۰ نفر
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۰
چرا طلبه‌ها و روحانیون باید تاریخ بدانند؟!

عضو هیئت‌ علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: تنها چیزی که در حوزه‌ها به آن توجه نمی‌شد، تاریخ بود و در برنامه‌های درسی اصلاً وجود نداشت، اولین کسی که درس تاریخ در حوزه‌ها را ایجاد کرد شهید مدرس بود.

به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، نشست «ضرورت‌ها و فواید آشنایی طلاب با تاریخ» با سخنرانی سعید طاووسی مسرور، عضو هیئت‌ علمی دانشگاه علامه طباطبایی در حوزه علمیه امام حسین(ع) برگزار شد. 

بنا بر روایت ایکنا، سعید طاووسی مسرور در این نشست بیان کرد: تنها چیزی که در حوزه‌ها به آن توجه نمی‌شده تاریخ است و در برنامه‌های درسی اصلاً وجود نداشته است. اولین کسی که درس تاریخ در حوزه‌ها را باب کرد شهید مدرس بود که تولیت مدرسه عالی سپه‌سالار یا دانشگاه شهید مطهری فعلی را بر عهده داشت. شهید مدرس دو درس به برنامه درسی اضافه کرد که اولی تاریخ و دیگری نهج‌البلاغه بود اما او با این کار به بدعت‌گذاری در حوزه متهم شد. 

وی ادامه داد: تمرکز حوزه علمیه به دروس فقه و اصول بوده است و در دوره‌های متأخر، مخصوصاً بعد از صفویه هرچه جلوتر می‌آییم تمرکز بر فقه و اصول بیشتر می‌شود در صورتی که در قرون میانه مثل قرن ششم و هفتم اینگونه نبوده است. دانشگاه در دوره صفویه وجود نداشت و تمام علوم مثل ریاضیات، هندسه، طب، فلسفه و منطق در مدارس علمی آموزش داده می‌شد. بزرگانی که در این علوم اسمشان زبانزد است مثل شیخ بهایی و دیگران از علمای حوزه بودند. 

توجه ائمه(ع) به تاریخ

طاووسی مسرور با بیان اینکه قبلا به تاریخ توجه نمی‌شده است اظهار کرد: مثلاً در کشور ما نسخ خطی فراوانی وجود دارد اما تا به حال هیچ نسخه‌ای از تاریخ طبری، تاریخ یعقوبی در ایران کشف نشده است با اینکه طبری و یعقوبی ایرانی بوده‌اند. نبود نسخه خطی در موضوعی نشان دهنده این است که آن کتاب استنساخ و خوانده نمی‌شده اما وقتی عقب‌تر برویم و به دوره ائمه(ع) برسیم می‌بینیم توجه زیادی به تاریخ وجود داشته است.

وی ادامه داد: کتابی به نام «روش‌های آموزشی صادقین(ع)» به همراه آقای قیصر عباس جعفری که پاکستانی هستند نوشته‌ایم که در انتهای این کتاب تألیفات اصحاب صادقین(ع) معرفی، موضوع شناسی و دسته‌بندی شده است؛ نکته جالب توجه این بود که تألیفات تاریخی اصحاب صادقین(ع) بیش از تألیفات فقهی و کلامی است یعنی بیشترین چیزی که اصحاب این دو امام(ع) نوشته‌اند، تاریخ بوده است. اگر فهرست نجاشی را تورق کنید می‌بینید که شیعیان بیشترین کتاب‌ها را درباره سیره پیامبر(ص) نوشتند. اصحاب ائمه(ع) اهتمام زیادی به تاریخ داشتند و روایت‌های تاریخی فراوانی در ادبیات ائمه(ع) وجود دارد اما هرچه جلوتر آمدیم توجه به تاریخ ضعیف و کمرنگ شده است. 

ممکن نبودن اجتهاد، فقه و فتوا بدون اطلاعات تاریخی

عضو هیئت‌ علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه چرا باید طلبه‌ها تاریخ بدانند گفت: دلایل مختلفی وجود دارد که یکی از آنها برای کار خود طلبه است یعنی همین فقه، اصول و اجتهاد نیازمند تاریخ است. می‌توان به جرئت گفت که اجتهاد، فتوا و فقه منهای اطلاعات تاریخی اصلاً ممکن نیست. شما در «اصول»، مبحث «ظهور عرفی» را می‌خوانید که منظور عرف زمان نزول و صدور است که فهمیدن آن نیازمند دانستن تاریخ است. ندانستن تاریخ باعث برداشت‌های غلط می‌شود. مرحوم استاد علی دوانی معتقد بودند که اگر فقهای ما تاریخ می‌دانستند فتاوا تغییر می‌کرد؛ چون مواردی بوده است. بسیاری از موضوعات مورد خاص بودند و بسیاری از علما آن را به صورت عام و مطلق گرفتند و قضایایی هم بوده است که عمومیت داشته اما به صورت خاص تلقی شده است زیرا افراد تاریخ نمی‌دانستند. 

وجود روایات متناقض درباره طهارت شراب!

طاووسی مسرور با بیان اینکه تاریخ و شناخت دوره معصومان(ع) بسیار ضروری است گفت: در کنار این برای استنباط و تفقه تاریخ فقه آشنایی با دیدگاه‌های فقهای اهل سنت هم لازم است. مثلا ما روایات متعددی در منابع روایی شیعه داریم که گفته شده شراب نجس است و در کنار آن روایات متعددی داریم که شراب پاک است. این روایت به گونه‌ای نیستند که گفته شود یک دسته از آنها ضعیف است که کنارشان بگذاریم؛ رفع تعارض این حکایات از دشواری‌های مقابل فقها بوده است. علت تاریخی این گزاره این بوده که شاه عباس صفوی شراب می‌خورده و هنگامی که شراب بر لباس او می‌ریخته امکان نماز خواندن نداشته است. محمد امین استرآبادی از مکه به شاه عباس نامه می‌نویسد و ادله‌ای درباره طهارت شراب ذکر می‌کند می‌گوید ترک نماز معصیت بزرگتری از شرب خمر است و شما در هیچ حالتی نمازت را ترک نکن و شراب هم نجس نیست. 

وی ادامه داد: دلیلی که استرآبادی ذکر می‌کند این است که مالک، ابوحنیفه، شافعی و احمد بن حنبل‌ گفته‌اند شراب نجس است و امامان(ع) هم به ما یاد داده‌اند که «اگر دو جور روایت از ما رسیده است هرچه اهل سنت گفته‌اند، برعکس آن درست است»؛ بنابراین چون آنها می‌گویند شراب نجس است می‌توان استنباط کرد که شراب پاک است. این استدلال تمام نیست زیرا به تاریخ هیچ توجهی نداشته است؛ حتی در بین اصولیون و اخباریون افرادی بودند که شراب را نجس نمی‌دانستند مثلاً محقق اردبیلی که یک اصولی است در کتاب «مجمع‌الفایده و البرهان» به طهارت شراب قائل بوده است. 

طاووسی مسرور افزود: سؤالی که پیش می‌آید این است امام باقر(ع) که روایت طهارت شراب از ایشان به ما رسیده؛ چرا باید از احمد بن حنبلی که هنوز به دنیا نیامده است تقیه کند؟ احمد بن حنبل در دوره امام باقر(ع) متولد نشده بود و شافعی هم هنوز نبوده است. ابوحنیفه که بر دیگران از نظر زمانی مقدم است شاگرد امام باقر(ع) بوده است. ابوحنیفه برخلاف مشهور اصلاً شاگرد امام صادق(ع) نبوده؛ زیرا ابوحنیفه همسن یا بزرگتر از امام صادق(ع) بوده است.

وی ادامه داد: ابوحنیفه شاگرد زید و امام باقر(ع) بوده است. چالشی که پیش می‌آید این است که آیا در زمان امام باقر(ع) در بین اهل سنت قول به طهارت شراب وجود داشته یا خیر؟ پاسخ این است که بله وجود داشته است. فقیه بزرگ مدینه که امام باقر(ع) با او معاصر بوده یعنی «ربیعه‌الرأی» که مردم مدینه به فتاوای او عمل می‌کردند و امام باقر(ع) ساکن مدینه بوده‌اند که این فقیه فتوا به طهارت شراب داده بود؛ بنابراین می‌توان احتمال داد که امام باقر(ع) از ربیعه‌الرأی تقیه کرده است نه برعکس. یکی از موارد کاربرد تاریخ استنباط تقیه است که بدانیم موضوعی تقیه بوده است یا خیر. البته همه موضوعات مربوط به تاریخ، فقهی نیست ممکن است برخی سیاسی، اعتقادی و... باشد. 

دانش‌ تاریخی؛ پیش‌نیاز پاسخ به سؤالات مردم

وی با بیان اینکه مردم برای سؤال به فردی که لباس طلبگی پوشیده است رجوع می‌کنند گفت: احکام یکی از شاخه‌هایی است که از طلبه‌ها سؤال می‌شود؛ اگر طلبه در سایر موضوعات اطلاعات نداشته باشد نمی‌تواند پاسخ مردم را بدهد؛ مثلاً ممکن است فردی سؤال کند که چرا امام حسین(ع) به ایران حمله کرد و ایرانیان را کشت؟ در صورتی که امام حسین(ع) در فتوحات شرکت نداشت و این یک روایت کذب است. وقتی طبری این موضوع را نقل کرده اشکالات سندی و متنی دارد. دانستن این موضوع نیازمند دانش تاریخی است. 

عضو هیئت‌ علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: ممکن است فردی از دوره پیامبر اکرم(ص) سؤال کند چرا پیامبر(ص) دستور داد تا یک پیرزن که دو بیت شعر علیه پیامبر(ع) گفته بود بکشند؟ در صورتی که این روایت نیز کذب است و در دوران بنی‌امیه ساخته شده است. امام سجاد(ع) می‌فرماید «انس بن مالک به رسول‌الله دروغ بست»؛ از ایشان پرسیدند که چه دروغی به پیامبر(ص) نسبت داده که در پاسخ می‌گویند «بنی‌امیه مردم را شکنجه می‌کرد و به دروغ گفت که پیامبر(ص) هم مردم را شکنجه می‌کرد» این خبر برای این بود که عمل بنی‌امیه را توجیه کنند. سیره‌های ما در دوره اموی و عباسی نوشته شده است.

تحریفات تاریخی بنی‌امیه و بنی‌عباس برای توجیه عملکرد خود

طاووسی مسرور افزود: مثال دیگر اینکه گفته می‌شود در پیمان عقبه که اهل یثرب نزد پیامبر(ص) آمده بودند تا ایشان را به یثرب دعوت کند؛ عباس، عموی پیامبر(ص) بیان می‌کند که آیا تعهد می‌دهید که مانند فرزندان و ناموس خود از پیامبر(ص) دفاع و محافظت کنید؟ آنها گفتند بله و قرار شد که پیامبر(ص) به یثرب برود اما کسی نمی‌گوید که عباس، عموی پیامبر(ص) ابتدا مشرک بود و در جنگ بدر به جنگ پیامبر(ص) آمد و اسیر شد؛ چگونه در عقبه واسطه می‌شود که هجرت کند؟ این روایت از جعلیات بنی‌عباس است و این عباس ارتباطی با عباس، عموی پیامبر(ص) ندارد و با تحریف کوچک نام پدر عباس که ذکر شده بود را تغییر دادند و به «عباس بن عبدالمطلب» تحریف کردند در حالی که در منابع قبلی نام پدر او چیز دیگری بوده است. 

اهمیت دانستن تاریخ از سوی مراجع

وی تأکید کرد: بنی‌امیه، بنی‌عباس و آل زبیر تحریفات بسیاری در تاریخ کردند؛ مثلاً عایشه، خاله آل زبیر بود و به همین دلیل مقام عایشه را بسیار بالا بردند؛ اگر طلبه‌ای اصلاً در این فضاها نباشد و فکر کند که هر کتابی را که گشود می‌توان به آن استناد کرد درست نیست. بعضی وقت‌ها می‌بینیم که برخی از بزرگان و مراجع چون تاریخ نمی‌دانند حرف‌های عجیبی می‌زنند؛ مثلاً مرحوم آقای بهجت در کتاب‌های خود گفته‌اند که امام حسین(ع) در شب عاشورا می‌خواست صلح کند. ایشان این مطلب را از کتاب مفید بیان می‌کنند که می‌گویند امام سه پیشنهاد کرد که یکی از آنها این بود که «به شام می‌روم و با یزید بیعت می‌کنم». مشکل این روایت این است که راوی آن عمر سعد است. آیا می‌توان قول عمر سعد که امام را کشته است قبول کرد؟ 

طاووسی مسرور ادامه داد: مذاکره محرمانه‌ای بین امام حسین(ع) و عمر سعد برقرار شده است؛ افرادی هم که در آنجا بودند گفته‌اند «ما نمی‌شنیدیم که آنها چه می‌گفتند» عمر سعد بعد از مذاکره بیان کرده که حسین بن علی سه پیشنهاد داد که یکی از آنها بیعت با یزید بود؛ آیا می‌شود قول دشمن را پذیرفت؟ این موضوع شاهد نقص دارد. عُقبه‌بن سمعان که غلام خانم رباب بوده از مدینه تا کربلا همراه حضرت بوده است و به دلیل اینکه غلام بوده و تکلیف جنگ ندارد به شهادت نرسیده و اسیر هم نشده است. او بیان کرده که من همه جا حضور داشتم و مولای من هیچ کدام از حرف‌هایی که آنها می‌گویند را نزده است و به عمر سعد هم گفت که «در زمین خدا می‌روم تا ببینم چه پیش می‌آید» فعل امام(ع) هم همین موضوع را نشان می‌دهد اما به علت اینکه مرجع تقلیدی به تاریخ ممحض نبوده این اشتباه تاریخی را مرتکب می‌شود. 

اشتباه در اعلام هفتم صفر به عنوان تاریخ شهادت امام حسن(ع) 

وی تصریح کرد: مثلاً موضوع دیگر اینکه اکثر آقایان گفته‌اند که شهادت امام حسن مجتبی(ع) در هفتم صفر بوده است و این روز را باید احیا کنیم در حالی که این روز به هیچ وجه تاریخ شهادت امام(ع) نبوده و این یک اشتباه محض است. شهید اول اشتباه کرد و بقیه هم از او تبعیت کردند در صورتی که این قول تا پیش از شهید اول وجود ندارد که هفتم صفر شهادت امام مجتبی(ع) باشد. مردم در امر تاریخ هم به روحانی‌ها رجوع می‌کنند و توقع پاسخگویی دارند؛ مثلاً می‌پرسند که چرا امام حسن(ع) با معاویه صلح کرد؟ در همان زمان هم که امام حسن(ع) صلح کرد یاران امام(ع) اعتراض کردند که چرا صلح کرده‌اید؟ امام(ع) نیز به آنها پاسخ می‌داد که من صلح کردم تا شما زنده بمانید و نسل شیعه منقرض نشود. 

طاووسی مسرور اضافه کرد: کسانی که ۲۸ صفر را به عنوان روز شهادت امام حسن مجتبی(ع) نقل کرده‌اند از صحابه امام(ع) بودند و در کنار امام(ع) حضور داشتند اما نقل هفتم صفر به عنوان شهادت امام(ع) از نوادگان امام(ع) است که ۱۵۰ سال بعد از شهادت امام حسن‌(ع) نقل شده است. چرا باید این موضوع را نقل کنیم؟ مثلاً کتاب «مصباح الهدی و سفینه النجات» آیت‌الله وحید خراسانی که درباره عاشورا است را که نگاه کنیم پر است از اخبار ضعیف مطالب غیرقابل استناد است. 

اهمیت تاریخ معاصر و محدود نشدن به تاریخ صدر اسلام 

وی با بیان اینکه نکته دیگری که طلبه باید بداند این است که نباید فقط به تاریخ صدر اسلام یعنی دوره پیامبر، امامان، امامزادگان و اصحاب توجه کند تأکید کرد: طلبه باید تاریخ معاصر را هم بداند؛ مثلاً بداند که در دوره مشروطه چه شده است. ضلع مهم دوره مشروطه علما هستند و چه نقش‌آفرینی ویژه‌ای داشتند. علما در آن زمان با هم اختلاف بسیاری داشتند و نمی‌توان گفت همه آنها درست می‌گفتند. اکنون متولی تاریخ مشروطه روشنفکران و غربی‌ها هستند در صورتی که حوزه باید نسبت به تجربه تاریخی علما در مشروطه حساس باشد و ورود کند. این موضوع نیازمند این است که نیروی مناسب تربیت کند که با زبان آن علم صحبت کند. نباید تصور کرد که مردم کتاب نمی‌خوانند و مطالب را نمی‌دانند بلکه امروز با گسترش رسانه‌ها جستجو می‌کنند و انواع سؤالات را می‌پرسند. 

عضو هیئت‌ علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: طلبه‌ها باید تاریخ انقلاب را بدانند که چه جریان‌های مختلفی فعالیت می‌کردند و چه اختلاف نظرهایی وجود داشت؛ مثلاً برخی از بزرگان انقلاب به سازمان «مجاهدین خلق» پول می‌دادند ولی امام خمینی(ره) با این موضوع مخالف بود. امام(ره) کلاً با حرکات مسلحانه مخالف بودند و با فتوای ایشان هم سازگاری نداشت؛ ولی آنها پول می‌دادند. مسائلی در انقلاب وجود داشته است اما آیا همه اتفاقاتی که در انقلاب رخ داد را می‌توان به حساب امام(ره) و روحانیت گذاشت یا خیر؟ جریان‌های مختلفی که در انقلاب حضور داشتند چه افرادی بودند؟ شهید بهشتی می‌گوید انقلاب ما اگر پیروز شد، سه ضلع داشت؛ رهبری امام خمینی(ره)، رفتارهای مسلحانه مجاهدین خلق و ایدئولوژی شریعتی که هر سه کار کردند.

وی در پایان اظهار کرد: موضوعاتی مانند تاریخ ایران، هویت ایرانی، خلیج‌فارس و... از موضوعات مهمی است. آیا یک روحانی می‌تواند یک ربع درباره تاریخ ایرانی مثلاً دوره صفوی یا آل‌بویه صحبت کند؟ نیازمند این هستیم که وقت بیشتری برای مطالعه تاریخ بگذاریم و به تاریخ رجوع کنیم. افراد متخصص تاریخ در بین اساتید حوزه کم نیستند که باید حتماً به آنها رجوع کرد.

کد خبر 2067089

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =