به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، حسن کامشاد، نویسنده و مترجم ایرانی، در سن صد سالگی در لندن درگذشت. معصومعلی پنجه، استادیار گروه تاریخ و باستانشناسی دانشکده ادبیات، علوم انسانی و اجتماعی، واحد علوم و تحقیقات با اشاره به درگذشت زندهیاد حسن کامشاد و آثاری که از خود باقی گذاشت به خبرنگار ایبنا گفت: من با توجه به رشته تحصیلیام در حدود سه یا چهار دهه است که با آثار زندهیاد حسن کامشاد آشنا هستم. میدانید که مرحوم کامشاد در سه حوزه ادبیات بیشتر رمان، فلسفه یا اندیشه و تاریخ جهان و تاریخ ایران آثاری را ترجمه کرده است. البته او یکی دو کتاب تالیفی هم دارد که رساله دکتری وی در دانشگاه کمبریج بوده است.
وی افزود: او از پایهگذاران نسل جدید فارسی است و یک کتاب خوشخوانی هم دارد که کمتر در مورد آن صحبت شده است، کتاب «مترجمان و خائنان» او میتواند راهنمای خوبی برای مترجمان باشد. کتاب «مترجمان و خائنان» کتابی خواندنی است و عنوان جالبی هم دارد. کتاب دیگر او «حدیث نفس» درواقع خودزندگینامه او و بسیار خواندنی است.
معصومعلی پنجه بیان کرد: من با توجه به رشته تحصیلیام که تاریخ است، تا جایی که فرصت داشتم و بخت با من یار بود، چندین آثار تاریخی ترجمهشده او را خواندهام. ما دانشجویان و دانشپژوهان رشته تاریخ، کتاب «تاریخ چیست؟» اثر ادوارد هالت کار (ئی اچ کار) ترجمه زندهیاد حسن کامشاد را خواندهایم. این کتاب حتی در روزگار ما نیز یکی از منابع اصلی در فلسفه تاریخ در مقاطع کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته تاریخ بوده است که تقریبا همه ما آن را خواندهایم.
وی گفت: «قبله عالم» از برترین آثار عباس امانت است که زندهیاد حسن کامشاد آن را ترجمه کرده و هم عموم و هم متخصصان آن را پسندیدهاند. یا میتوان به کتاب «برآمدن قاجار» اثر سیروس غنی و یادداشتهای پرویز راجی که در خدمت دستگاه بود، نیز اشاره کرد. همچنین او کتابی خواندنی از برنارد لوئیس با عنوان «خاورمیانه دو هزار سال تاریخ از ظهور مسیحیت تا امروز» را در مورد خاورمیانه نیز ترجمه کرده است.
به هر حال اگر بخواهم در یک کلام زندهیاد حسن کامشاد را در مورد کتابهایی که ترجمه کرده است، توصیف کنم او مترجم خوب و گزیدهکاری بوده است. میتوانم بگویم که او بر روی هر کتابی که دست گذاشته و ترجمه کرده، جزو کتابهایی بود که خواننده داشته است. درواقع کتاب زیاد ترجمه میشود اما کتابی که خواننده خودش را پیدا کند، مهم است. همه کتابها این شانس را ندارند که خواننده خود را پیدا کنند.
این مدرس تاریخ افزود: بخشی از این موفقیت به انتخابهای مرحوم حسن کامشاد برمیگردد، به هر حال او انتخابهای دقیق و درستی داشته است. من جملهام را اینگونه تکمیل میکنم، فکر میکنم از دهه پنجاه که او شروع به ترجمه آثاری در حوزه تاریخ کرد، تا دهه نود شماری از مهمترین و خواندنیترین آثار را در حوزه مطالعات تاریخ ایران و جهان به کتابخانه فارسی تقدیم کرده است و از این جهت میتوانیم بگوییم که میراث ارزشمندی از خود در تاریخ فرهنگ ایران بر جای گذاشته است. کتابهایش واقعا پرخواننده بود. تا آنجا که من دنبال میکردم، «تاریخ چیست؟» به چاپهای متعدد رسیده است. «حدیث نفس» او نیز خوانندگان بسیاری داشت. «حدیث نفس» واقعا یکی از بهترین و خواندنیترین خودزندگینامههای فارسی است.
معصومعلی پنجه بیان کرد: اگر بخواهم چند عنوان از خودزندگینامههایی که در زبان فارسی بسیار مورد اقبال عمومی قرار گرفته است؛ نام ببرم، یکی از آنها همین «حدیث نفس» حسن کامشاد است. دیگری کتاب «روزها در راه» متعلق به رفیق گرمابه و گلستان او یعنی شاهرخ مسکوب و بعدی «خاطرات یک مترجم» مرحوم محمد قاضی است. یعنی این آثار در رده خودزندگینامهها یا زندگینامههای خودنوشتی هستند که از آنها در زبان فارسی بسیار استقبال شده است.
وی گفت: کتابهای تاریخی او نیز همینگونه است. یعنی «قبله عالم» کتابی بسیار تحسینشده است، نکتهای که باید به آن اشاره کنم این است که هیچیک از ترجمههای مرحوم حسن کامشاد صرفا ترجمه نیست، یعنی زندهیاد حسن کامشاد یک مترجم مولف بود. خودش در «قبله عالم» نوشته است که ترجمه این اثر بسیار دشوار بوده است. زیرا بخش زیادی از «قبله عالم» نامهها و اسناد و متون دوره قاجار است که مترجم در آن سعی کرد آن را با همان زبان و بیان دوره قاجار ترجمه کند، از این جهت کار مشکلی را به انجام رسانیده است. برای ترجمه این کار مجبور بود، به سراغ اسناد، نامهها و متخصصان برود که بخشی از اینها را در خاطراتش هم نوشته است.
این مدرس تاریخ افزود: در مورد ترجمه این کتاب باید بگویم، عباس امانت، استاد معروف تاریخ معاصر ایران در دانشگاه آمریکا که الان بازنشسته شده است، خودش با مرحوم حسن کامشاد تماس گرفت و از او خواهش کرد که کتاب «قبله عالم» را ترجمه کند. چون قبلتر حسن کامشاد کتاب سیروس غنی را ترجمه کرده بود و عباس امانت آن کتاب را خوانده بود. این هم نکته یگانهای است که خود مولف به مترجم زنگ بزند و از او بخواهد که کتابش را ترجمه کند، این نکته کیفیت کار زندهیاد حسن کامشاد را نشان میدهد.
وی بیان کرد: عباس امانت فارغ از اینکه ما کارهای او را بپسندیم یا نپسندیم، یا به کارهای او نقد داشته باشیم، خودش در خاطراتش میگوید؛ آن چیزی که باعث شد که من بروم رشته تاریخ بخوانم، ترجمه «تاریخ چیست» (ئی.اچ.کار) بود. کتاب «تاریخ چیست» اثر (ئی.اچ.کار) نخستین بار در سال ۴۹ به چاپ رسید و عباس امانت میگوید من این کتاب را در دهه پنجاه خواندم. او این کتاب را خواند و علاقهمند شد که برود و تاریخ بخواند و او اکنون یکی از برجستهترین استادان تاریخ معاصر ایران در آمریکاست. او خود با زندهیاد حسن کامشاد تماس میگیرد و از او میخواهد که کتابش را ترجمه کند. اینها را از این جهت بیان میکنم تا نسل جوانی که در حوزه ترجمه دست به قلم دارند و میخواهند کاری را مخصوصا در مطالعات تاریخی ترجمه کنند، بدانند که لازم است اول مترجم تاریخ دورهای را که میخواهد ترجمه کند، بشناسد یا حتی گاهی لازم است خود مترجم دست به پژوهش بزند. این نکته خیلی مهمی است.
این مدرس تاریخ در ادامه گفت: در همین مطالعات تاریخی که حسن کامشاد ترجمه کرده است، به نکته دیگری که میتوانم اشاره کنم، این است که من وقتی اثری را مطالعه میکنم، خصوصا اگر ترجمه باشد، در برگردان اعلام و اسامی افراد، مکانها و کتابها، خیلی سختگیر هستم. معمولا در حین خواندن اشکالات کتاب را در حاشیه کتاب یادداشت میکنم؛ اما در آثار زندهیاد حسن کامشاد حتی یک مورد هم پیدا نکردهام که کار او با اشکال روبهرو باشد. این در حالی است که حتی مترجمهای پرکار و خیلی مشهوری هستند که مخصوصا در حوزه تاریخ اسلام و تاریخ ایران، اشتباهات عجیب و غریبی را در برگردان نام افراد و مکانهای جغرافیایی و دیگر چیزها مرتکب میشوند.
معصومعلی پنجه افزود: اگر در حوزه ترجمه از مکتب دقت صحبت کنیم، میتوانم بگویم یکی از نمایندگان اصلی مکتب دقت در ترجمه مرحوم حسن کامشاد بود. زمانی که کتابهای او را میخوانیم، کمتر اشکالی میبینیم و من تا آنجا که به یاد دارم، اشکالی ندیدم. البته این دقت او و بیاشکال بودن نیز دلیل دارد. اگر خاطرات مرحوم کامشاد را خوانده باشید، او میگوید آن نقطه آغازی که توانست به این نثر پخته، سخته، جاندار، زنده و به تعبیر امروزیها فاخر برسد، به پیشینه مطالعاتی او برمیگردد.
وی بیان کرد: او تعریف میکند که با مرحوم شاهرخ مسکوب در دبیرستان ادب اصفهان همکلاس بودند. در آنجا شاهرخ مسکوب او را راهنمایی میکند که به سمت متون دست اول و کلاسیک ادبیات فارسی برود. اولین کتابی هم که به او توصیه میکند تا بخواند، کتاب «تاریخ بیهقی» است. یعنی کسی که مثلا در ۲۰ سالگی «تاریخ بیهقی» خوانده است، در ادامه «گلستان»، «شاهنامه» و نظامی را میخواند، میتوانیم بگوییم این مطالعات آغاز راه درستی بود که کامشاد رفت. او در ادامه به کمبریج رفت و در آنجا ادبیات فارسی خواند و همزمان معلم ادبیات فارسی و معلم زبان انگلیسی بوده است. تجربههایی را که او در آن دوران کسب میکند، تاثیر آن را درنهایت در ترجمههای درخشانی که ارائه کرده است، میبینیم.
معصومعلی پنجه همچنین گفت: به عنوان سخن پایانی به همه و نه فقط تاریخپژوهان پیشنهاد میکنم که آثار ترجمهشده مرحوم حسن کامشاد را بخوانند. کامشاد با این کتابهای پرشماری که به کتابخانه فارسی تقدیم کرده تا همیشه زنده است. درواقع مرد نیکنامی است که به تعبیر سعدی هیچگاه نمیمیرد. توصیه میکنم چه کتابهای تاریخی و چه کتابهای فلسفی او و مخصوصا «حدیث نفس» او را بخوانند که بسیار بسیار خواندنی است. مرحوم حسن کامشاد بسیار فروتن هم هست. درواقع وقتی شما آن نوشته را میخوانید، میبینید که به نوعی تقدیرگراست و همه جا خودش را خوشبخت میداند و میگوید که از بخت خوش من بود که در این مسیر افتادم و خودزندگینامه او میتواند خصوصا برای روزگار ما مفید باشد. البته او در زندگی فراز و فرود هم کم نداشته و چه به لحاظ شخصی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی فراز و فرود بسیاری را پشت سر گذاشته است. امیدوارم بیشتر و بیشتر آثار او خوانده شود، یعنی بهترین راهی که میتوانیم راهش را زنده نگه داریم با خواندن آثار اوست.
۲۵۹
نظر شما