ریحانه اسکندری: چندی پیش در گزارشی به پدیدهی «نپو بیبیها» یا فرزندان چهرههای مشهور در سینمای جهان پرداختیم؛ نسلی که حضورشان در عرصه هنر، بحثهای زیادی درباره عدالت، رانت و استعداد به راه انداخته.
در سینمای ایران نیز فرزندان بازیگران، کارگردانان، تهیهکنندگان و دیگر چهرههای مشهور، کمکم جای خود را در قاب تصویر پیدا کردهاند. برخی از آنها به واسطهی نام خانوادگیشان خیلی زود در معرض توجه قرار گرفتهاند، روی جلد مجلات رفتهاند و نقشهای اصلی را از آن خود کردهاند؛ امری که برای بسیاری از هنرمندان بدون رابطه، سالها تلاش و انتظار میطلبد، برخی اما با توانایی و هنر خود جای خود را در دل مخاطبان و منتقدان باز کردهاند.
این پدیده، درست مثل نمونههای غربیاش، در ایران هم با واکنشهای متفاوتی مواجه شده است. از تحسین و حمایت گرفته تا انتقاد به رانت و بیعدالتی، صداهایی وجود دارد که از اشرافیگری فرهنگی و انحصار هنری سخن میگویند. اما در میان این بحثها، یک پرسش اساسی مطرح میشود: آیا همهی این چهرهها تنها به پشتوانهی نام خانوادگیشان موفق شدهاند؟ یا برخی از آنها واقعاً توانستهاند از زیر سایهی والدینشان خارج شوند و مسیر مستقل خود را بسازند؟
نپوبیبی ایرانی، یا همان ژن خوب
در سینمای ایران کم نیستند بازیگران و هنرمندانی که فرزندان چهرههای مطرحاند؛ از پدر یا مادری بازیگر گرفته تا خانوادههایی که در پشت صحنه سینما صاحبناماند. ورود این چهرهها، اگرچه از مدتها پیش وجود داشته، اما در چند سال اخیر به شکل چشمگیرتری مورد بحث و نقد قرار گرفته است.
فضای مجازی یکی از اصلیترین بسترهای واکنش به این پدیده در ایران بوده. بسیاری از کاربران، با طرح پرسشهایی دربارهی عدالت، شایستهسالاری و فرصتهای نابرابر، انتقادهایی نسبت به حضور پررنگ فرزندان چهرههای مشهور در فیلمها و سریالها مطرح کردهاند. از سوی دیگر، عدهای معتقدند این اتفاق نهتنها طبیعی است، بلکه اگر استعداد و تلاش هم در کنار آن باشد، نمیتوان آن را صرفاً به رانت نسبت داد.
درست است که این بازیگران گاهی از خود در این رابطه دفاع میکنند اما در کنار این دفاعها، بسیاری از مردم باور دارند که ورود به سینما برای فرزندان افراد مشهور، حتی اگر با استعداد همراه باشد، باز هم مزیتی نابرابر در رقابتی ناعادلانه است؛ فضایی که در آن بسیاری از هنرمندان مستعد سالها پشت درهای بسته میمانند.
نکتهی مهمتر این است که حتی خود این چهرهها، گاه ناخواسته در سایهی والدینشان قضاوت میشوند. حتی وقتی عملکرد خوبی دارند، بخشی از مخاطبان هنوز آنها را با نگاه شکآلود میبینند. این دوگانهسازی، باعث شده «نپو بیبی بودن» در ایران هم به مسئلهای پیچیده تبدیل شود؛ پدیدهای که میان استعداد، رانت، فرصت و قضاوت سرگردان است.
در ادامه به بررسی چند چهرهی مطرح ایرانی میپردازیم که در فضای رسانهای کشور، به عنوان نپو بیبی یا ژن خوب شناخته میشوند؛ با نگاهی بیطرفانه به عملکرد، مسیر حرفهای و واکنشهای جامعه نسبت به آنها.
مهراوه و ملیکا شریفینیا / دختران خانوادهای تمامقد هنری
مهراوه شریفینیا، فرزند محمدرضا شریفینیا و آزیتا حاجیان، از کودکی مقابل دوربین قرار گرفت و بهتدریج با نقشآفرینی در سریالهایی چون «خداحافظ بچه» و «کیمیا» شناخته شد. او همواره میان نگاههایی که او را تنها یک ژن خوب میدانند و نگاههایی که توانایی و تلاشش را تحسین میکنند، ایستاده است. خواهرش، ملیکا، نیز گرچه کمکارتر است، اما حضوری پیوسته در تلویزیون داشته است. منتقدان درباره مهراوه میگویند که توانسته از زیر سایه پدر و مادرش بیرون بیاید، اما ملیکا هنوز با این چالش مواجه است.

ستاره و خسرو پسیانی/خانوادهای برآمده از تئاتر
ستاره پسیانی، دختر آتیلا پسیانی و نوه جمیله شیخی، کار خود را از تئاتر آغاز کرد و با نقشهایی در فیلمهایی چون «سه زن» و سریال «همه بچه های من» درخشید. تیزهوشی و جسارتش در انتخاب نقشها باعث تحسین منتقدان شده است البته او توانسته به واسطه موقعیتهای متعددی که برای خود رقم زده از زیر سایه نام خانوادگیاش بیرون بیاید.

خسرو پسیانی، برادر ستاره پسیانی نیز از بازیگران تئاتر و تلویزیون است که به واسطه رشد در خانوادهای هنری اولین تجربه بازی در تئاتر را در هفت سالگی تجربه کرد. «دیابولیک : رومئو و ژولیت»، «خاندان موروثی قصر»، «فرانکنشتاین، قهوه قجری» از جمله تجربههای تئاتر خسرو پسیانی هستند. او در فیلم «بی همه چیز» و مجموعه نمایش خانگی «مردم معمولی» نیز حضور داشته است که این دو اثر باعث شده است چهره اش برای مردم تا حدودی آشناتر شود.

کمند و سپند امیرسلیمانی/ مسیرهای متفاوت، ریشهی مشترک
فرزندان سعید امیرسلیمانی، از چهرههای قدیمی سینما و تلویزیون، هرکدام راهی جدا در پیش گرفتهاند. کمند امیرسلیمانی با بازی در سریال «پدرسالار» به محبوبیت رسید و بازیگر نقشهای جدی و خانوادگی شد. سپند اما بیشتر در کمدیهای تلویزیونی مانند «در حاشیه» دیده شد. میتوان گفت هر دو بازیگر در انتخاب نقش انتخابهای محافظهکارانه را ترجیح میدهند. در حالی که هر دو همچنان در حاشیهی امن حرکت میکنند میتوان گفت طی سالیان دراز جای خود را بین مخاطبان پیدا کردهاند و تا حدودی از سایه نام خانوادگیشان خارج شدند.

باران کوثری/ فرزند کارگردان، بازیگر معترض
باران کوثری، دختر رخشان بنیاعتماد و جهانگیر کوثری، بازیگری را در نوجوانی با فیلمهای مادرش آغاز کرد. او بهخاطر نقشهای اجتماعی و جسورانهاش در آثاری چون «خونبازی» و «عصبانی نیستم» تحسین شده و یکی از نمادهای بازیگر زن مستقل محسوب میشود. با این حال، برخی از منتقدان معتقدند حضور مادر در مقام کارگردان همواره یک حاشیهی حمایتی برای او فراهم کرده است.

امیر یل ارجمند/ پسر یک خواننده و بازیگر باسابقه
پسر داریوش ارجمند،امیر یل ارجمند بازیگرسینما و تلویزیون، اگرچه با چهرهای متفاوت وارد شد، اما نتوانست مسیر روشنی برای خود ترسیم کند. حضور کمرنگ و گاه گمشدهاش در میان بازیگران نسل جدید باعث شده کمتر مورد توجه باشد. برخی بر این باورند که بار انتظارات بالا، فرصت رشد طبیعی را از او گرفته است. اما به طور کلی میتوان گفت او نتوانست موفقیت قابل توجهی را برای خود ایجاد کند.

پگاه آهنگرانی/بازیگری که هنر را از مادر آموخت
فرزند منیژه حکمت، کارگردان مطرح، از کودکی وارد عرصه بازیگری شد و با نقشهایی در فیلمهایی چون «دختری با کفشهای کتانی» به شهرت رسید. پگاه همواره بازیگری مستقل و اجتماعی شناخته شده و حتی فعالیتهای اجتماعیاش هم در شناخته شدنش بیتأثیر نبوده است. منتقدان بازی او را صادقانه و پر از انرژی میدانند. آهمگرانی را می توان نمونه موفقی از کسانی دانست که از خانواده ای هنرمند برآمدهاند اما خود را به صورت مستقل معرفی کردهاند.

ساعد سهیلی و سینا مهراد/ دو برادر، دو مسیر، یک خانوادهی سینمایی
فرزندان سعید سهیلی، کارگردان شناختهشده، هرکدام از مسیرهای متفاوتی وارد شدند. ساعد با فیلمهایی چون «گشت ارشاد» و «رخ دیوانه» به شهرت رسید و سینا مهراد با سریال «پدر» میان مخاطبان تلویزیونی محبوب شد. ساعد حالا یکی از پرکارترین بازیگران سینما نسل جدید است و این در شرایطی است که به نظر میرسد سینا مهراد به حضور در سریال علاقه بیشتری دارد.
سینما مهراد در مصاحبه های خود در مورد تغییر نام خانوادگی خود اشاره میکند که پس از این که پدرش را در جریان تصمیمش برای بازیگر شدن قرار داد مسئله تغییر نام خانوادگی را برای ایجاد نشدن سوتفاهم برای مردم و منتقدان را نیز با او مطرح کرد و اتفاقا سعید سهیلی خوشحال نشد. طبق گفته های حامد عنقا تهیه کننده دو سریال «پدر» و «آقازاده» که سینا مهراد ستاره هر دو بوده است زمانی که مهراد به برای نقش حامد تهرانی در سریال «پدر» انتخاب شد هیچکس واقعا اطلاع ندشت که او پسر سعید سهیلی است. ساعد سهیلی نیز از سختیهای مطرح کردن مسئله بازیگر شدنش با پدرش گفته است و مطابق گفتههایش در اوایل مسیر او تستهای بسیار سختی را برای فیلم «چند متر مکعب عشق» که در مطرح شدنش نقش جدی داشت داد.
با همه این ها برخی معتقدند این خانواده، ساختار حمایتی قدرتمندی در سینما برای فرزندان خود ایجاد کردهاند. جالب توجه است که دختر بزرگ این خانواده صبا سهیلی نیز اگرچه کمرنگ اما در عرصه بازیگری حضور دارد و در فیلم «ژن خوک» که توسط سعید سهیلی کارگردانی شده است و سینما مهراد به عنوان یکی از نقش های اصلی در آن حضور دارد، نقش خواهر او را بازی کرده است.

امیرحسین فتحی/ پدر کارگردان و پسر بازیگر
پسر حسن فتحی، امیرحسین فتحی اولین حضور قابل توجه خود را در سریال پرمخاطب پدرش «شهرزاد» داشت. بعد از آن نیز در سریال «جیران» به کارگردانی پدرش حضور پیدا کرد. این بازیگر اخیرا در سریال« قطب شمال» بازی کرده است که این اثر از نظر مخاطبان و منتقدان اثر موفقی نبوده است. البته فتحی در فیلم های «کیفر» و «آخرین بار کی سحر را دیدی» نیز به عنوان بازیگر حضور داشته است.
به نظر می رسد امیرحسین فتحی هنوز نتوانسته است از زیر سایه نام پدرش خارج شود و از نظر منتقدان او هنور مسیر درازی را برای معرفی خود در پیش دارد.

سام قریبیان / بازیگر، نویسنده و کارگردانی که ترجیح داد مسیر خودش را بسازد
سام قریبیان، پسر فرامرز قریبیان، یکی از شناختهشدهترین بازیگران سینمای ایران، متولد نیویورک است و خیلی زود پا به دنیای تصویر گذاشت. نخستین بار در کودکی، با فیلم «گردباد» در سال ۱۳۶۴ مقابل دوربین رفت و پس از آن در فیلمهایی مثل «جدال در تاسوکی» به کارگردانی پدرش، «شکار خاموش» و «ترانزیت» بازی کرد. اما مسیر او فقط به بازیگری محدود نماند.
قریبیان در جوانی برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و پس از بازگشت، تصمیم گرفت هویتی مستقل برای خودش بسازد. او در سال ۱۳۹۱ فیلم «گناهکاران» را نوشت، کارگردانی کرد و خودش هم در آن بازی کرد. این فیلم توانست توجه جشنواره فیلم فجر را جلب کند و حتی نامزد دریافت سیمرغ شود. در همان سال، در جشنواره بینالمللی سانفرانسیسکو هم برای بازی در این فیلم جایزه گرفت.
علاوه بر سینما، سام قریبیان در تئاتر هم حضور فعالی داشته و نشان داده تنها فرزند یک ستاره سینما بودن برایش کافی نیست. او با انتخابهایی متفاوت، تلاش کرده است تا ثابت کند نه به عنوان پسر فرامرز قریبیان، بلکه به عنوان یک فیلمساز مستقل و متفکر باید شناخته شود.

نفس بازغی/ دختری در آغاز مسیر
دختر پژمان بازغی و مستانه مهاجر، هنوز در آغاز راه بازیگریست و بیشتر بهواسطه حضور در سریال «گناه فرشته» به مخاطبان معرفی شده است. آینده او بسته به انتخابهایش است، اما نگاه مخاطبان و رسانهها از همین حالا به اوست و در فضای مجازی انتقاداتی به حضور او در صحنه تئاتر و نمایش خانگی به دلیل نام پدر و مادرش هست. باید دید آیا او هم مثل پدر و مادرش در قاب میماند؟

۲۴۵۲۴۵
نظر شما