به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، ماه رمضان، ماه روزهداری، مراقبه و حضور در جمع مؤمنان است؛ به این ماه، ماه خدا گفتهاند و یکی از عبادات این ماه قرائت قرآن و دعاهایی است که وارد شده است.
از طرفی روزه آداب و احکامی دارد که رعایت آنها برای صحت روزه واجب است ولی فراتر از این احکام، مراتب سلوکی و معنوی دیگری برای روزه ذکر شده است.
ایکنا با آیتالله حسن رمضانی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در این باره گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانیم؛
ماه مبارک رمضان ماه خدا نامیده شده است و بزرگان بر تاثیر این ماه در معنویت و سلوک انسان تاکید کردهاند. تفسیر شما از عبارت ماه خدا چیست؟
بیش از نیمی از ماه مبارک رمضان گذشته است و فرصتهای معنوی به سرعت در حال گذر کردن است؛ ماه مبارک رمضان معنون به شهرالله و ماه خداست و به اعتباری آن را ماه امت نامیدهاند، در خطبه شعبانیه هم پیامبر(ص) از آن با این عنوان نام برده و فرموده است آگاه باشید که شهرالله به سوی شما رو آورده است. در برخی روایات که ماه شعبان، رجب و رمضان را مقایسه کرده ماه شعبان را ماه رسول الله(ص) و ماه رجب را ماه خدا و ماه رمضان را ماه امت معرفی فرموده است.
شاید بر حسب ظاهر این دو روایت با هم تغایر دارند زیرا پیامبر(ص) ماه رمضان را ماه خدا میدانند ولی این روایت، ماه مبارک را ماه امت میداند؛ ماه رجب ماه قرب به خدا و ولایت و ماه دستیابی به قله یعنی حق تبارک و تعالی است؛ ماه شعبان که فیض، شعبه شعبه میشود ماه پیامبر(ص) است و در ماه رمضان، فیض عمومی است و همه امت را در برمیگیرد و همه امت از آن بهرهمند میشوند.
درست مانند آبشاری که از قله سرازیر میشود و ابتدا حجم آب آن بسیار بالاست ولی کمکم شعبه شعبه و قطره قطره میشود و به خورد گیاه و انسان میرسد؛ آغاز فیض از ماه رجب شروع میشود و در ماه شعبان، شعبه شعبه شده و در ماه رمضان قطره قطره شده و به کام مشتاقان میرسد؛ از این جهت میگوییم ماه رمضان، ماه امت است و فیض عمومی میشود البته با قوانین و آداب و رسومی که پیامبر(ص) به اذن الهی مقدر کرده است؛ طوری برنامهریزی شده است که همه از این فیض بهره لازم و کافی میبرند لذا از این جهت ماه امت میشود.
ماه امت یعنی اینکه خداوند در این ماه از مردم میزبانی میکنند و همه از سفره رزق و معنویت الهی برخوردار هستند؛ البته برای کسانی که دوست دارند وارد این وادی شوند. این ماه، ماه مردم است و خدا مهمان مردم و مردم هم مهمان خداوند میشوند؛ بنابراین بنده و کسانی که این سخنان را میخوانند اگر قدر ندانیم و راه صلاح را از فساد ممتاز نکنیم و به راه صلاح و درستی نرویم و خود را مهیای مهمانی خدا نکنیم چه زمانی فرصت این کار را خواهیم داشت؛ فرصتها مانند ابر بهاری به سرعت میگذرند و این ما هستیم که میتوانیم از فرصتهای به دست آمده بهترین استفاده را ببریم.
مؤمنان چه وظیفهای در لبیک به دعوت پروردگار در ماه رمضان دارند و آیا رعایت احکام شرعی روزه کافی است؟
در خطبه شعبانیه رسول خدا(ص) به طور مشروح وظایف انسانها را بیان فرموده است و ما باید آن را مطالعه کرده و در جریان مشروح آن قرار بگیریم و آنچه را ایشان به عنوان آداب و رسوم ماه مبارک بیان فرموده، مد نظر داشته باشیم؛ این طور نباشد که فقط دهان ببندیم و نخوریم و نیاشامیم و مطالبی که در رساله عملیه بیان شده است رعایت کنیم ولی بقیه آداب و رسوم و تکالیف را فراموش و فکر کنیم همه تکالیف خودمان را انجام دادهایم؛ آداب روزهداری اجتناب از مواردی است که در رساله بیان شده است ولی روزه برتر آن است که انسان از هر چیزی که جزء محرمات و سیئات است دوری کند و معدن حسنات و گنجینه و سرچشمه حسنات و نیکی و خوبی و پاکی بشود.
این روزه که محرمات را ترک کنیم در مرتبه دوم روزهداری است و مرتبه اعلای روزه آن است که انسان قید هر چیزی غیر از خدا را بزند و بگوید به هر طرف که رو کنم تویی کنی جلوهگری؛ درست است که برحسب ظاهر موجودات و دریا و صحرا و خشکی و انسانها وجود دارند، ولی به قول باباطاهر؛ به دریا بنگرم دریا تو وینم/ به صحرا بنگرم صحرا تو وینم/ به هر جا بنگرم کوه و در و دشت/ نشان از قامت رعنا تو وینم.
همه افعال را فانی در فعل الله و همه چیز را فانی در خداوند بدانیم و همه صفات را فانی در صفات خدا و همه ذوات را فانی در ذوات خدا بدانیم. امام فرمودند ما همه هیچ هستیم و هر چه هست اوست و ما از خود هیچ نداریم، فقیریم و عین فقریم؛ نه اینکه ذاتی داشته باشیم که آن ذات، صفتش فقر باشد بلکه عین فقر هستیم. خداوند ذاتی عین غنا است و ذاتی نیست که غنا بر او عارض شده باشد بلکه ذات عین غناست؛ یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَی اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ؛ این را با تمام وجود در ماه مبارک رمضان باید حس کنیم و از این سنخ روزهداری داشته باشیم و آن را تجربه کنیم.
ادعیههای مختلفی در این ماه وارد شده است، جهتدهی معنوی این ادعیه با تمرکز بر برخی از آنها چگونه است؟
دعاهای سحر، ابوحمزه ثمالی، افتتاح و برخی ادعیه دیگر سراسر نور و ابتهاج و بهجت و سرور است و شخص خدامحور به معنای واقعی کلمه با این ادعیه حال میکند زیرا آنقدر دلنشین و پرمغز و پرمحتوا است که اگر انسان با ادبیات این ادعیه آشنا باشد و زبان عربی را خوب بلد باشد و این مفاد را خوب بفهمد لذتی برای او حاصل خواهد شد که هیچ لذتی را نمیتوان با آن لذت مقایسه کرد و انسان در فضای ملکوت و لاهوت پرواز میکند زیرا دعا، زبانی است که انسانهای کامل آن را در مقام تخاطب با خدا انتخاب کردهاند که بهترین مخاطب و بهترین خطاب را در این ادعیه داریم.
در روایات ائمه معصومین(ع) همواره فهم مردم را ملاک قرار داده و به اندازه فهم آنان با آنان سخن گفتهاند؛ روایات چون متناسب با فهم مردم است در این سطح بیان شده است لذا زمین تا آسمان با ادعیه فرق دارند؛ روایات، فرشی هستند و ادعیه عرشی.
بنابراین مردم عزیز سعی کنند خودشان ادبیات عرب بلد باشند که وقتی ادعیه را میخوانند خوب در جریان معارف آن قرار بگیرند؛ ترجمه آن طور که باید محتوا را منعکس نمیکند و کمتر ترجمهای است که گویای این مسئله باشد و معمولا با اصل معنا تفاوت دارد بنابراین وقتی زبان ادعیه را یاد گرفتیم، بخوانیم و در آن تدبر کرده و با آن خدا را مخاطب قرار دهیم.
اگر خداوند لقلقه زبان نباشد و بفهمیم با چه کسی مخاطبه داریم مزه دیگری دارد؛ در دعای سحر نه سخن از بهشت و حور و قصور و لذات مادی است بلکه صحبت از نور و سرور و کمال و جمال و بها و مشیت است و انسان داعی در این دعا از خدا نور و جمال و علم و کمال و مشیت و قدرت میطلبد و مظهر اسماء و صفات خداوند میشود و دست خدا، دست او چشم و گوش خدا چشم و گوش او میشود و زبان او هم زبان خدایی خواهد شد و از سر تا پا غرق در خدا.
خود خدا و اسماء و صفات خدا در این ادعیه مورد توجه است؛ درباره دعایی که بعد از نمازها در ماه مبارک میخوانیم در مفاتیح هم آمده است که خداوند گناهان انسان را تا قیامت میبخشد و این پاداش بزرگی است و برای ما قابل تصور نیست و با منطق و عدل قابل تحلیل نیست زیرا بحث فقط خواندن نیست بلکه طبق فرمایش ائمه(ع) کسی که دعا میکند ولی در راستای دعایش حرکت نمیکند مانند تیراندازی است که اسباب تیراندازی او طناب ندارد.
این دعا همان دعای معروف است که: اللهم ادخل علی اهل القبور السرور، اللهم اغن کل فقیر ...؛ این دعا فقط برای خوندان نیست بلکه ما خیراتی برای امواتمان نثار میکنیم و تو لطف کن به دست آنان برسان. خدایا همه فقرا را بی نیاز کن؛ یعنی خدایا تو به من مال و نیرو و انرژی بده تا بتوانم فقر را از بین مردم بردارم. این دعا در کنار عمل مطرح است و اینکه دعا میکنیم: اللهم اشبع کل جائع؛ سیرکردن شکم گرسنگان هم باید مبتنی بر تلاش ما و انفاق ما باشد. اللهم اشف کل مریض؛ ما میتوانیم نسخه و دارویی برای بیمار تهیه کنیم وگرنه اینکه فقط بخوانیم و توقع داشته باشیم خدا گناهان ما را ببخشد مورد پذیرش عقل هیچ عاقلی نیست.
نظر شما