جشنواره فیلم فجر با عبور از نیمه، روزی پرکار را پشت سر گذاشت بخصوص که فیلمهای روز سهشنبه با تنوع ژانری به نوعی آثاری بودند که از هر یک انتظاری خاص میرفت. نمایش فیلمی که قرار نبود در جشنواره حضور داشته باشد و حاشیههایی را به همراه داشت، این شور و انتظار را بیشتر کرد.
«پل چوبی» چهارمین فیلم مهدی کرمپور پس از «جایی دیگر»،«چه کسی امیر را کشت» و «تهران؛ سیم آخر» است که ادامه همکاری این کارگردان با همکار نویسندهاش خسرو نقیبی محسوب میشود.
فیلم با پیشفرض یک اثر اجتماعی- سیاسی که رویدادهای سال 88 را نشانه رفته، به نوعی سوژه جسورانهای دارد. اما در پرداخت، این وجه جسورانه که میتوانست حال و هوا و جذابیتی خاص به فیلم بدهد، احتمالاً به دلیل التهاب موضوع از محوریت خارج شده و تبدیل به بستری برای روایت یک قصه عاطفی شده است.
هرچند تلاش شده بستر سیاسی- اجتماعی قصه با نشانهها و نمادهایی در خط قصه عاطفی تنیده شده و نمود پیدا کند، اما این نشانهها برای رسیدن به تصویری از شرایط و فضایی که در ذهن مخاطب روشن و واضح است، کافی و جوابگو نیست.
قصه عاطفی هم به علت نوع شخصیتپردازی افراد و روابط و مناسبات آنها بیش از آنکه بتواند مخاطب را به مسائل، دغدغهها و دلتنگیهای آنها نزدیک کند، تصویری با فاصله ترسیم میکند که ابهام بر بسیاری از کنش و واکنشها حاکم است.
به همین دلیل نه نوستالژی، نه احیاء عشق گذشته، نه پیوند عاطفی نسل جوان امروز و نه حتی رابطه گسسته نسل میانی نمیتواند آن تأثیری را که از بطن موقعیت دراماتیک آنها میآید بر مخاطب بگذارد. چراکه پایههای این رفتارها به درستی گذاشته نشده تا بتوان بر آن ساختمان قصه را بنا کرد.
«من همسرش هستم» نخستین فیلمی است که مصطفی شایسته کارگردانی کرده و یک درام خانوادگی را با یک بازی تو در تو به تصویر میکشد. رابطه فروپاشیده زوجی که زن تصمیم میگیرد برای جلب توجه شوهرش، تظاهر به با رابطه با دیگری کند و زمینههایی فراهم آورد تا مرد به او مظنون شده و به این شیوه به کانون خانه و خانواده بازگردد!
اما واقعیت این است که قصه و فیلم دچار ابهام و علامت سئوالهای متعدد در انتخاب زاویه دید، ارائه اطلاعات و ثبت وقایع است. به نظر میآید قصه از زاویه دید زن به عنوان یک تجربه از سر گذشته روایت میشود، اما علاوه بر نقض شدن این وجه در طول قصه، در فینال یکباره همه ورقها برمیگردد و زن نقشه خود را برای به راه آوردن شوهرش تعریف میکند.
اما این گرهگشایی هم کافی نیست چراکه در انتها با یک پیچ داستانی دیگر معلوم میشود این خدمتکار نبوده که به شوهر تلفن میزده و گزارش میداده و در واقع این بازی با بازی دیگری تداخل پیدا کرده و بالاخره نریشن پایانی زن هم خوانشی دیگر از قصه میدهد که کلیت داستان را با یک علامت سوال مواجه میکند!
«ملکه» پنجمین فیلم محمدعلی باشهآهنگر پس از «نیمه گمشده»، «نبات داغ»، «فرزند خاک» و «بیداری رویاها» است با فیلمنامهای از نویسنده مستقل سینما محمدرضا گوهری. فیلمی در گونه سینمای دفاع مقدس که مقطع جنگ را در آستانه قبول قطعنامه 598 برای روایت داستاناش انتخاب میکند.
فیلم بر محور قصه ورود یک دیدهبان جدید به منطقهای مرزی در حالی که از دیدگاه مخفی خبر ندارد، در سویه سوررئال خود رابطه او را با دیدهبان شهید و دفتر خاطرات او مرور میکند. رابطهای که وقتی در کنار روابط چند شخصیت فرعی اما پرداخت شده قرار میگیرد، می تواند آنها را شناسنامهدار کند.
بخصوص تلاش شده نوعی نگاه انسانی به جنگ و کشتار هم در زیرلایه تفکری فیلم وارد شود که تأملبرانگیز است. این گونه است که با وجود زمان طولانی که صرف معرفی اولیه شخصیتها، پهن شدن تور قصه و ورود به حیطههای جنگ و گریز و مرگ و حذف تدریجی کاراکترها میشود، مخاطبی که سرنوشت این آدمها برایش مهم شده با فیلم همراه میشود.
«زندگی خصوصی آقا و خانم میم» ساخته روحالله حجازی است که فیلم «در میان ابرها» را در کارنامه دارد. فیلمی بر محور رابطه یک زوج که برای یک پروژه کاری به تهران میآیند و موقعیتهای جدیدی را تجربه میکنند که رابطهشان را دچار چالش میکند.
فیلم قصه اطمینان و عدم اطمینان زوجها به هم و نوعی جابجایی در موقعیت آنها و تغییر رفتار و کنش و واکنشهای برآمده از این جابجایی است. به این ترتیب هر دو شخصیت منحنی شخصیتی دارند که در نقطه مقابل هم قرار دارد و زن از بیثباتی و عدم اعتماد به نفس به ثبات نسبی و مرد مسیر عکس را طی میکند تا به نوعی روانشناسی از رفتارهای آنها برسیم.
در این میان حضور ابراهیم حاتمیکیا به عنوان بازیگر یکی از نقشهای فرعی و البته تأثیرگذاری این شخصیت که عامل اصلی ایجاد چالش بین این زوج است، از نکاتی است که جذابیتی خاص ورای اوج و فرودهای داستانی به کار داده و تأثیرگذاری این کاراکتر را در ذهن مخاطب بیشتر کرده که به نظر میآید یکی از دلایل انتخاب او برای ایفای این نقش بوده است.
5858
در این میان حضور ابراهیم حاتمیکیا به عنوان بازیگر یکی از نقشهای فرعی و البته تأثیرگذاری این شخصیت که عامل اصلی ایجاد چالش بین این زوج است، از نکاتی است که جذابیتی خاص ورای اوج و فرودهای داستانی به کار داده و تأثیرگذاری این کاراکتر را در ذهن مخاطب بیشتر کرده که به نظر میآید یکی از دلایل انتخاب او برای ایفای این نقش بوده است.
5858
نظر شما