتیم. فردای آن روز دوباره آنها را دیدیم، مجتبی و بهنام به خاطر کاری که مجتبی کرده ‌بود دوباره درگیر شدند. من اول سعی داشتم آنها را جدا کنم اما مجتبی دعوا را شدیدتر و دوستانش را هم وارد این نزاع کرد. آنها داشتند بهنام را کتک می‌زدند، من هم برای اینکه به دوستم کمکی کرده ‌باشم یک ضربه چاقو به مجتبی زدم و بعد هم فرار کردم اصلا متوجه نشدم ضربه را به قلب مقتول زدم و از کاری که کردم خیلی پشیمان هستم.
ماموران برای به دست آوردن مدارک بیشتر و بررسی گفته‌های علیرضا، شاهدان دیگر را مورد بازجویی قرار دادند. آنها نیز تایید کردند درگیری بین دو نفر دیگر بوده و علیرضا بی‌‌دلیل به مجتبی حمله کرده ‌است.
بعد از به دست آمدن این اطلاعات، بازسازی صحنه قتل و صدور کیفرخواست علیه علیرضا، پرونده این نوجوان برای رسیدگی به دادگاه کیفری ‌استان البرز فرستاده شد. در جلسه محاکمه بعد از اینکه نماینده دادستان کرج درخواست صدور مجازات برای متهم را کرد، اولیای‌دم در جایگاه حاضر شدند. آنها درخواست قصاص کردند و گفتند حاضر به گذشت نیستند.
در ادامه، متهم در جایگاه حاضر شد. او گفت اتهام قتل را قبول دارد و از کرده خودش پشیمان است. متهم گفت: من نمی‌خواستم مجتبی را بکشم و فقط می‌خواستم کاری کنم او دست از سر بهنام بردارد. او یک‌بار بینی بهنام را سوزانده بود هنوز جای زخم روی صورتش بود. بعد از اینکه ضربه را زدم آنقدر ترسیدم که از محل فرار کردم و نفهمیدم چه اتفاقی برای او افتاد. بعد از پایان دفاعیات متهم و گفته‌های وکیل‌مدافع او هیات قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند و متهم را با توجه به مدارک موجود در پرونده به قصاص محکوم کردند.
47282