نزهت بادی

حالا که فیلم «بی‌خود و بی‌جهت» عبدالرضا کاهانی را دیدم، با اطمینان بیشتری می‌توانم بگویم که به نظرم فیلم «اسب حیوان نجیبی است» نسبت به همه آثارش فیلم بهتری است، هرچند نواقصی دارد که نمی‌گذارد سبک شخصی کاهانی در آن به کمال برسد، اما از فیلم‌های دیگرش به جنس سینمای موردنظرش نزدیک‌تر است.
کاهانی در فیلم «بی‌خود و بی‌جهت» نیز می‌کوشد آن‌قدر موضوع قصه‌اش را ساده کند و حواشی و زواید آن را حذف کند و به حداقل‌های درام تقلیل دهد و از فراز و فرود آن بکاهد که انگار دنیای داستانی‌اش را از هیچ و پوچ به وجود آورده است. حتی این بار برخلاف فیلم‌های قبلی‌اش تعداد شخصیت‌هایش را هم کم کرده و از تنوع لوکیشن‌هایش نیز کاسته تا بیش از گذشته کل فیلم بر مبنای یک موضوع کوچک شکل بگیرد.
اما مشکل اینجاست که فیلم در قسمت‌هایی دچار خلا می‌شود و از بس در‌‌ همان مسیر تک موضوع رفت و برگشت دارد، به بن بست می‌رسد و دیگر نمی‌تواند از دل یک برخورد و واکنش پیش پاافتاده و روزمره دنیای داستانش را وسعت بدهد و ابعاد آن را بزرگ‌تر کند. انگار دچار دور باطل و تسلسل تکرار شده باشد.
بد‌تر از همه اینکه فیلم فضای خالی‌اش را با عصبیت و پرخاشگری و دعوا و داد و بیداد و جیغ پر می‌کند. شخصیت‌ها مدام توی سر و کله هم می‌زنند و با هم جر و بحث می‌کنند و دعوا راه می‌اندازند. بدون اینکه لحظاتی در میانه آن‌ها رابطه‌ای، خلوتی و رد و بدل احساسی شکل بگیرد که کمک کند کمی به شخصیت‌ها نزدیک شویم و آن‌ها را دوست بداریم.
راستش بعد از دیدن فیلم‌های کاهانی و فتحی در یک روز مدام با خودم فکر می‌کردم چرا فیلمسازانی که مسیر خودشان را پیدا می‌کنند، آن را ادامه نمی‌دهند تا بتدریج در آن رشد و پیشرفت کنند و به تکامل برسند. البته فیلم کاهانی را نمی‌توان تغییر مسیر نسبت به فیلم‌های دیگرش دانست، اما فیلم کامل‌تری هم نسبت به اثر قبلی‌اش نیست و یک جور تجربه دیگر از‌‌ همان جنس فیلم‌های قبلی‌اش است.
اما بعد از تماشای فیلم «یک روز دیگر» فتحی خیلی افسوس خوردم. نمی‌دانم چرا فتحی مسیری را که با «پستچی سه بار در نمی‌زند» و «کیفر» در سینما طی کرده، ادامه نداده است. مخصوصا در «کیفر» که توانسته بود به زبان و لحن مخصوص به خودش نزدیک شود و دغدغه‌هایش در زمینه تاریخ و زبان و گذشته و شیوه روایت در داستان‌های هزار و یکشبی را در یک داستان کاملا امروزی و شهری و اجتماعی بگنجاند.
مشکل اساسی فیلم «یک روز دیگر» این است که ساختارش زیادی کهنه و مصرف شده و قابلیت آن را ندارد تا فتحی بتواند آن را سر و شکل تازه‌ای ببخشد وگرنه بعضی از داستانک‌هایش حس و حال خوبی دارد و کلیت فیلم اثر قابل قبولی است، اما این چیزی نیست که از فتحی انتظار داریم.
5858
کد خبر 198510

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۲:۱۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۳
    6 2
    البته بعد از 99درصد فیلمها به نظرم قرص آرامبخش لازمه!!
  • بدون نام IR ۱۳:۴۵ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۳
    4 10
    فیلم کیفر افتضاخ بود . اینقدر افتضاح که حتی اسمشو فیلم فارسی هم نمی شد گذاشت !
    • بدون نام IR ۱۴:۱۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۳
      4 0
      دقیقا اگه نویسنده اون فیلمو دیده بود اینطوری نمی نوشت!
  • سامان IR ۲۳:۱۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۳
    2 3
    خانم عزیز شما خودت بیشتر به آرامبخش احتیاج داری!! و ما هم بعد از خوندن چیزهایی که شما به اسم نقد و یادداشت می نویسید!